رعایت حق الناس و احترام به حقوق دیگران از مواردی است که در آداب عزاداری آمده و باید حتماً رعایت شود. حق الناس حتی در آنجایی که خداوند از حق خودش سخن می گوید، نهایتاً به حق الناس برمی گردد. حق الناس مهم ترین مسأله ای است که خداوند از آن چشم پوشی نمی کند. جلسات نباید تا دیروقت باشند و مزاحمت هایش مردم را اذیت نکند.
شب گذشته دومین شب از مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) در موسسه فرهنگی مذهبی دارلزهراء برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی خامنهای در این مراسم طی سخنانی گفت: قبل از انقلاب، مسأله عاشورا و محرم بسیار برای مجامع به ویژه مجامع انقلابی، دانشگاهیان و اصناف مهم بود. بزرگانی مانند آیتالله مطهری و بهشتی و دوستان دیگرشان خود را موظف میدانستند که مبلغینی انقلابی، باسواد و مسلط به خطابه را برای استانها و شهرستانهای مختلف انتخاب کرده و اعزام کنند.
وی افزود: ماه محرم، ماه مصیبت و نگرانی برای رژیم گذشته بود. زیرا میدانست که انقلابیون در تدارک تبلیغات و فعالیت های فرهنگی گستردهای به عنوان ماه محرم و عاشورا هستند، نگرانیاش هم بسیار به جا بود، زیرا همه کارها در این ماه با برنامه انجام میشد و توسط شخصیتهایی چون آقای مطهری که خود به مثابه یک معیار و نماد بود، انجام میشد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه گفت: در همان سالها ما را به شهرها و شهرستانهای مختلف اعزام میکردند. از سوی دیگر سال 52 بود که بنده از سوی آقای مطهری برای سخنرانی در برخی مجالس تهران انتخاب شده بودم. سخنرانیها و مجالس مورد استقبال بود. مساجد خاصی مانند مسجدالجواد یا مسجد مربوط به مرحوم آقای مهدویکنی، مسجد جلیلی، حسینیه ارشاد و بالاخره مسجدی که مرحوم آیتالله طالقانی در آن نماز میخواندند، مراکزی بودند که برای همگان شناخته شده بود و مرکز ترویج افکار و اندیشههای اسلامی بود.
وی بیان کرد: در کنار این مراکز، محافل و مجالس خانگی قرار داشت که بسیار فراوان بود. در سال 42 این برنامه در مشهد به دقت دنبال میشد، به نحوی که سخنرانان مذهبی و انقلابی فراوانی را داشتیم که سخنرانی میکردند و شخصیتهایی از روحانیون مانند آیت الله سیدجعفر سیدان، مرحوم آقاسیدمهدی طباطبایی، مرحوم آقای واعظ طبسی و بالاخره شهید هاشمی نژاد سخنرانانی بودند که بسیار در روشنگری موثر بودند و در واقع 15 خرداد و انقلاب را آنها با سخنرانی های خوب و مفید به ثمر می رساندند.
خامنه ای افزود: آنها درباره مباحث امام حسین(ع) و تحلیل عاشورا و ربط دادن آن به انقلاب اسلامی بسیار خوب عمل می کردند. نقش مداحان در آن زمان در مقایسه با یک ساعت سخنرانی سخنران، 5 الی 10 دقیقه روضه خواندن بود. دقیقاً برعکس حالا که در واقع مراسمها مداح محور شدند و سخنران تنها چند دقیقه وقت برای سخنرانی دارد. حتی در برخی مراکز، سخنران مقدمهای برای مداحی مداحان محسوب می شود.
وی ادامه داد: حسینیه ارشاد نیز مرکزی برای سخنرانی های خوب برخی روحانیون نظیر مرحوم آقای مطهری و بهشتی و شخصیت های دانشگاهی مانند مرحوم دکتر شریعتی، مهندس بازرگان و...بود. حال سوالی که مطرح می شود این است که چرا بعد از انقلاب دیگر از این خبرها نیست؟ مگر این انقلاب ثمره همان برنامه ها نیست؟ مگر تلاش فراگیر شاگردان امام(ره) و دانشگاهیانی که بعضی از آنها را نام بردم، بذر اندیشه انقلاب را به تدریج در سرزمین اندیشه نسل آن روز نکاشته بودند؟ چرا امروز از این مسأله غفلت شده و چرا آیین ها و آداب و مراسم مذهبی ما سنتی بی محتوا و تکراری شده است؟
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه گفت: ما را چه شده که از آن همه محتوا و پیام عاشورا، امروز پوسته ای برایمان باقی مانده است؟ مگر ما معتقد نیستیم که علت موجده، علت مبقی هم هست؟ پس باید برای بقای این انقلاب از همان علل و عواملی استفاده کنیم که موجب بوجودآمدن اصل انقلاب اسلامی شدند. اکثر مجالس که از محتوا تهی هستند، این توفیق را دارند که در همه جا از جمله صداوسیما و سایر رسانه ها مطرح شوند.
وی گفت: در میدان اندیشه و تحقیق هیچ کس حق ندارد سخن خود را آخرین سخن و برحق ترین نظریه بداند. بنابراین، نظرات گوناگونی وجود دارد و ما با مطالعه آنها، منطقی ترینش را انتخاب می کنیم و تنها می توانیم نظر خود را بگوییم. تنوع نظرات از این جهت خوب است که انسان را به تفکر بیشتر وامی دارد.
حجت الاسلام و المسلمین خامنه ای گفت: یکی از نظراتی که قبل از انقلاب اسلامی بسیار رواج داشت، این است که کسانی که با نتایج و کاربردهای انقلابی، تحرک آفرین و حماسی قیام امام حسین(ع)هماهنگ نبودند و با این نظریه که قیام امام حسین(ع) به همه ما درس انقلاب و قیام در برابر ستمگران می دهد، موافق نبودند، چنین استدلال می کردند که قیام امام حسین(ع) بر اساس یک ماموریت ویژه، الهی و اختصاصی بوده، به طوری که هیچ کس را مجالی برای الگو گرفتن از آن حضرت نیست.
وی افزود: این دسته می گفتند که قیام امام حسین(ع) رازی است میان امام و خدا که دستوری داشته و عمل کرده و به ما نیز ربطی ندارد. آنها گاهی برای اثبات نظر خودشان به صلح امام حسن(ع) اشاره می کردند و می گفتند که چرا برای الگوگرفتن و اقتدا کردن به امام حسن مجتبی(ع) مراجعه نکنیم؟! آنها هیچ گاه حاضر نبودند به تفاوت موقعیت این دو امام بنگرند و توجه کنند که امام حسین(ع) هم در عهد امامت برادرش، جز صلح با معاویه و شرایط خاص آن و پیامدهایش، کار دیگری نمی کرد و از برنامه امام زمان خود پیروی می کرد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه گفت: ولی همان امام در موقعیت متفاوت عهد یزید، روش عاشورایی را برگزید. عده دیگری معتقدند که واقعه عاشورا یک گزینه یا یک انتخاب برای امام حسین(ع) نبود، بلکه یک امر اجباری و تحمیلی بود. تهدیدها و اجبارهای یزید در برابر امام حسین(ع) نسبت به مسأله بیعت و خودداری آن حضرت، امام را به ترک خانه و کاشانه خود و فرار از دست یزید وادار کرد.
وی اظهار کرد: اخیراً نیز در فضای مجازی دیده می شود که برخی آقایان این نظر را دنبال می کنند و لابد به دنبال این هستند که بگویند کار امام حسین(ع) یک قیام نبود. آنها صریحاً می گویند که اقدام امام(ع) یک فرار و گریختن از قتل و کشته شدن بود و نتیجه می گیرند که قیام عاشورا یک قیام نبود، بلکه یک واقعه اضطراری و اجتناب ناپذیر بود. بعضی دیگر معتقدند که امام حسین(ع) به این دلیل به شهادت رسید که وسیله ای شود برای اینکه دوستان و محبینش، در اثر عزاداری به بهشت روند. این منطقی است که امروز در حال ترویج شدن است.
خامنه ای گفت: ممکن است صریحاً نگویند اما عملاً اینگونه عمل می شود. یعنی تاکید بیشتر روی گریاندن و برنامه ریزی برای ریختن اشک می شود. حتی در روزهای تاسوعا و عاشورا، صریحاً در برخی مجالس گفته می شود که امروز روز صحبت کردن نیست و تنها باید روضه خواند. این نظری است که یک عده دارند و روی آن اصرار دارند. اما نظر چهارمی هم هست که برخی از محققین روی آن اصرار دارند، آنهم این نظر است که آن حضرت تنها برای به دست گرفتن حکومت با یزید جنگید و هدفش این بود به حکومت برسد.
وی افزود: مرحوم آقای صالحی نجف آبادی تابع این نظر بود و بسیار روی آن اصرار داشت. البته ممکن است این نیز یکی از انگیزه ها بوده باشد، ولی ایشان اصرار داشتند که این تنها انگیزه ای بوده که امام حسین(ع) داشته است. بسیاری چنین نظری را قبول ندارند. آنها معتقدند که انگیزه های قیام امام بدین خاطر بوده که با مفاسد اموی و بیرون کشیدن حکومت از چنگ آنها اقدام کند، اما موفق نشده است. دلیل آنها هم این است که حضرت مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به کوفه می فرستد و این کار را پس از آن انجام می دهد که دعوت رسمی برای امام صورت گرفته است.
وی در پاسخ به طرفداران این نظر گفت: طبیعتاً انسان سیاستمدار و هوشمندی مانند امام حسین(ع) اگر واقعاً برای به دست گرفتن حکومت نقشه و برنامه ای داشت، نباید صرفاً منتظر دعوت کوفیان می نشست. آنهم با توجه به سابقه نه چندان خوب مردم کوفه در رابطه با پدر بزرگوارش حضرت امیرالمومنین(ع)، لذا کسی که می خواهد حکومت را بگیرد باید برنامه های وسیعتری داشته باشد.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه گفت: پنجمین نظر، نظری است که شاید بسیاری از اهل نظر آن را دنبال کنند که امام حسین(ع) قیام و مقاومت را در برابر حکومت یزید انتخاب کرد. البته در کلماتی منقول از آن واژه صبر آمده که منظور از آن همان مقاومت است. حضرت مقاومت را انتخاب کرد و به دنبال فرصتی بود که اگر به دست آمد حکومت را نیز در دست بگیرد، زیرا شایسته آن بود.
وی با اشاره به اینکه مجموعه ای از گزینه ها پیش روی حضرت قرار داشت، گفت: ایشان می دانست که اگر چاره ای جز قبول شهادت نباشد، باید از همان صحنه نهایت استفاده را برای اثبات حقانیت، مظلومیت، صداقت و آرمانهای خود و اثبات ستمگری، فساد، دروغگویی و دنیاطلبی طرف مقابل می کرد. امام حسین(ع) این کار را به بهترین صورت انجام داد.
حجت الاسلام والمسلمین خامنه ای بیان کرد: اهداف دشمن می تواند در دو کلمه خلاصه شود؛ هدف نزدیکش ارعاب مردم، گسترش قدرت و سرکوب مخالفان بود و هدف اصلی اش، انهدام اسلام و همه آثار و بقایای فرهنگی آن بود.
وی در بخش دوم سخنان خود گفت: بخش دوم حرفهایم به تحریف ها و انحرافات در مسأله عاشورا و تقلیل دادن عاشورا به مصائب ظاهری و مادی به منظور غفلت از اصل ماجرا بازمی گردد. البته ما همه کسانی را که دچار این خطای بزرگ می شوند، متهم نمی کنیم که چنین غرضی دارند، اما می توانیم ادعا کنیم که نتیجه این روش، همان انحراف و انهدام اصول اسلام و عاشورا خواهد بود.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت: شهید مطهری که ما در همه افکار و اندیشه های اسلامی مدیون ایشان هستیم، می فرماید که بر این تحریف ها، مسخ ها و دروغ ها باید گریست. بر سر حادثه های مهم در عاشورا چه آوردند؟ آقای مطهری علت برخی از این تحریف ها را در گذشته آقای ملا حسین کاشفی می داند که یک روضه خوان بوده و در کتابی که به نام«روضه الشهداء» نوشته، داستانهایی را از خود جعل کرده است و چون فارسی بوده و معمولاً روضه خوانها سواد عربی نداشتند، همانها را تا امروز نقل کردند و به تقلید از اسم آن کتاب، نام مصیبت خوانی را روضه خوانی گذاشتند.
وی بیان کرد: آقای مطهری درباره ملاحسین کاشفی می گوید که وی مردی بوقلمون صفت بوده که هیچ عقیده و ایمان استواری نداشته و از آنجا که اهل سبزوار بوده در آن شهر شیعه ای متعصب بوده، ولی وقتی به هرات سفر می کرده یک سُنی دو آتشه می شده است.
حجت الاسلام و المسلمین خامنه ای ادامه داد: مرحوم دکتر شریعتی در کتاب «تشیع علوی، تشیع صفوی» ضمن بحثی فراوان در این زمینه، از لحاظ تاریخی می گوید که پاره ای از آداب و مراسمی که در بین ما وجود دارد، شباهت زیاد به مراسمی دارد که در گذشته و حتی امروز در میان مسیحیان به عنوان روز یادآوری ظلم ها و ستم هایی که رومیان به آنها کردند، انجام می شود.
وی افزود: آیت الله جوادی آملی نیز این جملات را گفتهاند؛ مجالس عزاداری باید علمی باشد و با قصه و داستانهای بی مغز نگذرد. مطالب برهانی، استدلالی ، قرآنی و روایی باشند و راز نهضت حسینی که حق مداری، پرهیز از باطل، گرایش به حق و صداقت است، باید مطرح شود. حسین(ع) را باید با عقل و برهان و دین شناخت نه با احساسات و نه با آهن سرد، علم و کتل و...
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه گفت: بزرگان فرمودند که نباید به بهانه عزاداری، خلاف شرع انجام شود، اسراف نشود، اختلاط با نامحرم نشود، تصرف برخی اموال نشود، تظاهر و ریاکاری نباشد، مزاحمت برای همسایگان نباشد و امروزه باعث ایجاد ترافیک نشود. آیا واقعاً چنین است؟ آداب و مراسم عزاداری اگر بخواهد این شرایط را نادیده بگیرد، نه تنها تاثیری در گرایش مردم به امام حسین(ع) و اهداف مقدسش ندارد، بلکه باعث نوعی دلزدگی هم خواهد شد.
وی افزود: عزاداریها باید در شأن اهل بیت(ع) باشند و نباید باعث تحقیر آنها شود. پرداختن به ظواهر جلوه های نهضت حسینی نباید باعث فراموشی اصل پیام عاشورا شود. عزاداریها باید بتوانند پیام عاشورا را زنده نگه دارند. یکی از پیامهای اصلی عاشورا تحکیم عدالت است، آنهایی که سخن از امام حسین میگویند اما در زندگیشان ظلم و ستم و اجحاف و تجاوز به حقوق دیگران ریز و درشت وجود دارد، انسانهای دروغگو و دشمن امام حسین(ع) هستند.
خامنهای گفت: مبارزه با ظلم و دروغ و ریا، مبارزه با استبداد و قدرت طلبی و مادی گرایی اصلیترین اهداف امام حسین(ع) است. آیا در رفتار ما چنین روحیاتی دیده میشود؟ از رفتارهای اجتماعی بسیاری از ما پیداست که به هیچ وجه به قیام امام حسین(ع) اعتقاد نداریم. دوری از خرافات نیز مهم است، چرا که امروزه ما در بسیاری از امور بهانه هایی به دست دشمنان و وهابی ها می دهیم.
وی بیان کرد: عزاداری باید وسیله ای برای بیان حقایق نهضت کربلا و تبیین و ترویج درس های کربلا باشد. کدام درس ها؟ امربه معروف و نهی از منکر، اقامه نماز و قرائت قرآن که البته باید توام با تدبیر باشد. نه آن امربه معرفی که بعضی ها خود را متولی آن می دانند و رفتارهای نادرستی انجام میدهند، بلکه امربه معروف این شرط ابتدایی را دارد که کسانی که آمر به معروف و ناهی از منکر می شوند باید معنای معروف و منکر را به خوبی بفهمند. دروغ، ریا، تملق، اختلاس و دزدی از بیت المال منکر هستند.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام افزود: اگر مدعیان امربه معروف راست می گویند بروند و این قبیل افراد را نهی از منکر کنند. ولی متاسفانه برخی به منکرات دسته چندم چسبیدهاند که با اینکه در جای خود منکر به حساب میآیند، اما در اولویتهای چندم هستند.
وی افزود: رعایت حق الناس و احترام به حقوق دیگران از مواردی است که در آداب عزاداری آمده و باید حتماً رعایت شود. حق الناس حتی در آنجایی که خداوند از حق خودش سخن می گوید، نهایتاً به حق الناس برمی گردد. حق الناس مهم ترین مسأله ای است که خداوند از آن چشم پوشی نمی کند. جلسات نباید تا دیروقت باشند و مزاحمت هایش مردم را اذیت نکند.
خامنه ای گفت: عزاداری ها باید مردمی باشند و نه حکومتی؛ مردم باید از دل و جان و از روی رغبت این مجالس را تشکیل دهند، نه اینکه پولهای بیت المال از صندوق های مخصوص دولتی خارج شود و خرج این مراسمها شود. چنین مراسمی فایده ای ندارد. مجالس باید از روی اعتقاد و نه از روی ریا یا اجبار برگزار شوند. حتی نباید از روی عادت باشد، زیرا هر چیزی که عادت شد خودش یک آفت است، بلکه باید از روی درک، اعتقاد و انتخاب آگاهانه باشد.
وی در پایان گفت: امروز برخی تشبیه می کنند که معاویه، یزید و عمروعاص افرادی بودند که بسیار شبیه برخی مردم ما هستند و ابوموسی های فراوانی هستند که پیشانی های ورم کرده و زانوهای تاول زده داشتند. لذا می گویند امروز مسئولی که در خانه 2000 متری زندگی کند و فرزند بی استعدادش به عنوان نخبه، عازم دانشگاه های خارج از کشور شده و پشت نقاب دین اموال مردم را غارت کند، او از معاویه بدتر، از یزید دزدتر، از عمروعاص حقه بازتر و از ابوموسی نادانتر و بدبختتر است.