چندی پیش دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا از توافق هسته ای خارج شد که باعث خشم متحدان اروپایی ایالات متحده شد و حالتی از عدم اطمینان بر سر تامین نیازهای نفتی جهانی و نگرانی از بروز درگیری جدید در خاورمیانه ایجاد کرده است.
ایران اعلام کرده است در صورتی که کشورهای بریتانیا، چین، فرانسه، آلمان و روسیه تضمین های قوی در جهت حمایت از توافق هسته ای بدهند، و تضمین کنند که تحریم های سنگینی علیه بخش های اصلی از جمله نفت اعمال نشود، ایران در توافق خواهد ماند.
در تلاشی در همین رابطه که بسیاری آن را تلاش برای نجات برجام بعد از خروج واشنگتن از توافق تعبیر کرده اند، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران سفری را به پکن، مسکو و بروکسل آغاز کرده است. ظریف به محض ورود به پکن در جمع خبرنگاران گفت:«لازم است درباره اخذ تضمین های لازم برای ماندن ایران در برجام با دیگر اعضای 5+1 منهای امریکا که از برجام خارج شده گفت وگوهایی را انجام دهیم.»
وی در ادامه افزود:«این سفر از چین و روسیه آغاز شده است، دو کشوری که همیشه در کنار ملت ایران چه قبل از تحریم ها چه بعد از تحریم ها بوده است.»
ظریف پکن را شریک نخست اقتصادی جمهوری اسلامی ایران دانست که خطوط اعتباری و سرمایه گذاری های کلانی را در بخش زیربنایی این کشور انجام داده است.
ظریف همچنین گفت: «خواهیم دید که کشورهای اروپایی که اصرار دارند ایران در توافق بماند چه تضمین هایی را برای تامین منافع ایران برای ماندن در برجام خواهند داد.»
وی تاکید کرد، ما برای همه گزینه ها آماده ایم، اگر بنا باشد توافق ادامه یابد باید تامین منافع ما تضمین شوند.
ظریف قبل از ترک تهران، بیانیه ای را از طریق حساب توئیتری خود منتشر کرده که در آن از «دولت تندروی» رئیس جمهوری امریکا، ترامپ انتقاد کرد و هشدار داد که ایران آماده از سرگیری غنی سازی اورانیوم «در سطح صنعتی بدون هیچ قید و بندی است» مگر این که قدرت های اروپایی تضمین های خوبی بدهند که روابط تجاری ادامه خواهد یافت.
به سرعت بعد از آن ترامپ توئیت زد: «بودجه نظامی ایران بعد از توافق هسته ای که اوباما بر سر آن مذاکره کرده بود، 40 درصد افزایش یافت، این نشانه دیگری است بر این که همه چیز دروغ بزرگی بوده است.»
بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقادند که ایران مصمم است که توافق را حفظ کند و از سوی دیگر جایگاه خود را در برابر امریکایی که با خروج از توافق منزوی شده است، ارتقا دهد.
کریم امیل بیطار، مدیر پژوهش در مرکز روابط بین المللی و استراتژیک در این باره می گوید: «برای نخستین بار، ایران فرصت پیدا کرد به دنیا نشان دهد که از بازار جهانی به دور نیست و با نیات حسنه مذاکره می کند و به پایبندی هایش احترام می گذارد.»
از سوی دیگر دیپلمات های اروپایی می گویند که بعد از خروج واشنگتن از توافق هسته ای خشمی سراسر اروپا را در نوردیده است. آنها می گویند که حالا بعد از چند سال تلاش برای بازسازی روابط تجاری و دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران باید با مشکل تازه ای دست و پنجه نرم کنیم.
یک دیپلمات غربی که نخواست نامش فاش شود، در این باره گفت: «از زمان امضای توافق هسته ای در سال 2015، از فضای تدافعی به تحقق ثروت انتقال یافتیم و حالا وارد بحران مضمن شده ایم.»
وی در ادامه افزود: «اتحادیه اروپا باید در برابر ایالات متحده مقاومت کند در غیر این صورت همه پیشرفت هایی که از سال 2015 تا کنون به دست آمده است، از بین خواهد رفت.»
(برجام) از بعد سیاسی بدون آمریکا قابلیت حیات کمی دارد اگر نگوییم ندارد. اما از بعد حقوقی باید آن را حفظ کرد. اروپایی ها هم بیشتر دنبال نگهداری «برجام» در بعد حقوقی هستند تا هنجارهای مورد نظرشان توسط آمریکا به هیچ انگاشته نشود. دیپلماسی ایران نیز تاکنون حفظ جسد بی روح برجام بوده است. از نظر سیاسی این مسیر درستی است.
خروج آمریکا از «برجام» البته اهمیت حیاتی برای ایران ندارد اما تهدیدات این کشور برای شرکای اقتصادی ایران شرایط نوینی را بوجود خواهد آورد.
آقای ترامپ و جناح مسیحی صهیونیست باید در چند جبهه برنامه ریزی کنند. اول نحوه مواجهه با متحدین غربی خود که با کار وی مخالف بوده اند. حتما اروپا از ندیده گرفتن نظراتش توسط آمریکا خشنود نیست. این موضوع از ابعاد پرستیژی و سیاسی حائز اهمیت است و قابل نادیده گرفتن نیست. تاثیر این اختلاف را باید در نحوه تعامل آینده کشور های اروپایی با شخص آقای ترامپ دید و نه در روابط با آمریکا. دوم چگونگی برخورد با واکنش های متقابل ایران و در انتها نیز چگونگی برخورد با اعتبار بین المللی، سازمان های بین المللی و تعهدات بین المللی که البته ایشان اساسا برای آن ها اعتباری قائل نیست.
دیپلماسی ایران تاکنون توانسته از نظر سیاسی برای دولت ترامپ انزوا بوجود آورد. این مسیر اجازه اجماع جهانی علیه ایران را نمی دهد و اقدامات شورای امنیت علیه ایران را دنبال نخواهد داشت. اما از نظر عملی آمریکا به هیچ یک از این ابزار ها برای اعمال تحریم و یا فشار به ایران احتیاج ندارد. سیاست قلدرمابانه شخص آقای ترامپ نیز چاشنی اجرایی قوی برای پیشبرد آن سیاست هاست.
نحوه برخورد و عملکرد ما می تواند نوعی مانع هرچند ناچیز در قبال این سیاست ها بوجود آورد همانطور که می تواند باعث بوجود آوردن تسهیلات برای تحقق اجماع بین آمریکا و اروپا شود.
انتخاب بازگشت به غنی سازی که در گفته برخی از مسئولین آمده است معلوم نیست با چه سیاستی و برای نیل به چه هدفی اعلام شده است. همینطور طرح موضوع خروج از NPT چه غایتی را برای ایران در تصور دارد. طرح هردو موضوع به ایران کمک نخواهد کرد. نگهداری و مومیایی جسد برجام نیز برای کشور اهمیت دارد.
توانمندی موشکی ایران از آن موضوعاتی است که در صورت باز شدن پرونده آن در واقع آغاز تسلیم نظامی و خلع سلاح کشور است. این موضوع که در هیچ کنوانسیون و یا تفاهم بین المللی مورد توجه قرار نگرفته نمی تواند صرفا در مورد ایران مصداق پیدا کند. اروپا بعنوان یک مجموعه هنجارساز بین المللی به خوبی می داند که این موضوع بصورتی که صهیونیسم موذی آن را دنبال می کند قابل مذاکره نیست.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.