ایران و گروه 1+5 در مذاکرات هسته ای 2015 میلادی به توافقاتی دست یافتند که این مذاکرات بیشتر برخاسته از یک بستر سیاسی بود و در نتیجه تصویب و اجرای برجام انجامید. اما پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا وضعیت تا حدودی تغییر کرد.
بنابراین از منظر تکنیکی این امکان وجود دارد تا شرایط کنونی در وضعیت برجام تاثیر بگذارد. به عبارتی مساله حقوقی برجام جدا از مباحث سیاسی آن نیست.
زیرا تکنیک های حقوقی که در برجام به کار رفته است تنها در فضای سیاسی خاصی کارکرد دارد. در واقع توافق هستهای به گونهای نیست که برخی از کشورها بخواهند در آن تغییراتی ایجاد کنند و در مسیر خواست آمریکا برای پارهای از تغییرات به ایران فشار وارد کنند. زیرا برجام از منظر حقوقی وارد شورای امنیت شده است به همین دلیل غیرقابل تغییر است.
ایران با توجه به این پیچیدگیها و در شرایط خاصی به این امید که طرفهای مقابل نیز به تعهدات خود عمل کنند، سند توافق هستهای را امضا کرده است. امروز این امکان وجود دارد که اروپا به دلیل منافعش موضع خود را نسبت به برجام تغییر دهد.
زیرا مناسبات بین المللی، توافقنامه های اخلاقی نیست به همین دلیل هرکشوری که پای منافعش در توافق در میان باشد شرایط را به نفع خود تغییر خواهد داد. بنابراین بسیار محتمل است که همکاری میان آمریکا و اروپا به نحوی شکل بگیرد. نشانههایش نیز این است که اروپایی ها احتمالا به تدریج فشارهایی به ایران وارد خواهند کرد یا برای ادامه مناسبات اقتصادی شان با ایران شروط خاصی خواهند گذاشت.
اروپا برای اینکه برجام را حفظ کند آن را با شرایط جدید وفق خواهد داد. زیرا امروز اراده آمریکاییها نسبت به زمان امضای توافق تغییر کرده است.
به همین دلیل ممکن است که اروپا ناگزیر خود را با شرایط جدید انطباق دهد. وقتی آمریکا نسبت به برجام موضع مخالف داشت و اروپا از او حمایت نمیکرد، مواضع ایران بسیار قوی بود. حتی اگر در آن شرایط ایالات متحده از توافق خارج میشد بازهم راهکارهایی برای ادامه راه برجام وجود داشت و ایران میتوانست خروج آمریکا را برای خود یک برد به حساب آورد. آمریکا در صدد است که بازرسیهای آژانس از سایتهای هستهای ایران به صورت نامحدود ادامه یابد.
اکنون آمریکا برای رسیدن به هدف خود به دنبال جلب حمایت حداکثری اروپاست. بنابراین وضعیت مذکور تاحدودی به زیان ایران خواهد بود اما این مساله در ذات مناسبات بینالمللی است که قدرت در این میان برای تعریف الگوهای رفتاری بسیار تعیین کننده است. وقتی آمریکا و اروپا قدرت اقتصادی بزرگ جهان محسوب میشوند و ایران برای مناسبات اقتصادی خود ناگزیر به روابط اقتصادی با اروپاست بنابراین آمریکا و اروپا از این ابزار برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می کند.
در نهایت ادامه برجام علاوه بر اروپا به واکنش ایران هم بستگی دارد. البته تهران تاکنون درکنار اجرای تعهداتش، خویشتنداری هم کرده استکه باید طرفهای مقابل حواسشان به این نکته اساسی باشد.
اقدام اخیر دولت فرانسه مبنی بر تعیین اعتبار یورویی برای تجارت با ایران و نیز مواضع برخی مقامات اتحادیه اروپا حاکی از حفاظت این اتحادیه از برجام حتی در صورت خروج امریکا از آن، دارای ابعاد اقتصادی و سیاسی است. با این حال توجه به چند نکته در ترسیم تحولات آتی احتمالی پیش روی برجام ضروری است.
نخست آنکه گسل پیش آمده در روابط اتحادیه اروپا و امریکا مختص برجام نیست.
البته از زمان به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ و بیان این جمله از سوی او که «برجام بدترین قراردادی است که در عمرم دیدهام» اروپا این پیشبینی را داشت که او قصد دارد امریکا را از تحولات مربوط به برجام خارج کند. اما همزمان با این موضعگیریها رفتارهای ترامپ در مقابل مقامات ارشد اروپایی از جمله خانمها آنگلا مرکل و ترزا می در سفرشان به واشنگتن ایجادکننده یک گسل شد.
ترامپ در برابر مرکل نه تنها با کم لطفی ظاهر شد که در اظهاراتش گفت که معتقد است «اتحادیه اروپا پیر شده است.» خانم می نیز که در پی رأی انگلستان به خروج از اتحادیه اروپا به دنبال بازار جدیدی برای کشورش بود دومرتبه در کاخ سفید حضور یافت و با رفتار غیردوستانه ترامپ مواجه شد. بنابراین میان امریکا و اتحادیه اروپا گسلهایی وجود دارد که ایران در به وجود آمدنشان هیچ نقشی نداشته است.
با وجود این،این گسلها خود را در مسائل مرتبط با ایران نمودار کرده است. چنانکه اتحادیه اروپا به این نتیجه رسید که میتواند و میخواهد در موضوع برجام مقاومت کند و در برابر فشارهای امریکا تسلیم نشود و به عبارتی شخصیت مستقلی برای خود قائل شود. چنین بود که خانم موگرینی در مصاحبهای گفت «رئیس جمهوری امریکا خیلی قدرتمند است اما ما برای امضای خودمان ارزش بیشتری قائل هستیم.»
با این همه، مسلم است که اتحادیه اروپا نمیتواند امریکا را چه در مورد برجام و چه در غیر آن نادیده بگیرد. وجود رابطه تجاری 900 میلیارد دلاری میان اروپا و امریکا دلیل بزرگی است که آنها را به یکدیگر وابسته ساخته است و بعید و نامعقول است که اروپا به صرف تمایل به تجارت با ایران بتواند از چنین رابطهای بگذرد.
در این میان، اما خط اعتباری 5/1 میلیارد یورویی فرانسه برای تجارت با ایران اگر چه به لحاظ اقتصادی رقم بسیار بزرگی نیست و در شرایطی که ما تنها در بخش نفت و گازمان به حدود 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیازمندیم، نمیتواند احیا کننده اقتصادی تلقی شود اما به دلیل دو ملاحظه حائز اهمیت است؛ نخست آنکه فرانسه در شرایطی این اقدام و تعیین اعتبار دولتی را با هدف حمایت از صنایع و بنگاههای اقتصادی کوچک خود انجام داده است که امانوئل مکرون به عنوان تنها رئیس جمهوری فرانسه که به زبان انگلیسی تسلط دارد، مورد توجه ترامپ قرار گرفته و کاخ سفید در برنامه خود پیرامون ایران حساب ویژهای گشوده است.
بنابراین، این اقدام فرانسه در هفتههای منتهی به سفر وزیر خارجهاش به ایران را میتوان پالس مثبتی ارزیابی کرد که در صورت تبدیل شدن به یک رویه از سوی دیگر کشورهای اروپایی و در صورت استقبال شرکتهای خصوصی برای تجارت مبتنی بر یورو با ایران برای اجتناب از مواجه شدن با تحریمهای امریکایی میتواند قابل توجه باشد.
اروپا با شرایط سخت ترامپ برای برجام یعنی دو شرط رها شدن برجام از قیود زمانی و نیز نامحدود شدن بازرسی های آژانس در ایران مخالفت کرده است، اما در هرصورت برایند این مواضع احتمال خروج امریکا از برجام را حتی تا پیش از موعد 100 روزه پیش رو تقویت می کند.
اروپا با شرایط سخت ترامپ برای برجام یعنی دو شرط رها شدن برجام از قیود زمانی و نیز نامحدود شدن بازرسیهای آژانس در ایران مخالفت کرده است، اما در هرصورت برایند این مواضع احتمال خروج امریکا از برجام را حتی تا پیش از موعد 100 روزه پیش رو تقویت میکند.
شرایطی که ایجاب میکند کشورهای اروپایی برای متعهد ماندن به امضای خود و حفاظت از برجام چارهاندیشی کنند وتعیین اعتبار یورویی برای تجارت با ایران تنها یکی از این چارهجوییها است.
برای ایران نیز باز ماندن راههای ارتباط سیاسی و اقتصادی با اروپا حائز اهمیت است. ارتباطی که باید در مراودات دیپلماتیک مانع تأثیر مخرب بهانهجوییهایی چون مسائل منطقهای، موشکی و حقوق بشری بر آن شد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
بنابراین از منظر تکنیکی این امکان وجود دارد تا شرایط کنونی در وضعیت برجام تاثیر بگذارد. به عبارتی مساله حقوقی برجام جدا از مباحث سیاسی آن نیست.
زیرا تکنیک های حقوقی که در برجام به کار رفته است تنها در فضای سیاسی خاصی کارکرد دارد. در واقع توافق هستهای به گونهای نیست که برخی از کشورها بخواهند در آن تغییراتی ایجاد کنند و در مسیر خواست آمریکا برای پارهای از تغییرات به ایران فشار وارد کنند. زیرا برجام از منظر حقوقی وارد شورای امنیت شده است به همین دلیل غیرقابل تغییر است.
ایران با توجه به این پیچیدگیها و در شرایط خاصی به این امید که طرفهای مقابل نیز به تعهدات خود عمل کنند، سند توافق هستهای را امضا کرده است. امروز این امکان وجود دارد که اروپا به دلیل منافعش موضع خود را نسبت به برجام تغییر دهد.
زیرا مناسبات بین المللی، توافقنامه های اخلاقی نیست به همین دلیل هرکشوری که پای منافعش در توافق در میان باشد شرایط را به نفع خود تغییر خواهد داد. بنابراین بسیار محتمل است که همکاری میان آمریکا و اروپا به نحوی شکل بگیرد. نشانههایش نیز این است که اروپایی ها احتمالا به تدریج فشارهایی به ایران وارد خواهند کرد یا برای ادامه مناسبات اقتصادی شان با ایران شروط خاصی خواهند گذاشت.
اروپا برای اینکه برجام را حفظ کند آن را با شرایط جدید وفق خواهد داد. زیرا امروز اراده آمریکاییها نسبت به زمان امضای توافق تغییر کرده است.
به همین دلیل ممکن است که اروپا ناگزیر خود را با شرایط جدید انطباق دهد. وقتی آمریکا نسبت به برجام موضع مخالف داشت و اروپا از او حمایت نمیکرد، مواضع ایران بسیار قوی بود. حتی اگر در آن شرایط ایالات متحده از توافق خارج میشد بازهم راهکارهایی برای ادامه راه برجام وجود داشت و ایران میتوانست خروج آمریکا را برای خود یک برد به حساب آورد. آمریکا در صدد است که بازرسیهای آژانس از سایتهای هستهای ایران به صورت نامحدود ادامه یابد.
اکنون آمریکا برای رسیدن به هدف خود به دنبال جلب حمایت حداکثری اروپاست. بنابراین وضعیت مذکور تاحدودی به زیان ایران خواهد بود اما این مساله در ذات مناسبات بینالمللی است که قدرت در این میان برای تعریف الگوهای رفتاری بسیار تعیین کننده است. وقتی آمریکا و اروپا قدرت اقتصادی بزرگ جهان محسوب میشوند و ایران برای مناسبات اقتصادی خود ناگزیر به روابط اقتصادی با اروپاست بنابراین آمریکا و اروپا از این ابزار برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می کند.
در نهایت ادامه برجام علاوه بر اروپا به واکنش ایران هم بستگی دارد. البته تهران تاکنون درکنار اجرای تعهداتش، خویشتنداری هم کرده استکه باید طرفهای مقابل حواسشان به این نکته اساسی باشد.
اقدام اخیر دولت فرانسه مبنی بر تعیین اعتبار یورویی برای تجارت با ایران و نیز مواضع برخی مقامات اتحادیه اروپا حاکی از حفاظت این اتحادیه از برجام حتی در صورت خروج امریکا از آن، دارای ابعاد اقتصادی و سیاسی است. با این حال توجه به چند نکته در ترسیم تحولات آتی احتمالی پیش روی برجام ضروری است.
نخست آنکه گسل پیش آمده در روابط اتحادیه اروپا و امریکا مختص برجام نیست.
البته از زمان به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ و بیان این جمله از سوی او که «برجام بدترین قراردادی است که در عمرم دیدهام» اروپا این پیشبینی را داشت که او قصد دارد امریکا را از تحولات مربوط به برجام خارج کند. اما همزمان با این موضعگیریها رفتارهای ترامپ در مقابل مقامات ارشد اروپایی از جمله خانمها آنگلا مرکل و ترزا می در سفرشان به واشنگتن ایجادکننده یک گسل شد.
ترامپ در برابر مرکل نه تنها با کم لطفی ظاهر شد که در اظهاراتش گفت که معتقد است «اتحادیه اروپا پیر شده است.» خانم می نیز که در پی رأی انگلستان به خروج از اتحادیه اروپا به دنبال بازار جدیدی برای کشورش بود دومرتبه در کاخ سفید حضور یافت و با رفتار غیردوستانه ترامپ مواجه شد. بنابراین میان امریکا و اتحادیه اروپا گسلهایی وجود دارد که ایران در به وجود آمدنشان هیچ نقشی نداشته است.
با وجود این،این گسلها خود را در مسائل مرتبط با ایران نمودار کرده است. چنانکه اتحادیه اروپا به این نتیجه رسید که میتواند و میخواهد در موضوع برجام مقاومت کند و در برابر فشارهای امریکا تسلیم نشود و به عبارتی شخصیت مستقلی برای خود قائل شود. چنین بود که خانم موگرینی در مصاحبهای گفت «رئیس جمهوری امریکا خیلی قدرتمند است اما ما برای امضای خودمان ارزش بیشتری قائل هستیم.»
با این همه، مسلم است که اتحادیه اروپا نمیتواند امریکا را چه در مورد برجام و چه در غیر آن نادیده بگیرد. وجود رابطه تجاری 900 میلیارد دلاری میان اروپا و امریکا دلیل بزرگی است که آنها را به یکدیگر وابسته ساخته است و بعید و نامعقول است که اروپا به صرف تمایل به تجارت با ایران بتواند از چنین رابطهای بگذرد.
در این میان، اما خط اعتباری 5/1 میلیارد یورویی فرانسه برای تجارت با ایران اگر چه به لحاظ اقتصادی رقم بسیار بزرگی نیست و در شرایطی که ما تنها در بخش نفت و گازمان به حدود 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیازمندیم، نمیتواند احیا کننده اقتصادی تلقی شود اما به دلیل دو ملاحظه حائز اهمیت است؛ نخست آنکه فرانسه در شرایطی این اقدام و تعیین اعتبار دولتی را با هدف حمایت از صنایع و بنگاههای اقتصادی کوچک خود انجام داده است که امانوئل مکرون به عنوان تنها رئیس جمهوری فرانسه که به زبان انگلیسی تسلط دارد، مورد توجه ترامپ قرار گرفته و کاخ سفید در برنامه خود پیرامون ایران حساب ویژهای گشوده است.
بنابراین، این اقدام فرانسه در هفتههای منتهی به سفر وزیر خارجهاش به ایران را میتوان پالس مثبتی ارزیابی کرد که در صورت تبدیل شدن به یک رویه از سوی دیگر کشورهای اروپایی و در صورت استقبال شرکتهای خصوصی برای تجارت مبتنی بر یورو با ایران برای اجتناب از مواجه شدن با تحریمهای امریکایی میتواند قابل توجه باشد.
اروپا با شرایط سخت ترامپ برای برجام یعنی دو شرط رها شدن برجام از قیود زمانی و نیز نامحدود شدن بازرسی های آژانس در ایران مخالفت کرده است، اما در هرصورت برایند این مواضع احتمال خروج امریکا از برجام را حتی تا پیش از موعد 100 روزه پیش رو تقویت می کند.
اروپا با شرایط سخت ترامپ برای برجام یعنی دو شرط رها شدن برجام از قیود زمانی و نیز نامحدود شدن بازرسیهای آژانس در ایران مخالفت کرده است، اما در هرصورت برایند این مواضع احتمال خروج امریکا از برجام را حتی تا پیش از موعد 100 روزه پیش رو تقویت میکند.
شرایطی که ایجاب میکند کشورهای اروپایی برای متعهد ماندن به امضای خود و حفاظت از برجام چارهاندیشی کنند وتعیین اعتبار یورویی برای تجارت با ایران تنها یکی از این چارهجوییها است.
برای ایران نیز باز ماندن راههای ارتباط سیاسی و اقتصادی با اروپا حائز اهمیت است. ارتباطی که باید در مراودات دیپلماتیک مانع تأثیر مخرب بهانهجوییهایی چون مسائل منطقهای، موشکی و حقوق بشری بر آن شد.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
کپی شد