در این مطلب آمده است: به عنوان مقدمه باید گفت که مطبوعات، رکن چهارم دموکراسی است و هیچ حکومت مردمی هم بیحضور واقعی روزنامه و روزنامهنگار متعهد و مسئول به وظایف خود، قوام و دوام نمیگیرد. به سبب همین اهمیت است که در قوانین اساسی همهی کشورهای متمدن و مترقی، اصلی از اصول آن به صراحت از این تعهد و رسالت سخن گفته شده است. در راستای همین هدف، در بخش و فصل « حقوق ملت » و در اصل 24 قانون اساسی جمهوری اسلامی بدین امر تصریح شده است که: « نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که محل مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد »
و در این آزادی بیان مطالب است که همهی امور کشور، پشت شیشهی شفاف آزادی بیان و قلم، در معرض دید عموم قرار میگیرد و عالی و دانی و مسئول و غیرمسئول، حقایق جاری را میبینند و کسی را هم یارای آن نیست که دست از پا خطا کند و حرکت تخریبی عرضی داشته باشد. بنابراین در هر جامعهای که اختلاس و سوءاستفاده از قدرت و تجمع ثروت و عدم توزیع قدرت و ثروت صورت میگیرد و تکبر و تفرعن دامن مسئولان را رها نمیکند، علتش بیشک عدم حضور چشمان بینا، گوشهای شنوا و زبان گویای خبرنگاران و روزنامهنگارانی است که دانستههایی به روز دارند و با قدرت تحلیل خود میتوانند امور جاری و آتی کشور را هدایت کنند و با نقد سالم و به دور از تعصب خویش، مسئولان را از خطا بازدارند.
و البته همین تحلیل و نقد است که مسئولان را به چالش میکشد و به زبان چون و چرا و بیان استدلال وامیدارد و متقاعد میکند که جز در مسیر مصلحت جامعه و صلاح قانون و مصالح کشور و منافع عمومی، قدمی برندارند و به واسطهی همین روزنامهها به ملت شریف و نجیب ایران پاسخگو باشند. و اما فارغ از مقدمه، در نشست خبری استاندار محترم، مسائلی مطرح شد که نیاز به تبیین آنها دارد، هر چند که نگارنده میداند که جناب چاووشی خود با روزنامههای مختلف همکاری داشته و مقاله ارائه دادهاند. ولی نکته اینجاست که آن فضای مطلوبی که باید مسئولان به خبرنگاران پاسخ بدهند و خدمات خود را با قلم خبرنگاران و اهل رسانه به جامعه منتقل کنند، با شرایط کنونی فاصلهی بسیار دارد و تعجبآور است اگر بگوییم در برخی از ادارات و سازمانها از رسانههای استان، اثر و خبری نیست و اگر هم روزنامهی کشوری باشد، آنی است که با تفکر و طرز تلقی عزیزان، بدنماست. در چنین سازمانهایی، بدیهی است که نه خبرنگار بلکه خود رسانهها هم سخت بیگانه و حتی باعث زحمت است. مورد تأمل آنجاست همان مدیرانی هم که مثل چاووشی اعتقادی به رسانه و خبرنگار و این اصل 24 و آن رکن چهارم دموکراسی دارند زیرمجموعهی ایستا و عوامل خودشان برخلاف این گفته عمل کنند. از جمله نویسندهی این مقال بارها برخورده است به این که فلانی چرا این مطلب را نوشته است گلهای که نخواستم در حضور مطرح شود حال اگر استاندار محترم بخواهد حافظه از آن گلهمندیها هنوز گویاست.
پس مشکل ما در انتقال خبر و انعکاس عملکردها و حقایق به مردم، فقدان آن فرهنگ و ناپیدایی آن فضای پذیرش است که اگر میبود نیازی به نهیب و تاکید بر ترک مسند نبود چون در صورت عدم مسئولیت پاسخگویی به آنچه مردم باید بدانند خود به خود، دیگر جایی برای حضور در منصب و مقام نبود و شفافیت اوضاع آن چنان میبود که خزف از گوهر بازشناخته میشد و آن فضا و آن فرهنگ دیگر اجازهی ادامهی تصدی نمیداد.
و حاصل کلام این که خبرنگاران متعهد و مسئول و خبیر در کار خود و مقید به امانت، امین جامعه و واسطهی انتقال حقایق و واقعیتهای جامعهاند و با شناختی که از اوضاع در زمینهی تخصصی دارند میتوانند، عقول را هدایت نمایند و با نقد و تحلیلهای بهجا و به دور از تعصب و البته منصفانهی خود به جامعه، آرامش و اعتماد به نفس ببخشند به استناد همین وظایف خطیر است که خداوند به قلم و آنچه مینگارد سوگند یاد میکند چون نور قلم به اوضاع جامعه شفافیتی میبخشد که هیچ جایی برای مستوری و کتمان نیست. چیزی که دنیای متمدن و توسعهیافتهی امروز، بدان باور دارد که با رعایت آن، هنجارهایی پسندیده، شکل میگیرد و مانع ناهنجاریهای اجتماعی و رفتاری میخواهد.
6103/7339
و در این آزادی بیان مطالب است که همهی امور کشور، پشت شیشهی شفاف آزادی بیان و قلم، در معرض دید عموم قرار میگیرد و عالی و دانی و مسئول و غیرمسئول، حقایق جاری را میبینند و کسی را هم یارای آن نیست که دست از پا خطا کند و حرکت تخریبی عرضی داشته باشد. بنابراین در هر جامعهای که اختلاس و سوءاستفاده از قدرت و تجمع ثروت و عدم توزیع قدرت و ثروت صورت میگیرد و تکبر و تفرعن دامن مسئولان را رها نمیکند، علتش بیشک عدم حضور چشمان بینا، گوشهای شنوا و زبان گویای خبرنگاران و روزنامهنگارانی است که دانستههایی به روز دارند و با قدرت تحلیل خود میتوانند امور جاری و آتی کشور را هدایت کنند و با نقد سالم و به دور از تعصب خویش، مسئولان را از خطا بازدارند.
و البته همین تحلیل و نقد است که مسئولان را به چالش میکشد و به زبان چون و چرا و بیان استدلال وامیدارد و متقاعد میکند که جز در مسیر مصلحت جامعه و صلاح قانون و مصالح کشور و منافع عمومی، قدمی برندارند و به واسطهی همین روزنامهها به ملت شریف و نجیب ایران پاسخگو باشند. و اما فارغ از مقدمه، در نشست خبری استاندار محترم، مسائلی مطرح شد که نیاز به تبیین آنها دارد، هر چند که نگارنده میداند که جناب چاووشی خود با روزنامههای مختلف همکاری داشته و مقاله ارائه دادهاند. ولی نکته اینجاست که آن فضای مطلوبی که باید مسئولان به خبرنگاران پاسخ بدهند و خدمات خود را با قلم خبرنگاران و اهل رسانه به جامعه منتقل کنند، با شرایط کنونی فاصلهی بسیار دارد و تعجبآور است اگر بگوییم در برخی از ادارات و سازمانها از رسانههای استان، اثر و خبری نیست و اگر هم روزنامهی کشوری باشد، آنی است که با تفکر و طرز تلقی عزیزان، بدنماست. در چنین سازمانهایی، بدیهی است که نه خبرنگار بلکه خود رسانهها هم سخت بیگانه و حتی باعث زحمت است. مورد تأمل آنجاست همان مدیرانی هم که مثل چاووشی اعتقادی به رسانه و خبرنگار و این اصل 24 و آن رکن چهارم دموکراسی دارند زیرمجموعهی ایستا و عوامل خودشان برخلاف این گفته عمل کنند. از جمله نویسندهی این مقال بارها برخورده است به این که فلانی چرا این مطلب را نوشته است گلهای که نخواستم در حضور مطرح شود حال اگر استاندار محترم بخواهد حافظه از آن گلهمندیها هنوز گویاست.
پس مشکل ما در انتقال خبر و انعکاس عملکردها و حقایق به مردم، فقدان آن فرهنگ و ناپیدایی آن فضای پذیرش است که اگر میبود نیازی به نهیب و تاکید بر ترک مسند نبود چون در صورت عدم مسئولیت پاسخگویی به آنچه مردم باید بدانند خود به خود، دیگر جایی برای حضور در منصب و مقام نبود و شفافیت اوضاع آن چنان میبود که خزف از گوهر بازشناخته میشد و آن فضا و آن فرهنگ دیگر اجازهی ادامهی تصدی نمیداد.
و حاصل کلام این که خبرنگاران متعهد و مسئول و خبیر در کار خود و مقید به امانت، امین جامعه و واسطهی انتقال حقایق و واقعیتهای جامعهاند و با شناختی که از اوضاع در زمینهی تخصصی دارند میتوانند، عقول را هدایت نمایند و با نقد و تحلیلهای بهجا و به دور از تعصب و البته منصفانهی خود به جامعه، آرامش و اعتماد به نفس ببخشند به استناد همین وظایف خطیر است که خداوند به قلم و آنچه مینگارد سوگند یاد میکند چون نور قلم به اوضاع جامعه شفافیتی میبخشد که هیچ جایی برای مستوری و کتمان نیست. چیزی که دنیای متمدن و توسعهیافتهی امروز، بدان باور دارد که با رعایت آن، هنجارهایی پسندیده، شکل میگیرد و مانع ناهنجاریهای اجتماعی و رفتاری میخواهد.
6103/7339
کپی شد