پایگاه خبری جماران: از حوادث تلخ روزگار معاصر ربوده شدن رهبر شیعیان لبنان امام موسی صدر است که در شهریور ١٣٥٧ و در لیبی واقع شد. مطابق اسناد «صدر در ۳ شهریور سال ۱۳۵۷ و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شد و در روز ۹ شهریور ربوده شد. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج صدر از آن کشور و ورود او به رم را رسماً تکذیب کردند. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش بدست آمده، تماماً گواه آنند که موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفتهاست.»
اما هدف من در این نوشتار اشاره به یک سخن از حضرت امام خمینی است که در شهریور سال ٥٨ و در قم ایراد شده است. این سخنان که خطاب به سفیر سومالی ایراد شده است متضمن نکاتی است که می تواند برای همه درس آموز باشد.
امام در این دیدار می فرمایند:«اما راجع به آقای صدر؛ ما از آن وقت که نجف بودیم و این قضیه واقع شد تا وقتی که پاریس رفتیم و بعد هم به ایران آمدیم، دنبال این قضیه بودیم. آقای صدر درایران متولد شده است و ایرانی است، با من سوابق زیاد دارد و بعد از اینکه ایرانی است، رفته است به لبنان؛ و ما علاقه داریم، هم به اینکه ایرانی است و هم به اینکه در لبنان رئیس مجلس شیعی بوده است. علاقه داشتیم به اینکه این معما را حل بکنیم و مکرراً با لیبی اتصال پیدا کردیم. بلکه آقای قطبزاده را یک دفعه فرستادیم به لیبی دنبال این مطلب. و بعد هم که اینجا آمدیم، هم سفیر لیبی که آمد پیش من، راجع به این مسئله صحبت کردم و هم نخست وزیر که آمد حل این معما را از ایشان خواستم. و معالأسف تاکنون برای ما این معما حل نشده است. امیدوارم که با کوشش دولت ایران و سایر اقشار علاقه مند به اسلام، این معما حل بشود.»
نکته اول در این مورد، مخاطب این کلام است. برای آشنایان با فرهنگ امام روشن است که ایشان در موضوعات مربوط به دولت دخالت نمی کردند و از ملاقات با هیأت های نمایندگی خارجی ابا داشتند چه رسد به دیدار با سفرای خارجی. اما اینکه شخصا با سفیر یک کشور آفریقایی ملاقات کردند و در آن به مسئله سید موسی صدر پرداخته اند ، در درجه اول نشان دهنده اهمیت موضوع برای ایشان بوده و در مرتبه دوم به نوعی پیغام به کشورهای آفریقایی بوده که در آن زمان ارتباطات زیادی با لیبی داشته اند.
نکته دوم در سخن امام تأکید ایشان بر پیگیری شخصی این موضوع از مسئولان لیبیایی است. امام با طرح این مطلب با یک سفیر آفریقایی و تأکید بر ایرانی بودن امام صدر، به نوعی می خواسته اند به همه دولت های ایشان بفهمانند که رابطه ایران با آنها، فرع احترام آنها به هویت ایرانی است. این همان نکته سومی است که از سخن امام قابل استفاده است. امام پیگیری خود را در درجه اول به ایرانی بودن امام موسی صدر مرتبط می دانند و با این سخن معلوم می کنند که روابط ایران با کشورهای دیگر فرع احترام آنها به ایرانیان است. و در ادامه به سمت ایشان به عنوان رییس مجلس شیعیان اشاره می کنند و معلوم می کنند که حفظ جان یک رهبر و زعیم اسلامی هم برای رهبری انقلاب ایران تا چه اندازه مهم است. و این نکته چهارم در سخن امام است.
با توجه به این نکات می توان گفت که اولا امام از ابتدا مسئله آقای صدر را تعقیب می کرده اند. ثانیا پس از انقلاب به جهانیان اعلام داشته اند که تا چه اندازه به این مسئله اهتمام دارند. ثالثاً به همه گفته اند که برای ایشان ، احترام یک ایرانی و یک زعیم مسلمان حائز اهمیت ویژه است. و این درس امام برای همیشه ماست. احترام هر ایرانی و حفظ جان و مال و آبروی او ، باید برای حاکمیت ایران اسلامی یک فریضه و ضرورت تلقی شود.