دراین مطلب آمده است : از اوایل قرن بیستم با کشف نفت در برخی کشورها، نفت نیز به عنوان شاخص ثروت به این میزان‌ها افزوده شد. کشوری که منابع نفت و گاز داشت، چشم‌انداز روشنی از پیشرفت و توسعه یافتگی نشان می‌داد و می‌توانست صاحب ثروت، رفاه و ترقی و توسعه یافتگی شود. اما وقتی زمان از نیمه‌ی قرن بیستم گذشت، اقتصاد‌دانان با مطالعه و مشاهده‌ی واقعیات عینی، نتایج متفاوتی گرفتند. فی المثل کشورهایی بودند که با وجود منابع بسیار زیاد نفت و گاز و معادن همچنان عقب مانده بودند، کشورهای دیگری که از منابع چندانی برخوردار نبودند، صاحب پیشرفت‌های چشمگیر و تولید ثروت چشم‌افزایی شده بودند، سوال بزرگی به وجود آمد که چه طور ثروت‌های ملی خدادادی باعث ثروتمند شدن برخی کشورها نشد، در عین حال برخی کشورهای دیگر مانند کشور ژاپن با وجود فقر سرزمینی، صاحب ثروت‌های بسیار کلان شدند؟
در ادبیات توسعه یافتگی از قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، پیشرفت و کمال کشورها را با میزان سرمایه‌هایشان می‌سنجیدند. این که چقدر ثروت دارند. مثلا چه میزان معادن آهن و مس، کبالت و نیکل، نقره و طلا و حتی ثروت‌های خدادادی چون جنگل، دریا و رودخانه که سرمایه‌ی ملی به شمار می‌روند.
پرسش‌های بالا فقط یک پاسخ دارد. و آن این که مهمترین سرمایه‌ی ملی که در این سرمایه‌ها دیده نشده است، منابع انسانی است. به واقع انسان‌های بزرگ، توانمند، دانا، وطن‌پرست و متخصصین که می‌توانند ثروت‌های بالقوه‌ی یک سرزمین را به صورت بالفعل درآورند. نفت تا زمانی که زیرزمین است، ارزشی ندارد. استخراج نفت نیازمند تخصص و دانش بسیار زیاد است به علاوه توان بسیج کردن نیروهای عملیاتی که در نهایت فروش نفت در بازارهای پیچیده جهانی نیز نیازمند مدیریت و درایت ویژه‌ای هم است. بنابراین فقط انسان‌های توانا و دانا قادر به انجام آن هستند. درآمد حاصل از نفت نیازمند برنامه‌ریزی و خردمندی است تا در مسیر پیشرفت به کار آید، نه واردات کالاهای مصرفی و...
اما جدا از نفت، همه‌ی ابعاد و اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست نیز نیازمند حضور انسان‌های دانا، توانا و وطن دوست است تا جامعه بتواند به پیشرفت دست یابد. عرصه سیاست نیز به طریق اولی به انسان‌های کارکشته و با کیاست نیازمند است تا قلمرو سرزمین و منافع ملی استوار بماند.
در نیمه‌ دوم قرن بیستم، سازمان ملل متحد رسما توسعه‌ی انسانی را زیربنایی ترین بخش توسعه نامید. توسعه‌ی انسانی به معنای افزایش جمعیت انسان‌ها نیست بلکه به معنای بالابردن کیفیت انسان‌هاست. دانش، تخصص، تحصیلات و مهارت در کنار شاخص‌های سلامت و طول عمر، مهمترین ابعاد توسعه‌ی انسانی است. در واقع مبنای علمی و منطقی این دیدگاه بر این استوار است که مهمترین عامل توسعه‌ی پایدار انسان است.
انسان‌هایی هستند که کشوری را می‌سازند، آباد می‌کنند، توسعه می‌دهند ، از گزند بلایا مصون می‌‌دارند و برای آینده‌ی کشور، در رقابت‌های فشرده جهانی برنامه می‌ریزند. بر همین اساس که می‌بینیم بسیاری از کشورهای آفریقایی که دشت ‌های حاصلخیز و پرآب دارند، خاک بسیار غنی دارند ، جنگل، رودخانه و دشت و کوه و حتی منابع طلا و الماس بسیار دارند، در زمره‌ی فقیرترین کشورهای جهانی اند و در آن سو، در اروپا، آسیای شرقی و اقیانوسیه، کشورهایی هستند که از کمترین منابع طبیعی برخوردارند اما به توسعه، ترقی، ثروت و رفاه رسیده‌اند. بنابراین، اصلی‌ترین بخش توسعه، توسعه انسانی است و بزرگترین ثروت ملی، همچنان انسان هستند. اینکه دلسوزان کشور، مدام فریاد می‌زنند که ارزش انسان، بالاترین ارزش‌هاست و در میانی دینی ما نیز عین همین نکته آمده و تاکید گردیده است، نشانه‌ی زیربنایی بودن اصل انسان در هر جغرافیا و در هر دوره‌ی تاریخی است. در طول تاریخ ایران، بسیاری از سرمایه‌های عظیم انسانی در کشور خلق شدند و خدمات ارزشمندی برای مردم انجام دادند که حتی برخی از آنها مثل مرحوم امیرکبیر قدر آنها را ندانستند!
اما شنیدن خبرهایی مبنی بر اختلاس یک نفر از منابع انسانی در وزارت نفت آن هم در طول مدت ده سال اخیز و نیز اختلاس‌های فراوان برخی از مدیران و حتی مفقود گردیدن دکل نفتی و... بزرگترین خطر برای پیشرفت یک کشور و یک وزارتخانه آن هم وزارت نفت و سرمایه‌ی ملی این مملکت است.
مردم از شنیدن این حرکات غیرقانونی و سهل‌انگاری مدیران نگرانند که نباید گذاشت این اعتماد عمومی در جامعه در آستانه‌ی چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی سلب شود.
6026/7342
*خبرنگار: الناز ملکی **انتشار دهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازه‌ترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.