در این مطلب آمده است: برای کشورهایی که ریشه دارند و اعصار و قرون را پشت سر نهادهاند، هم صحنهها و وقایع تاریخی و هم چهرهها، بارها و بارها تکرار شده است. به همین قیاس، ترامپ را باید هیتلر دهههای گذشته و چنگیز سدههای ماضی دید با همان خلق و خوی، با همان تفکر خودبینی و ویرانگری و حسن برتریجویی و خودبرتربینی. وانگار، امروز ما همان سال 616 هجری قمری است و سپاه جرار و وحشی و ویرانهساز چنگیز پشت دیوارهای شهر مرزی ما « اترار » آماده است تا ریشهی موجودیت ما را بخشکاند و ما در برابر این « عذاب خدای » دو راه تاریخی داریم : نخست همان راهی که اتابکان فارس با « نرمش قهرمانانه » پیش گرفتند و فارس را از « آسیب دهر» در امان نگه داشتند دوم این که با رفتارهای عاری از تدبیر، نتایجی را برجای نهادند که از آن همه عظمت قرون گذشته، فقط سایههایی ماند و خاطرههایی و گم شدن حلقههای تمدن و فرهنگ ما که با گسستگی این سلسلهی به هم پیوسته، دوران بزرگی و بزرگ سازی ما هم به تاریخ پیوست تا به این جا رسیدیم. به عنوان اشاره در بعد نرمش قهرمانانه باید همان فراست و هوشمندی را به کار بگیریم که چند روز پیش در حاشیهی نشست اوپک، عمل شد و وحدت رویهی اوپک و مشی و خواست و منافع ما و البته همسایهی هم دین ما، تثبیت گردید. این، همان برد – برد است. امتیاز دادن و امتیاز گرفتن، تدبیری که هم عزت و قدرت ما را حفظ میکند و هم ریشهی موجودیت ما پابرجاست و عیب نیست اگر باور کنیم که نه دوستان ما همیشگیاند و نه دشمنان ما، بلکه در عرصهی کشورداری، دوست و دشمن در چارچوب منافع و مصالح تعریف میشوند و به زبان دیگر، فصلیاند به عنوان مثال ما میتوانیم با دشمن خود هم در مراتبی به توافق برسیم. نمونههایی که هم در اسلام و هم در تاریخ جهان میتواند برای ما چراغ راه باشد. و اما نکتهای که نباید مغفول بماند این است که باید باور کنیم این بار دشمن برای تجزیهی ایران میآید چون کشوری به نام ایران با آن موقعیت جغرافیایی، توازن قوا در منطقه را به نفع خود رقم زده و « هژمونی » ابرقدرت آمریکا را زیر سوال آورده است. بنابراین دیگر حکومت و نظام و جمهوریت و... مطرح نیست نکنهای که هم بسیاری از بیرونیها بدان باور ندارند و هم درونیها به آن فکر نکردهاند! دلیل آن که برخی به این نتیجه رسیدهاند که اگر دولت نباشد، کشور بهتر اداره خواهد شد و با تاسف این نکته را از یاد بردهاند که فحوای شعارهای دی ماهی هم همین بود اما خیلی زود فراتر رفت و به نظام رسید و...
نگارنده در یادداشتی به نقلی از دوست آن سوی آب نوشت که رویگردانان از دولت روحانی، نه به اردوگاه دلواپسان و حتی اصولگرایان معتدل که به براندازان خواهند پیوست. اصول گرایان که فکر میکنند بیرون کردن و به استعفا واداشتن و ندیدن دولت روحانی به معنای رسیدن به بهشت است. آن براندازانی که میپندارند سعادت ایران، در فروپاشی و نقطه پایان جمهوری اسلامی است و عجبا که پی نبردهاند که دیگر به قول سخن بسیار ظریف و کارشناسانهی « ظریف » خود ایران عزیز و کیان آن است که تیر دشمن به آن نشانه رفته است.
اما دشمنتر از چنگیز و هیتلر دوران و دیپلماسی زور و چماق زور و نیز دلواپسان و ستیزکنندگان کینه و با دولت که میخواهند به نوعی از آن 24 میلیون رای انتقام بگیرند، بیشبهه، وارد کنندگان کالای قاچاق و ذخیره کنندگان سکه و ارز هستند و نیز سودجویانی که با دلار این ملت، به جنگ موجودیت کشور و کیان ایران و نظام آمدهاند. کسانی که با تاثر بسیار از روابط و پشتوانههای مرئی و نامرئی برخوردارند و در امنیت کامل، همهی درهای بسته به رویشان باز میشود. گروهی که عزت و قدرت نظام را زیر سوال بردهاند. اینجاست که قاطعیت همهی قوا را میطلبد. و نارضایتی ملت شریف ایران هم همین جاست که این چه معمای روابطی است که ناگشوده مانده و با چه زمینهای و با چه رانتی، جوان 31 ساله میتواند 38 هزار و 250 هزار سکه آزادی، در نهایت آزادی ثبت نام کند آن گاه رو به روی او دیگری نیازهای خود را از زبالهها هم نتواند تامین کند. به طور قطع، در همین فضاهاست که امثال بابک زنجانی نبض خیلی از مسائل اقتصادی را در دست خواهند گرفت و کاخ خوشبختیهای خود را در ویرانههای زندگی کوخ نشینان خواهند ساخت و معضلی عظیم و ناگشودنی برای این ملت به میراث خواهند گذاشت
و سخن پایانی، خوب است که قوای کشور از مردم بخواهند اسیر فضاهای روانی عارضی از بیرون و درون نشوند و به قولی اگر شش ماه مقاومت کنند، وضع بهتر خواهد شد. در مقابل، ملت هم از قوا میخواهد که خودبازسازی و خودبهینه سازی و تجدیدنظر در بسیاری از موارد وجههی همت خود سازند، پیش از آن که به قول مرحوم امام، مردم وارد عمل شوند و انقلابی عمل کنند و تر و خشک با هم بسوزد.
6026/س.خ
نگارنده در یادداشتی به نقلی از دوست آن سوی آب نوشت که رویگردانان از دولت روحانی، نه به اردوگاه دلواپسان و حتی اصولگرایان معتدل که به براندازان خواهند پیوست. اصول گرایان که فکر میکنند بیرون کردن و به استعفا واداشتن و ندیدن دولت روحانی به معنای رسیدن به بهشت است. آن براندازانی که میپندارند سعادت ایران، در فروپاشی و نقطه پایان جمهوری اسلامی است و عجبا که پی نبردهاند که دیگر به قول سخن بسیار ظریف و کارشناسانهی « ظریف » خود ایران عزیز و کیان آن است که تیر دشمن به آن نشانه رفته است.
اما دشمنتر از چنگیز و هیتلر دوران و دیپلماسی زور و چماق زور و نیز دلواپسان و ستیزکنندگان کینه و با دولت که میخواهند به نوعی از آن 24 میلیون رای انتقام بگیرند، بیشبهه، وارد کنندگان کالای قاچاق و ذخیره کنندگان سکه و ارز هستند و نیز سودجویانی که با دلار این ملت، به جنگ موجودیت کشور و کیان ایران و نظام آمدهاند. کسانی که با تاثر بسیار از روابط و پشتوانههای مرئی و نامرئی برخوردارند و در امنیت کامل، همهی درهای بسته به رویشان باز میشود. گروهی که عزت و قدرت نظام را زیر سوال بردهاند. اینجاست که قاطعیت همهی قوا را میطلبد. و نارضایتی ملت شریف ایران هم همین جاست که این چه معمای روابطی است که ناگشوده مانده و با چه زمینهای و با چه رانتی، جوان 31 ساله میتواند 38 هزار و 250 هزار سکه آزادی، در نهایت آزادی ثبت نام کند آن گاه رو به روی او دیگری نیازهای خود را از زبالهها هم نتواند تامین کند. به طور قطع، در همین فضاهاست که امثال بابک زنجانی نبض خیلی از مسائل اقتصادی را در دست خواهند گرفت و کاخ خوشبختیهای خود را در ویرانههای زندگی کوخ نشینان خواهند ساخت و معضلی عظیم و ناگشودنی برای این ملت به میراث خواهند گذاشت
و سخن پایانی، خوب است که قوای کشور از مردم بخواهند اسیر فضاهای روانی عارضی از بیرون و درون نشوند و به قولی اگر شش ماه مقاومت کنند، وضع بهتر خواهد شد. در مقابل، ملت هم از قوا میخواهد که خودبازسازی و خودبهینه سازی و تجدیدنظر در بسیاری از موارد وجههی همت خود سازند، پیش از آن که به قول مرحوم امام، مردم وارد عمل شوند و انقلابی عمل کنند و تر و خشک با هم بسوزد.
6026/س.خ
کپی شد