بحران سوریه روندی طولانی، پیچیده و دشواری را طی می‌کند که استمرار آن ﻣﺘﺄثر از نقش بازیگران داخلی و خارجی دخیل در بحران است.
در شروع بحران، بسیاری از دولت‌های غربی و عربی معتقد بودند که حکومت اسد در مدت زمان کوتاهی فرو خواهد ریخت. برای رسیدن به این هدف با حمایت از گروه-های مخالف حکومت اسد، این دولت¬ها خواستار کناره‌گیری اسد از قدرت شدند. اما مقاومت دولت اسد در برابر مخالفین با کمک متحدینی چون جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان و سپس حمایت گسترده روسیه، اسد توانست از سقوط نجات یابد. با گذشت زمان و ورود گروه¬های تکفیری - جهادی به سوریه و نقش تخریبی داعش و فقدان گزینه مناسب برای جایگزینی اسد، باعث گردید تا غرب حساسیت خود را نسبت به سقوط حکومت اسد کاهش دهد.
با ورود روسیه به سوریه و حمایت های هوایی و لژستیکی از ارتش سوریه، بحران سوریه بسیار پیچده¬تر گردید. سیاست ایالات متحده امریکا در دوره اوباما به گونه¬ای بود که دخالت نظامی در سوریه را دنبال نمی¬کرد و خواهان پایان یافتن بحران از طریق مذاکرات سیاسی بود. حتی عبور از خط قرمز اوباما یعنی استفاده شیمیایی دولت اسد در جنگ با معارضین باعث نگردید تا دولت اوباما دست به عملیات نظامی زند و فقط در همکاری با روسیه به طرح انهدام سلاح های شیمیایی اسد، بسنده نمود. دلایل مهمی در اتخاذ اینگونه سیاست از جانب اوباما وجود داشت. برای درک بهتر از سیاست¬های برون‌مرزی اوباما باید در اندیشه، ذهنیت و رفتار او در گذشته و در طول هشت سال زمامداریش جستجو نمود. در نگاه او ابزار دیپلماسی با هزینه بسیار پائین دارای کاربرد ﻣﺆثرتری است. او آگاه بود که نظامی گری امریکا در دو دوره جورج بوش پسر تا چه اندازه‌ای تنفر ملت¬های جنگ‌زده را نسبت به سیاست جهانی امریکا ایجاد نموده بود. اوباما با شعار تغییر برای تغییر چهره امریکا در صحنه بین‌الملل به کاخ سفید رفته بود. خصومت ملت‌ها با حضور امریکا در افغانستان و عراق و کشته‌شدن سفیر و دیپلمات های امریکایی در حمله به سفارت امریکا در لیبی باعث گردید تا اوباما بیشتر پایبند به سیاست تحریم اقتصادی و به‌کارگیری دیپلماسی باشد. دست آورد برجام در مذاکرات هسته ای 1+5 و ایجاد روابط بین واشنگتن و هاوانا پس از نیم قرن را می¬توان حاصل ابزار دیپلماسی او دانست.
با روی کار آمدن ترامپ با خصوصیات و رفتارهای غیراخلاقی و عدم تجربه سیاسی، بسیاری او را یک شخص سرکش برشمردند. شعارهای انتخاباتی و نحوه تبلیغات و رفتار ترامپ با رسانه ها، بسیاری را به این نتیجه رساند که سیاست داخلی و خارجی امریکا در دوره او بسیار متفاوت با سلفش یعنی اوباما خواهد بود. نحوه زندگی، تجربیات موفق اقتصادی و خصوصیات ناپسند اخلاقی او، خارج کردن امریکا از توافق پاریس، سیاست نژادپرستانه او در خصوص مهاجرین مسلمان، تهدید به از بین بردن برجام، حمله موشکی به پایگاه هوائی الشعیرات و انتقال سفارت امریکا به بیت¬المقدس بیانگر عکس‌العمل و واکنش او نسبت به مسائل مهم بین‌المللی است. در مدت کوتاهی از زمامداری ترامپ که فرمان ناصحیح عدم ورود تبعه هفت کشور مسلمان به امریکا (که ناقض قانون اساسی امریکا بود) را صادر نمود، به‌خوبی نشان داد که اندیشه و رفتار او تا چه حد خودسر و غیرقابل پیش‌بینی است. در داخل امریکا بعد از صد روز از زمامداری ترامپ، بسیاری از او نسبت به فقدان قاطعیت و وجود تناقض در سیاست‌هایش در رابطه با تروریسم، محیط زیست و دیگر مسایل داخلی و بین‌المللی انتقادهای فراوانی نمودند.
با حمله موشکی آمریکا به سوریه، ترامپ نشان داده که انسانی قدرت‌طلب و جاه‌طلبی است که می‌خواهد ایالات متحده امریکا را با سیاست‌های تهاجمی به دوران یکه‌تازی بعد از جنگ سرد باز گرداند. اگر چه این اقدام موشکی امریکا در سوریه را می¬توان از ابعاد مختلف قابل بررسی دانست ولی این دستور حمله موشکی و دیگر دستورات نظامی او (ارسال ناو جنگی امریکا به‌طرف آب‌های کره شمالی وتهدید به نابودی کره شمالی، برای اولین بار استفاده از بمب مادر در افغانستان، تهدید به خارج شدن از برجام) را می¬توان در راستای رفتار ناشی از خودسری¬های او در صحنه بین‌الملل ارزیابی نمود. او بارها سیاست خارجی اوباما در مسائل خاورمیانه را مورد نکوهش قرار داده بود ولی همزمان خواهان عدم درگیری نظامی امریکا در بحران سوریه و اولویت را مبارزه با گروه¬های رادیکال اسلامی و جهادی قلمداد می¬نمود. ترامپ برای رفع انتقادات داخلی و نشان دادن تصمیم یکجانبه¬ خود به دیگر دولت¬ها بود که دستور حمله موشکی را به بهانه استفاده حکومت اسد از سلاح شیمیایی علیه مخالفین در خان شیخون را صادر نمود که این نشان دیگری از رفتارهای غیر معمول اوست. در زمان حمله موشکی امریکا به پایگاه الشعیرات هنوز تحقیق و بررسی در مورد اینکه کدام طرف درگیر در بحران سوریه دست به حمله شیمیایی زده صورت نگرفته و هیچ مجوزی برای مجازات خاطی از طرف شورای امنیت صادر نگشته بود. این فرمان یکجانبه ترامپ، نشان دهنده تجربه روانی و درونی اوست که نمی¬تواند با مسائل بین‌المللی مناسبات صحیحی داشته باشد. سازمان ملل خواهان ایجاد صلح از طریق راهکار سیاسی و گفتگوهای سوری سوری برای حل مسالمت‌آمیز بحران سوریه است که تلاش-های آن منجر به مذاکرات بین برخی از نمایندگان گروه¬های مخالف با اسد در ژنو و آستانه مبتنی بر بیانیه مسکو و قطعنامه 2268 شورای امنیت در هشتم فوریه 2017 گردید. این مذاکرات هرچند ضعیف ولی امید به گفتگوهای بیشتر را در بین مذاکره‌کنندگان در جهت پایان دادن به بحران سوریه بوجود آورده بود. ولی با حمله موشکی امریکا که ناشی از رفتار غیرمعمول ترامپ صورت گرفت، نه تنها این تلاش¬ها را تحت شعاع خود قرار داد، بلکه روحیه مبارزگری را در بین نیروهای مخالف، تقویت و موفقیت مذاکرات را تضعیف و بحران سوریه را پیچیده¬تر نمود. با گذشت یک سال از دوره ریاست جمهوری ترامپ، عملکرد و رفتار غیر معمول او باعث گردیده تا بسیاری متقاعد شوند که ترامپ از نظر روحی تعادل مناسبی ندارد. بدین سبب است که بعد از گذشت یک سال از زمامداری ترامپ و تصمیمات ناصحیح خاورمیانه¬ای او باعث تنفر ملت¬های مسلمان ناحیه گشته و حتی میزان محبوبیت او در امریکا به زیر 34% رسیده است.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.