گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

گزارش جماران؛

30 شهریور؛ روز آمد و رفت«گفت‌وگوی تمدن‌ها» در تقویم

به دنبال یک پیشنهاد از سوی رئیس جمهور ایران مبنی بر نام‌گذاری سال 2001‌ به نام سال گفت‌وگوی تمدن‌ها، مجمع عمومی سازمان ملل سال 77، به اتفاق آراء این پیشنهاد را تصویب کرد و به همین مناسبت روز«۳۰ شهریور» نیز در تقویم رسمی ایران به عنوان روز گفتگوی تمدن‌ها تعیین شد.

پایگاه خبری جماران، سعید گیتی‌آرا: «۳۰ شهریور» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، یادآور روزی است که 20 سال قبل به‌ نام «گفتگوی تمدن‌ها» نامگذاری شد، اما  9 سال بعد از آن، به دلیل آنچه منقضی شدن زمان این مناسبت و متولی خاص نداشتن آن اعلام کردند، از تقویم رسمی کشور حذف شد.

سال 77، سیدمحمد خاتمی نظریه‌ای را به نام «گفت‌وگو میان تمدن ها» در واکنش به نظریه برخورد تمدن‌های هانتینگتون، مطرح کرد. این نظریه اما، تنها در تحقیق و نظر باقی نماند و در دولت اصلاحات به عنوان دکترین سیاسی در دیپلماسی به‌کار رفت و منجر به بهبود روابط بین‌المللی و دیپلماسی ایران شد، همچنین با استقبالی چشمگیر در عرصه بین‌المللی مواجه شد.

 اما به دنبال یک پیشنهاد از سوی رئیس‌جمهور ایران مبنی بر  نام‌گذاری سال 2001‌ به نام سال گفت‌وگوی تمدن‌ها، مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ 13 آبان سال 77، به اتفاق آراء این پیشنهاد را تصویب کرد و به همین مناسبت روز«۳۰ شهریور» نیز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز گفتگوی تمدن‌ها تعیین شد.

شکوری راد: ارزشمندی این پیشنهاد و نقش ایران در ارائه آن به خوبی درک نشد

بنیانگذار این نظریه در کتاب «گفت و گوی تمدن‌ها» می نویسد: «گفت‌وگوی تمدن‌ها آغاز یک راه است که با درس‌آموزی از گذشته به سوی بهبود زندگی بشر می رود. گفت‌وگوی تمدن‌ها می‌خواهد پایان زندگی سرشار از تبعیض، دورویی، جنگ و ویرانی را اعلام کند و راه تازه ای در زندگی بشر آغاز کند، راهی که باید با همت و تلاش نسل نو پا به صلح و آشتی بی‌انجامد. زندگی مطلوب، زندگی خالی از دروغ، تزویر، زور و تبعیض است و این خواسته فطرت آدمی است. گفتگوی‌تمدنها در واقع آغاز راه شکوفایی فطرت انسانی است، انسان ذاتاً عدالت‌خواه و زیبا پسند است.»

در ماه‌های پایانی ریاست جمهوری خاتمی، شورایعالی اداری مرکز گفت و گوی تمدن ها را به وزارت امور‌خارجه ملحق کرد. رئیس‌جمهور نیز ترجیح داد ادامه طرح خود را در یک نهاد خصوصی دنبال کند و«NGO»یی را به همین منظور تاسیس کرد. اما به‌رغم مصوبه‌ای که در جلسه 9/8/83 در شورایعالی اداری به تصویب رسید و تنها وزارت امور خارجه را به ادغام مرکز گفت وگوی تمدن ها مجاز کرده بود، احمدی‌نژاد ترجیح داد این مصوبه را نادیده انگاشته و بنابر صلاحدید خود، مرکز بین‌المللی گفت وگوی تمدن‌ها را در «مرکز مطالعات جهانی شدن» ادغام کند.

علی شکوری‌راد در خصوص نظریه گفت و گوب تمدنها، در  گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: پس از اضمحلال کمونیسم و سقوط اتحاد جماهیر شوروی و در نتیجه پایان جنگ سرد، جهان در انتظار ندا و صدایی برای استقرار نظم نوین جهانی بود. خاتمی با هوشمندی تمام منادی «گفتگوی تمدنها» شد. جامعه جهانی نیز از آن استقبال کرد و سازمان ملل آن را شعار سال(۲۰۰۱) خود قرار داد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: ارزشمندی این پیشنهاد و نقش ایران در ارائه آن به خوبی در داخل کشور درک نشد و به درستی به آن پرداخته نشد. آن فرصت از دست رفت و خَلَف ناصالح خاتمی در دولت بعد حتی نام آن روز را از تقویم ملی ایران زدود. زهی تأسف برای کشور و‌ نظامی که قدر آن بزرگمرد و پیشنهاد تاریخی او را ندانست. بدون تردید نام سیدمحمدخاتمی بر تارَک این فصل از تاریخ ملت ایران خواهد درخشید و آیندگان از اینکه فرصت خدمت بیشتر از چنین شخصیت ارزشمندی گرفته شد، افسوس خواهند خورد.

امین‌زاده: امروز ایران تنها از مزیت های راهبرد با ارزش گفت‌وگوی تمدن‌ها بی‌بهره نشده، بلکه با نوعی «گفتگو هراسی» مواجه است

محسن امین‌زاده نیز در گفت‌وگو با خبرنگار جماران در این باره گفت: «گفت و گوی میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها » چارچوب گرانقدری برای منزلت  و قدرت بخشیدن به خرد در مناسبات میان انسان ها در جهان امروز بوده و هست. بدون شک طرح بحث گفتگوی تمدن‌ها توسط رئیس‌جمهور اصلاحات آقای خاتمی، در ارتقاء‌ جایگاه و منزلت ملت و دولت ایران در سطح جهان نقش به سزایی داشت و تداوم بخشیدن به آن به ویژه در دنیای بی‌خردی نوین ترامپی، می توانست و می تواند منش و بینش ایرانیان را در جامعه جهانی برجسته و پر‌رنگ کند و موقعیت کشور را در جهان ارتقا بخشد. پدیده ای که پیش از آنکه توسط بی‌خردان در سطح جهان با آن مقابله شود، توسط بی‌خردان در ایران سرکوب و منزوی شد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود: امروز ایران تنها از مزیت های راهبرد با ارزش « گفت و گوی میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها» بی بهره نشده، بلکه با نوعی «گفتگو هراسی» مواجه است که حتی مذاکرات دیپلماتیک را نفی می‌کند. در جهان معاصر « گفتگو و مذاکره دیپلماتیک » ابزار قدرت است و بخشی بزرگی از قدرت قدرتمندان جهان در پیشبرد اهدافشان، از طریق گفتگو و با بکارگیری تدابیر دیپلماتیک حرفه‌ای ، خردمندانه و مقتدارنه محقق می‌شود. متقابلا فرار از مذاکره و گفت‌وگو هیچ فرصتی را برای هیچ بازیگر صاحب قدرت و مدعی قدرتی فراهم نمی کند، بلکه زمینه فشار بیشتر و تهدیدات بیشتر علیه آن کشور را فراهم می کند. 

وی بیان کرد: بدیهی است که مذاکره سیاسی به مفهوم تن‌دادن به خواسته های طرف مذاکره کننده نیست. مذاکره سیاسی به منزله تلاش هوشمندانه و حرفه ای برای رسیدن به اهداف مورد نظر، بدون تن دادن به معارضه، جنگ و تحریم و تهدید است.  حتی در وضعیت تهدید آمیز نظامی، مذاکره حرفه‌ای و خردمندانه می‌تواند تهدیدات را کاهش دهد، خنثی کند و حتی برای طرف آسیب پذیرتر ولی هوشمندتر، فرصت‌های موثری ایجاد کند.

امین‌زاده در پایان گفت: طبعاً مذاکرات دپیلماتیک توسط بی‌خردان، ناکارآمدان و غیرمتخصصان می‌تواند فرصت‌ها را نابود کند، چنانکه در دولت‌های نهم و دهم غالباً چنین شد.‌ اما عجیب آن است که آنچه با آن در ایران مقابله می‌شود،‌ انجام مذاکره توسط بی‌خردان نیست،  بلکه نفی بکارگیری خردمندانه و حرفه‌ای ابزار دیپلماتیک و مذاکره توسط خردمندان است.

نعیمی‌پور: مشکل اساسی برخی در نحوه مواجهه با این طرح، مطرح شدن آن از زبان آقای خاتمی بود

محمد نعیمی‌پور در گفت‌وگو با خبرنگار جماران ، درباره نظریه گفت و گوی تمدن‌ها گفت: گفت و گوی تمدن‌ها موضوعی است که مجمع عمومی سازمان ملل بر آن صحه گذاشته و آن را تایید کرده است. این نظریه در واقع در مقابل نظریه جنگ تمدن‌ها مطرح شد که در واقع اثر وجودیش گفت‌وگو میان تمدن ها و کشورهاست. لذا به لحاظ عقلانی، از آنجا که جامعه‌جهانی و همه کشورها آن را به رسمیت شناختند، باید توجه ویژه ای به آن شود.

وی افزود: وقتی در ایران با چنین نظریه‌ای به سردی رفتار می شود و تلاش می‌شود تا آثار مربوط به آن هم در تقویم و هم در عمل زدوده شود، نشان می دهد که بخشی به جای آنکه به «ما قال» نگاه کنند، به «من قال» می نگرند. یعنی تمام تمرکزشان بر این است که این حرف را چه کسی مطرح کرده و چون بعد از سال84،  نسبت به اصلاحات آقای خاتمی بغضی پیدا کرده بودند، محو کردن اصلاحات و خارج کردن اصلاح‌طلبان از میدان سیاست ایران به یکی از اصلی ترین ماموریت های احمدی‌نژاد و آنها تبدیل شد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: مشکل اساسی برخی در نحوه مواجهه با این طرح در ایران، مطرح شدن آن از زبان آقای خاتمی بود. در حالی که این یک واقعیت است که دیگران نمی‌توانستند چنین نظر و طرحی ارائه دهند، زیرا مبنایشان بر گفت‌و گو نیست، بلکه بنایشان بر کینه‌جویی و ستیزه‌جویی است. لذا گفت‌وگو برای این افراد موضوع خوشایندی نیست، به ویژه اگر آقای خاتمی یا اصلاح طلبان از این موضوع صحبت کنند.

وی در پایان گفت: به همان دلایلی که مطرح کردم، این موضوع تاکنون مورد بی مهری قرار گرفته و عملاً به محاق رفته است و آن دفاتری که باید در این باره کار کنند یا تعطیل شده و یا به طور کامل منفعل شده‌اند.

ناصری: گفت و گوی تمدن ها به مثابه یک سند و یک نماد، معرف واقعیت جامعه و ملت است

عبدالله ناصری نیز در گفت و گو با خبرنگار جماران ، در این باره گفت: به همان اندازه که پذیرفته شده که انسان موجودی اجتماعی است و به تنهایی نمی تواند زندگی کند و زندگی او در رابطه با مسائل خودش معنا و مفهوم پیدا می‌کند، کشورها نیز زمانی که عنوان کشور یا واحد ملت را به خود می‌گیرند در دنیای امروز، نمی توانند بدون در کنار هم بودن زندگی کنند.

وی افزود: لذا برای گذران زندگی در کنار هم، مهم‌ترین چیزی که دغدغه کشورها، ملت ها و دولت هاست، تامین منافع ملی است. یعنی همانطور که انسان در یک شبکه اجتماعی درون جامعه به تامین منافع خودش فکر می کند، کشورها نیز به مثابه انسان‌هایی هستند که برای کنار هم بودن، منافع را جذب و ضررها را از خود دور می کنند. در یک دنیای شبکه شده، هیچ منافعی تامین نشده و هیچ ضرری دفع نمی شود، مگر اینکه ملت‌ها و دولت‌ها با هم گفت‌و گو کنند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: بنابراین، گفت و گو شرط تداوم حیات و زیست ملت‌ها در کنار یکدیگر است. به همین جهت بود که پیشنهاد گفت و گوی تمدن‌ها از سوی آقای خاتمی مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفت. همین گفت و گوی تمدن ها که یک سند بین المللی تلقی می شود، زمانی می تواند بُعد بین المللی خود را داشته باشد که از جامعه‌ای برآید که خودش زیست با یکدیگر را تمرین کرده باشد. لذا این روز توسط کسانی از تقویم جمهوری اسلامی ایران حذف شد که طبیعتاً نمی توانستند تضمینی به دنیا برای زیست در کنارهم ارائه دهند.

وی در پایان گفت: گفت و گوی تمدن ها به مثابه یک سند و یک نماد، معرف واقعیت یک جامعه و ملت است. دولتی که بعد از سال 84 روی کار آمد، به دلیل اینکه توهم مدیریت جهانی و تسلط بر جهان را داشت، طبیعتاً برای تحقق چنین رویای متوهمانه‌ای باید موضوعی چون گفت و گوی تمدن ها، دولت ها و ملت ها را یدک نمی‌کشید. لذا آن روش اقتدارگرایانه ایجاب می کرد که صحبتی از گفت و گو نباشد، چنانکه در 8 سال آن دولت نیز تلاش می شد تا کشور را با خفه کردن صدای منتقدین اداره کنند.

منصوری: سال‌ها بعد از طرح گفتگوی تمدنها، مبدع این ایده همچنان راه برون رفت از این بزنگاه سخت را گفتگوی‌ملی می‌داند

آذر منصوری نیز یکی دیگر از فعالین سیاسی اصلاح طلب است که در گفت و گو با خبرنگار جماران اظهار کرد:  گفت‌وگو ‌فرآیندی تعاملی است که بین دو یا چند گوینده  با هدف رسیدن به نتیجه و هدفی مشخص انجام می گیرد. معمولاً سعی می شود تفاهمی بین حاملان گفتگو  به دست   آید و در مقابل نیز ممکن است گفت‌وگو به تفاهم نیز نیانجامد، در این صورت ممکن است با شکست گفتگو، تضاد از سر گرفته شود.

وی افزود: باید توجه داشت که  گفتگو، محاوره بین دو یا چند نفر نیست، زیرا در محاوره اساساً هدف و نتیجه مدنظر نیست. گفت‌وگو هم گفتن است و هم شنیدن. در خلال گفت‌وگو، ارزش‌های مشترکی شناخته می‌شوند که علی‌القاعده باید مبنای توافق در عمل قرار گیرند. هدف مبدع گفتگوی‌تمدن‌ها که ایده‌ای در برابر جنگ تمدنها بود، با این تعریف از گفت‌وگو به دنبال راهی بود که جامعه جهانی با حرکت در مسیر آن به صلحی پایدار دست پیدا کند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه گفت: در شرایط امروز ایران، پس از سالها که از طرح گفتگوی تمدن‌ها می‌گذرد، مبدع این ایده همچنان راه برون رفت از این بزنگاه سخت را گفتگوی‌ملی می‌داند و بارها پیشنهاد آن را مطرح کرده است.گفت‌وگویی که با هدف رسیدن به تفاهم ملی مطرح می‌شود و در پس آن باید به راه‌حل‌هایی رسید که ممکن با جراحی‌های دردناک و سخت نیز روبرو باشد.

وی بیان کرد: وجود شکاف و دو‌دولتی در ساختار قدرت از یک سو و شکاف حاکمیت-ملت از سوی دیگر، کشور را در معرض آسیب های تشدید شونده قرار داده که ‌نشانه های آن نیز غیر قابل انکار است. اما مسلم است که طرح ایده به تنهایی راه‌گشا نخواهد بود و باید این ایده، جامه عمل بپوشد. از این رو، امروز بیش از هرزمان دیگری باید به راه‌کارهایی دست یافت که اصل گفت‌وگو جریان سازی شود.

منصوری در پایان گفت: اما همان‌طور که در مقدمه آمد، در کنار روشن بودن ضرورت و پذیرش و روشن بودن هدف این گفت‌وگوها، باید در قدم اول برای به نتیجه رسیدن، هنر خوب شنیدن را در خود تقویت کنیم. اگر باور داریم که دست یابی به تفاهم ملی برای رسیدن به دریافت و فهم مشترک از واقعیت‌ها، چالش‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها باید به گفتگو بنشینیم. بی تردید مجموعه حاکمیت و نیروهای سیاسی باید آماده برداشتن گام‌های بزرگ باشند. چرا که برای پیشبرد گفت‌وگوها در جامعه جهانی، باید ابتدا این اصل در داخل کشور به یک ضرورت تبدیل شود.

ظریفیان: گفت و گوی تمدن ها یک نظریه بسیار هوشمندانه برای خلق آینده است

غلامرضا ظریفیان نیز در گفت و گو با جماران، گفت: گفت و گوی تمدن‌ها ایده‌ی بدیلی در برابر چالش تمدن‌ها بود که در عمل رخ داده بود و هانتینگتون آن را تئوریزه کرده بود. نگاه هانتینگتون این‌گونه بود که تمدن های بزرگ نظیر تمدن اسلامی با تمدن غربی در چلنج و چالش هستند و بخشی از نگاه او نیز ارزیابی آنچه بود که در حال رخ دادن است. هرچند بحث‌های زیادی درباره این نظریه صورت گرفت، اما بدیل آن نظریه گفت و گوی تمدن‌ها بود.

وی افزود: این انسان است که تاریخ را می‌سازد و آینده خود را خلق می‌کند. بنابراین باید زمینه های گفت و گوی تمدن ها را فراهم کنیم، علیرغم اینکه کار بسیار دشواری است، زیرا بعد از انقلاب‌های بزرگ ولی مخرب نظیر فاشیسم و نازیسم، بشر به این نتیجه رسید که باید به سمت ساختارهایی رود که بتواند مفاهمه بیشتری کرده و صلح را برقرار کند. لذا سازمان ملل به دلیل همین نیاز تاسیس شد و با اینکه نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند، اما به هرحال بی تأثیر نیز نبوده است. بشر می تواند آینده خود را به گونه دیگری بسازد و اگر مبانی نظری مناسبی را ایجاد کند، به این هدف نزدیکتر می شود. 

این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: بنابراین گفت و گوی تمدن‌ها یک نظریه بسیار هوشمندانه برای خلق آینده است. نه اینکه امروز حتماً تحقق پیدا کند، ولی همین که امکان گفت‌وگو وجود دارد، بسیار خوب است. امروز ما با دو نظریه روبرو هستیم، یکی امتناع گفت‌وگو و دیگری امکان گفت‌وگوست. بنابراین به همین علت بود که نظریه گفت‌وگوی تمدن ها مورد استقبال قرار گرفت و متاسفانه در خارج از کشور بیش از داخل کشور مورد اقبال قرار گرفت. در ایران به دلیل نگاه‌های سیاسی که وجود دارد، هنوز توسعه یافتگی لازم را پیدا نکردیم و به دلیل ضعف احزاب، ضعف تکنولوژی و ادبیات منافع ملی بستگی دارد که این حرف از زبان چه کسی جاری شود.

وی بیان کرد: گفت و گوی تمدن‌ها در ایران می‌توانست تابلویی ارزشمند برای معرفی جامعه ایرانی در دنیا باشد و علیرغم  آن‌همه تبلیغاتی که در دنیا انجام می‌شود، ایران منادی گفت و گوی تمدن ها باشد و برای این کار می‌توانست با صاحب‌نظران دنیا وارد بحث و تبادل نظر شود. اما متاسفانه در دولت قبل، اساس کار احمدی نژاد بر مبنای نگاه هانتینگتون شکل گرفته بود. در حالی که بشر این توانایی را دارد که بتواند بخش بزرگی از بشریت را با خود همراه کند. در آموزه های اعتقادی ما نیز وجود دارد که بخش عظیمی از پیام امام زمان(عج) به دلیل آنکه منادی صلح و گفت‌وگو هست، مورد پذیرش بخش مهمی از بشریت قرار می گیرد و حتی جامعه جهانی در برابر برخی قدرتمندان که مخالف این پیامند، قرار می گیرد.

ظریفیان گفت: پیام مهدویت ما، پیام صلح و علم برای بشریت است. لذا گفت و گوی تمدن‌ها در واقع می‌تواند در ادامه همین مفاهیم باشد. متاسفانه به این مقوله در داخل کشور، با نگاهی سیاسی نگریسته شد و مورد بی‌مهری شدید قرار گرفت. البته درگیری‌های سنگینی هم که در جهان و از جمله خاورمیانه رخ داد، تا حدودی این ایده را به محاق برد. به نظر می‌رسد که ما اگر به دنبال آرمان‌های اعتقادی و آخرالزمانی خود هستیم، برخلاف آنچه در ادبیات برخی اندیشه‌های غربی و نسخ شده یهودیت توسط صهیونیسم تبلیغ می‌شود که آخرالزمان را به سمت درگیری های بسیار سنگین می برند، باید کمک کنیم به اعتبار آموزه های دینی و تعلقات بنیادین بشر که همان گفت و گو و صلح است، وحدت ملل و گفت و گو میان ملل را ایجاد کنیم. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.