حضور خویشان و درگیری آنها با مقامات کاخ سفید و توطئه ها و تحریکاتی که تاکنون به اخراج یا کنارهگیری ٢٠ مقام ارشد انجامیده، گویای وضعیت کاخ سفید کنونی است. برکناری تیلرسون نیز گامی دیگر در جهت تصفیه افراد غیروفادار و سپردن سمتهای کلیدی به افراد وفادار به شخص فرمانروا است.
کارآموزی یکساله ترامپ در کاخ سفید و برخی تحولات مانند قضیه شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل که با وجود هشدار تیلرسون و ماتیس و... موجب انفجاری در جهان اسلام نشد، ظاهرا بر اعتماد به نفس او نیز افزوده است. مجموعهای عوامل موجب شده تا ترامپ طی ماههای اخیر بیش از پیش به سمت سیاست های افراطی ملی گرایانه و پوپولیستی به نحوی که در مبارزات انتخاباتی مطرح میکرد، حرکت کند.
اخیرا مخالفت قاطع مشاور اقتصادی مستعفیاش و بخش عمده حزب جمهوریخواه مانع اعمال تعرفه بر فولاد و آلومینیوم وارداتی نشد. این در حالی است که شایعات در مورد حذف مک مستر و نصب یک عنصر بسیاری افراطی یعنی جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی نیز در حال اوج گرفتن است.
برکشیدن پمپئو را میتوان همچنین در ادامه سیاست بر صدر نشاندن نظامیان و به حاشیه راندن سیاستمداران و دیپلماتها در دولت ترامپ به شمار آورد؛ چه اینکه پمپئو نیز مدرسه نظامی دیده و از جمله در جنگ کویت شرکت داشته است. برکشیدن او با نگرش عام ترامپ همسو است؛ نگرشی که برمبنای آن هر مسالهای را باید به عنوان تهدیدی دید و ...
با نیروی نظامی یا حداقل تحریم به آن واکنش نشان داد، نه موضوعی که از طرق دیپلماتیک باید به آن پرداخت. پمپئو نیز مثل ترامپ نسبت به دیپلماسی و مذاکره بدبین است. او نیز یکی از محافظه کارهای افراطی امریکایی است که نسبت به کادر دیپلماتیک وزارت خارجه که همه آنها را لیبرال و دموکرات میدانند، به دیده تحقیر مینگرند و برعکس احترامی بسیار برای نظامیان قائلاند.
با وجود پمپئو اگرچه ممکن است وضعیت وزارت خارجه از نظر مدیریت بهتر از دوره تیلرسون شود اما از نظر سیاستگذاری قطعا بهتر نخواهد شد. پمپئو نیز در ارتباط با ایران و مساله فلسطین یا مثل ترامپ میاندیشد و تاکنون سخن گفته است یا تندتر از او. مساله کره شمالی فاقد ابعاد ایدئولوژیک است چون نظر غالب در امریکا این است که «ادامه بقا» تنها انگیزه ماجراجوییهای کره شمالی است و از این رو تیم ترامپ ممکن است همچنان برخورد عملگرایانه تری با آن داشته باشد.
پمپئو که تاکنون کوشیده تا محبوب ترامپ باشد، در اموری که برای محافظه کاران و به تبع آن برای ترامپ ابعاد ایدئولوژیک دارد، بعید است مواضعی مغایر با مواضع ترامپ اتخاذ کند. سوال دیگر این است که آیا پمپئو در سمت جدید و با توجه به نیاز امریکا به حفظ متحدان، آیا خود را ناچار از تعدیل سیاستهای افراطی خواهد دید یا خیر.
البته او برخلاف تیلرسون از این امتیاز نیز برخوردار است که طرفهای مذاکره سخن او را سخن ترامپ خواهند شناخت. ترامپ در مصاحبه خود بعد از اعلام برکناری تیلرسون جای تردیدی باقی نگذاشت که برجام علت اصلی ناهماهنگی آن دو بوده است. در این رابطه اکنون سوال مهم این است که این تحولات چه تاثیری بر روابط ایران و امریکا و به طور مشخص برجام خواهد داشت.
تیلرسون ظاهرا در پی آن بود که با گرفتن امتیازاتی از اروپا، ترامپ را راضی به تمدید تعلیق تحریمها در ٢٢ اردیبهشت کرده و فرصتی برای اقدامات بعدی به دست آورد. سوال این است که با تغییر تیلرسون آیا همین رویه ادامه خواهد یافت.
این مذاکرات تاکنون طی سه دور در پاریس، لندن و پنجشنبه گذشته در برلین انجام شده و اخبار پراکنده حاکی است که تاکنون امریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان توانستهاند در موارد آسانتری مانند موشک های دوربرد ایران، بازرسی و تحریم شبه نظامیان طرفدار ایران به توافقاتی برسند اما موارد دشوارتر مانند موشک های میان برد هنوز لاینحل است. همین خبرها حکایت از اخلال شدید برخی طرف ها مانند اسراییل و عربستان در این مذاکرات دارد.
در هر حال شک نیست که با میل کردن دولت ترامپ به سمت سیاست های افراطی تر، سرنوشت برجام بیش از پیش در هالهای از ابهام فرو میرود و ایران نیز باید بیش از پیش خود را برای مواجهه با هر تحولی آماده کند تا آنجا که نگارنده می داند وزارت خارجه با اطلاع و درک درست از جوانب قضیه، طی ماه های اخیر ایدههای لازم را اندیشیده، طرحهای ضروری را ارایه کرده و گام هایی نیز در محدوده اختیارات خود برداشته است که از آن جمله میتوان به تعامل و دیالوگ بیشتر با اروپا اشاره کرد.
اما این موضوع بسیار مهم بسیار فراتر از محدوده وزارت خارجه باید مد نظر قرار داشته باشد و جدی گرفته شود. در زمینه سیاست خارجی و کار با دولتهای مختلف شاید کارهای خیلی بیشتری از اینکه تاکنون شده، نتوان انجام داد. اما در محدوده سیاست داخلی و تحکیم انسجام همه نیروها در سطح ملی هنوز کار چندانی صورت نگرفته است.
متاسفانه بزرگترین نقطه ضعف ما در ارتباط با همین انسجام داخلی و استحکام صفوف ملی در مواجهه با تهدیدات خارجی و اعاده تحریم های ظالمانه پیشین است.
قطعا برقراری گفت وگوهایی در سطح ملی با هدف نزدیک کردن همه طیفها و گرایش ها می تواند کمک بزرگی در این شرایط بسیار خطیر باشد. تنها در صورتی که ما وظایف خود را در سطوح داخلی و خارجی به درستی و به موقع انجام دهیم می توانیم با همراهی افکار عمومی داخلی و خارجی به ایفای نقش مثبت بسیاری از دولتها و نیز حتی جناحهای معقولتر در داخل امریکا امیدوارم باشیم.
اخطار سه روز قبل ژنرال ووتل، فرمانده نیروهای امریکا در خاورمیانه در مورد عواقب نقض برجام و شکست نامزد مورد حمایت ترامپ در انتخابات میاندورهای در حوزهای در پنسیلوانیا که ترامپ با ٢٠ درصد اختلاف در آن برنده شده بود و نیز شکست نامزد دیگر جمهوریخواه در ایالت به شدت محافظه کار آلاباما در دسامبر گذشته می تواند نویدبخش مستعجل بودن اکثریت کنونی در کنگره و دولت ترامپ باشد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
کارآموزی یکساله ترامپ در کاخ سفید و برخی تحولات مانند قضیه شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل که با وجود هشدار تیلرسون و ماتیس و... موجب انفجاری در جهان اسلام نشد، ظاهرا بر اعتماد به نفس او نیز افزوده است. مجموعهای عوامل موجب شده تا ترامپ طی ماههای اخیر بیش از پیش به سمت سیاست های افراطی ملی گرایانه و پوپولیستی به نحوی که در مبارزات انتخاباتی مطرح میکرد، حرکت کند.
اخیرا مخالفت قاطع مشاور اقتصادی مستعفیاش و بخش عمده حزب جمهوریخواه مانع اعمال تعرفه بر فولاد و آلومینیوم وارداتی نشد. این در حالی است که شایعات در مورد حذف مک مستر و نصب یک عنصر بسیاری افراطی یعنی جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی نیز در حال اوج گرفتن است.
برکشیدن پمپئو را میتوان همچنین در ادامه سیاست بر صدر نشاندن نظامیان و به حاشیه راندن سیاستمداران و دیپلماتها در دولت ترامپ به شمار آورد؛ چه اینکه پمپئو نیز مدرسه نظامی دیده و از جمله در جنگ کویت شرکت داشته است. برکشیدن او با نگرش عام ترامپ همسو است؛ نگرشی که برمبنای آن هر مسالهای را باید به عنوان تهدیدی دید و ...
با نیروی نظامی یا حداقل تحریم به آن واکنش نشان داد، نه موضوعی که از طرق دیپلماتیک باید به آن پرداخت. پمپئو نیز مثل ترامپ نسبت به دیپلماسی و مذاکره بدبین است. او نیز یکی از محافظه کارهای افراطی امریکایی است که نسبت به کادر دیپلماتیک وزارت خارجه که همه آنها را لیبرال و دموکرات میدانند، به دیده تحقیر مینگرند و برعکس احترامی بسیار برای نظامیان قائلاند.
با وجود پمپئو اگرچه ممکن است وضعیت وزارت خارجه از نظر مدیریت بهتر از دوره تیلرسون شود اما از نظر سیاستگذاری قطعا بهتر نخواهد شد. پمپئو نیز در ارتباط با ایران و مساله فلسطین یا مثل ترامپ میاندیشد و تاکنون سخن گفته است یا تندتر از او. مساله کره شمالی فاقد ابعاد ایدئولوژیک است چون نظر غالب در امریکا این است که «ادامه بقا» تنها انگیزه ماجراجوییهای کره شمالی است و از این رو تیم ترامپ ممکن است همچنان برخورد عملگرایانه تری با آن داشته باشد.
پمپئو که تاکنون کوشیده تا محبوب ترامپ باشد، در اموری که برای محافظه کاران و به تبع آن برای ترامپ ابعاد ایدئولوژیک دارد، بعید است مواضعی مغایر با مواضع ترامپ اتخاذ کند. سوال دیگر این است که آیا پمپئو در سمت جدید و با توجه به نیاز امریکا به حفظ متحدان، آیا خود را ناچار از تعدیل سیاستهای افراطی خواهد دید یا خیر.
البته او برخلاف تیلرسون از این امتیاز نیز برخوردار است که طرفهای مذاکره سخن او را سخن ترامپ خواهند شناخت. ترامپ در مصاحبه خود بعد از اعلام برکناری تیلرسون جای تردیدی باقی نگذاشت که برجام علت اصلی ناهماهنگی آن دو بوده است. در این رابطه اکنون سوال مهم این است که این تحولات چه تاثیری بر روابط ایران و امریکا و به طور مشخص برجام خواهد داشت.
تیلرسون ظاهرا در پی آن بود که با گرفتن امتیازاتی از اروپا، ترامپ را راضی به تمدید تعلیق تحریمها در ٢٢ اردیبهشت کرده و فرصتی برای اقدامات بعدی به دست آورد. سوال این است که با تغییر تیلرسون آیا همین رویه ادامه خواهد یافت.
این مذاکرات تاکنون طی سه دور در پاریس، لندن و پنجشنبه گذشته در برلین انجام شده و اخبار پراکنده حاکی است که تاکنون امریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان توانستهاند در موارد آسانتری مانند موشک های دوربرد ایران، بازرسی و تحریم شبه نظامیان طرفدار ایران به توافقاتی برسند اما موارد دشوارتر مانند موشک های میان برد هنوز لاینحل است. همین خبرها حکایت از اخلال شدید برخی طرف ها مانند اسراییل و عربستان در این مذاکرات دارد.
در هر حال شک نیست که با میل کردن دولت ترامپ به سمت سیاست های افراطی تر، سرنوشت برجام بیش از پیش در هالهای از ابهام فرو میرود و ایران نیز باید بیش از پیش خود را برای مواجهه با هر تحولی آماده کند تا آنجا که نگارنده می داند وزارت خارجه با اطلاع و درک درست از جوانب قضیه، طی ماه های اخیر ایدههای لازم را اندیشیده، طرحهای ضروری را ارایه کرده و گام هایی نیز در محدوده اختیارات خود برداشته است که از آن جمله میتوان به تعامل و دیالوگ بیشتر با اروپا اشاره کرد.
اما این موضوع بسیار مهم بسیار فراتر از محدوده وزارت خارجه باید مد نظر قرار داشته باشد و جدی گرفته شود. در زمینه سیاست خارجی و کار با دولتهای مختلف شاید کارهای خیلی بیشتری از اینکه تاکنون شده، نتوان انجام داد. اما در محدوده سیاست داخلی و تحکیم انسجام همه نیروها در سطح ملی هنوز کار چندانی صورت نگرفته است.
متاسفانه بزرگترین نقطه ضعف ما در ارتباط با همین انسجام داخلی و استحکام صفوف ملی در مواجهه با تهدیدات خارجی و اعاده تحریم های ظالمانه پیشین است.
قطعا برقراری گفت وگوهایی در سطح ملی با هدف نزدیک کردن همه طیفها و گرایش ها می تواند کمک بزرگی در این شرایط بسیار خطیر باشد. تنها در صورتی که ما وظایف خود را در سطوح داخلی و خارجی به درستی و به موقع انجام دهیم می توانیم با همراهی افکار عمومی داخلی و خارجی به ایفای نقش مثبت بسیاری از دولتها و نیز حتی جناحهای معقولتر در داخل امریکا امیدوارم باشیم.
اخطار سه روز قبل ژنرال ووتل، فرمانده نیروهای امریکا در خاورمیانه در مورد عواقب نقض برجام و شکست نامزد مورد حمایت ترامپ در انتخابات میاندورهای در حوزهای در پنسیلوانیا که ترامپ با ٢٠ درصد اختلاف در آن برنده شده بود و نیز شکست نامزد دیگر جمهوریخواه در ایالت به شدت محافظه کار آلاباما در دسامبر گذشته می تواند نویدبخش مستعجل بودن اکثریت کنونی در کنگره و دولت ترامپ باشد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
کپی شد