در این مطلب آمده است : پوپولیسم واژهای است که از اواخر دهه 80 در فرهنگ سیاسی و حتی عمومی کشور رواج یافته و به طور روزمره کاربرد فراوانی پیدا کرده است. موضوعی که حتی عدهای معتقدند فراتر از یک کلمه و به نوعی یک جریان فکری است که توانسته در برههای از زمان سرنوشت سیاسی کشور را مختل نماید.
در یک نگاه ساده پوپولیسم را عوامگرایی معنا میکنند و این تفکر را قرار دادن اکثریت جامعه در مقابل بخشی از جریان قدرت معرفی میکنند، در واقع پوپولیستها همواره با سر و صدای تبلیغاتی و هجمه رسانهای سعی میکنند، اینگونه القا کنند که همواره بخشی از حاکمیت در حال طراحی توطئه و مبارزه با عامه مردم است. اینها هر خواستهای که برآمده از کف جامعه باشد را عین اخلاق و فراتر از هر قانونی عنوان مینمایند و همواره سعی دارند نشان دهند که در جبهه مردم و بر علیه جریان حاکم در حال جنگ و نبرد هستند.
پر واضح است که در جوامع مردمسالار بخشی از نخبگان آن جامعه برای تصمیم گیری و اداره آن کشور توسط مردم انتخاب میشوند، این منتخبان مردم هر روز با مسایل و مشکلاتی مواجهاند که آنها را بر سر چند راهی انتخاب قرار میدهد، اولویتی که برای این انتخابها در نظر گرفته میشود قطعا منفعت جمعی و بلندمدت است و نه اقدامات زودگذر و مقطعی، از طرفی بسیاری از ما در حیطه فردی و به طور روزانه منافع شخصی را به منفعت جمعی ترجیح میدهیم و شاید تصمیمات کلان به مذاق مان خوش نیاید.
حال این سوال پیش میآید که چاره چیست و کدام راه را باید انتخاب کرد؟ مصلحت جمعی براساس کار کارشناسی شده و درست یا منفعت اشخاص فقط بخاطر خواستههای فردی؟
پوپولیستها دقیقا راه دوم را انتخاب میکنند، و رضایت تک تک افراد را بر صلاح جامعه ترجیح میدهند و هر کسی هم که به دنبال مقابله با این روند باشد را دشمن ملت وانمود میکنند.
سالهای زیادی از ایجاد فلهای و بدون مطالعه ساختمانهایی تحت عنوان مسکن مهر نمیگذرد، درست است که بسیاری از مردم صاحب خانه شدند و منفعت تک تک بسیاری از افراد رعایت شد، اما آیا به تبعات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... توجهی شد؟
به یاد داریم که در تجمعات و مراسم استقبال و سخنرانیهای پر طمطراق به کشاورزان و پیشه وران مجوز حفر چاههای متعدد داده شد و عنوان میشد 'مردم بروید چاه بزنید و کشور را آباد کنید و هر کس میگوید نمیشود، دشمن مردم و کشور است' اما آیا امروز حال محیط زیست مان خوب است؟ دریاچه ارومیه به چه روزی افتاده؟ ریزگردها چه بلایی بر سر مردم کشور نازل کردهاند؟ خشکسالی در اثر کدام تفکر و تصمیمات به وجود آمده است؟و بسیاری از این دست تصمیمها که امروز مدیریت کشور را با بحرانهای بزرگ و بعضا لاینحل مواجه کرده است.حالا امروز پوپولیست در چهرهای جدید نمایان شده و سعی در تخریب و تضعیف برخی نهادهای کشور دارد و سعی میکند با موج سواری و در پیش گرفتن این روند و رویه رهبری یک حریان تحول خواه در کشور را بر عهده بگیرد تا شاید از این نمد برای خود کلاهی درست کند.اینکه به بخشهایی از حاکمیت انتقاد وارد است و نیاز به اصلاح دارند حرف جدیدی نیست، اینکه دادگاهها باید منطبق بر قانون و به شکل علنی برگزار شوند صحبت امروز نیست، اینکه همه باید در برابر قانون از خق مساوی برخوردار باشند و همه باید در برابر قانون پاسخگو باشند را سالهاست که اصلاح طلبان فریاد میزنند، بله، همه این حرفها درست است و این بخش داستان مشکلی ندارد و شکی به آن نداریم اما حالا این صحبتها از جانب چه کسانی مطرح میشود؟ آنها در زمان خود چه کردند؟ بر سر بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی چه آمد؟ و چه اهدافی را دنبال میکنند؟
6026/7342
در یک نگاه ساده پوپولیسم را عوامگرایی معنا میکنند و این تفکر را قرار دادن اکثریت جامعه در مقابل بخشی از جریان قدرت معرفی میکنند، در واقع پوپولیستها همواره با سر و صدای تبلیغاتی و هجمه رسانهای سعی میکنند، اینگونه القا کنند که همواره بخشی از حاکمیت در حال طراحی توطئه و مبارزه با عامه مردم است. اینها هر خواستهای که برآمده از کف جامعه باشد را عین اخلاق و فراتر از هر قانونی عنوان مینمایند و همواره سعی دارند نشان دهند که در جبهه مردم و بر علیه جریان حاکم در حال جنگ و نبرد هستند.
پر واضح است که در جوامع مردمسالار بخشی از نخبگان آن جامعه برای تصمیم گیری و اداره آن کشور توسط مردم انتخاب میشوند، این منتخبان مردم هر روز با مسایل و مشکلاتی مواجهاند که آنها را بر سر چند راهی انتخاب قرار میدهد، اولویتی که برای این انتخابها در نظر گرفته میشود قطعا منفعت جمعی و بلندمدت است و نه اقدامات زودگذر و مقطعی، از طرفی بسیاری از ما در حیطه فردی و به طور روزانه منافع شخصی را به منفعت جمعی ترجیح میدهیم و شاید تصمیمات کلان به مذاق مان خوش نیاید.
حال این سوال پیش میآید که چاره چیست و کدام راه را باید انتخاب کرد؟ مصلحت جمعی براساس کار کارشناسی شده و درست یا منفعت اشخاص فقط بخاطر خواستههای فردی؟
پوپولیستها دقیقا راه دوم را انتخاب میکنند، و رضایت تک تک افراد را بر صلاح جامعه ترجیح میدهند و هر کسی هم که به دنبال مقابله با این روند باشد را دشمن ملت وانمود میکنند.
سالهای زیادی از ایجاد فلهای و بدون مطالعه ساختمانهایی تحت عنوان مسکن مهر نمیگذرد، درست است که بسیاری از مردم صاحب خانه شدند و منفعت تک تک بسیاری از افراد رعایت شد، اما آیا به تبعات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... توجهی شد؟
به یاد داریم که در تجمعات و مراسم استقبال و سخنرانیهای پر طمطراق به کشاورزان و پیشه وران مجوز حفر چاههای متعدد داده شد و عنوان میشد 'مردم بروید چاه بزنید و کشور را آباد کنید و هر کس میگوید نمیشود، دشمن مردم و کشور است' اما آیا امروز حال محیط زیست مان خوب است؟ دریاچه ارومیه به چه روزی افتاده؟ ریزگردها چه بلایی بر سر مردم کشور نازل کردهاند؟ خشکسالی در اثر کدام تفکر و تصمیمات به وجود آمده است؟و بسیاری از این دست تصمیمها که امروز مدیریت کشور را با بحرانهای بزرگ و بعضا لاینحل مواجه کرده است.حالا امروز پوپولیست در چهرهای جدید نمایان شده و سعی در تخریب و تضعیف برخی نهادهای کشور دارد و سعی میکند با موج سواری و در پیش گرفتن این روند و رویه رهبری یک حریان تحول خواه در کشور را بر عهده بگیرد تا شاید از این نمد برای خود کلاهی درست کند.اینکه به بخشهایی از حاکمیت انتقاد وارد است و نیاز به اصلاح دارند حرف جدیدی نیست، اینکه دادگاهها باید منطبق بر قانون و به شکل علنی برگزار شوند صحبت امروز نیست، اینکه همه باید در برابر قانون از خق مساوی برخوردار باشند و همه باید در برابر قانون پاسخگو باشند را سالهاست که اصلاح طلبان فریاد میزنند، بله، همه این حرفها درست است و این بخش داستان مشکلی ندارد و شکی به آن نداریم اما حالا این صحبتها از جانب چه کسانی مطرح میشود؟ آنها در زمان خود چه کردند؟ بر سر بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی چه آمد؟ و چه اهدافی را دنبال میکنند؟
6026/7342
کپی شد