در این مطلب آمده است : به این 2 جملهی نقل شده از زبان وزیر بهداشت توجه و تامل کنید: 'تلفات روزانهی آلودگی هوا کمتر از تعداد جان باختگان کشتی سانچی نیست !' و 'روزانه، به اندازهی کشتی سانچی، در نزاعها افرادی را از دست میدهیم!' این 2 جمله نه اغراق آمیز است و نه غیرمستند بلکه از زبان وزیری است که نکتهی قابل تامل و هشداردهندهای را به جای مچگیری و سیاستزدگی عنوان میکند تا بیندیشیم و در مبانی زندگی خود، عالمانه و با حساب و کتاب زندگی کنیم و بپذیریم که جامعهی ما، جامعهی آسیب پذیری است و این مقدار کار فرهنگی از نهادهای فرهنگی جواب نداده است، یعنی راه اشاعهی فرهنگ مردمی و مدنیت را کج پیمودهایم.
به عنوان نمونه به رسانهی بسیار پرهزینهی ملی نگاه کنید که در وقوع حوادث چقدر سعی میکند که شبیه سازی کند و از زمین و زمان مثال بیاورد که فیالمثل شمار تیراندازیها و عدهی زخمیها و کشتههای کشور شیطان بزرگ در شبانه روز گذشته به چه میزان بوده است اما از همسرکشیها و چاقوکشیها و زورگیریهای جامعهی ما هیچ نمیگوید در عوض برنامههایی میسازد و مصاحبههایی میکند که نشانی از وحدت و تربیت یافتگی از آن، نمیشود. کار نهادهای فرهنگی دیگر هم قابل تأمل است وگرنه چرا باید آن همه ناهنجاری اجتماعی داشته باشیم؟ اعتیاد، فساد، بیعاطفگی، برخوردهای غیراخلاقی و... عاملش چیست و چه کسی و چه نهادی باید آنها را اصلاح کند؟ جامعه به شدت از حال و روز فرزندان خود و آیندهی آنها بیمناک است و حق هم دارد که باشد و محق هم هست که بگوید این بودجههای فرهنگی و بودجههای ردیف 17 به چه کار آمده است و نتیجهی آن چیست؟
ما نمیگوییم که در غرب، اثری از این ناهنجاریها نیست، بیشتر هم شاید باشد اما ما که مدعی مسلمانی هستیم چرا در واقعیتها و علت و معلول آنها تامل نداریم و چرا برای برون رفت از آن، آسیب شناسی نمیکنیم و در پی چاره برنمی آییم تا جامعهی ما که متاثر از اصول عقاید اسلامی و فرهنگ مروت و مدارای ایرانی است، سرمشق جوامع دیگر باشد؟ مگر ما به غیر از این اهداف، دست به تحول و انقلاب زدهایم؟
درد ما فقط این نیست چرا که: «کشته از بس که فزون است، کفن نتوان کرد!» میزان تلفات رانندگی ما طبق آمارهای موجود در سال بیش از عدهی آسیبدیدگان و کشتهشدگان زلزله است و حوادثی سهل انگارانهای مثل فاجعهی ساختمان پلاسکو را هم به آن بیفزایید و علاوه کنید بر آن خسارات مالی ناکششی که هر سال نفس بودجههای جاری را میگیرد. آیا اینها همه ناشی از عملکرد غیر علمی و غیرفرهنگی و نداشتن برنامههای مدون و زیربنایی نیست؟
آیا به جای طرح و برنامهی آینده نگرانه، سیاستزدگی و مچگیری پیشه نکردهایم؟ اگر چنین نیست یک بار دیگر به عملکرد خود در زلزلهی غرب کشور نگاه کنیم و حواشی آن را ببینیم و داوری کنیم. این که به سادگی بگوییم که نتیجهی گناهان مردم است، سه پرسش را در ذهن به وجود میآورد: نخست این که چرا با عملکرد درست فرهنگی زمینهی گناه را از بین نمیبریم و در پی ریشه کردن فساد فراگیر در جامعه نیستیم مگر رسالت ما در نظام اسلامی به غیر از این است؟ دوم آیا آن کشورهای غیرمسلمانی که کمترین آسیبهای اجتماعی را دارند، کمتر از ما گناه میکنند؟ یا نه بنیادهایشان غیرعلمی نیست و در فکر و عمل به مرحلهای رسیدهاند که آسیبهایشان به عنوان مثال در رانندگیها و حمل و نقل به حداقل رسیده است و در سلامت جسمی و روحی هم، عوارض ما را ندارند. سوم تطهیر خویشتن در این میانه است؛ یعنی ما گناه نمیکنیم و گناه مردم و دیگرام هم به ما ارتباطی ندارد ! اگر چنین باشد پس جایگاه انسان مصلح در نظام اعتقادی ما کجاست؟ چرا به عنوان متعهد به تکلیف،کاری کرده ایم که عدهای « آشغال » به خیابانها بریزند و تخریب کنند تا عدهی دیگر بیایند این « آشغال ها را جارو کنند !
پس برای یک بار هم که شده به جای کلیگویی و شبیهسازی و کشتهافزایی و تطهیر خویشتن، با عمیق دیدن و پرهیز از فرافکنی، معلول را در همهی ناهنجاریها و حوادث، رصد کنیم و عالمانه در پی یافتن علتها و حتی علتالعللها باشیم تا سلامت و سعادت ادعایی به جامعهی ما برگردد و از یاد نبریم که در این زمینه، همه از عارف و عامی و از خاص و عام باید در پی صلاح و اصلاح خود و دیگران تلاش کنیم.
6026/7342
*خبرنگار: الناز ملکی **انتشار دهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازهترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
به عنوان نمونه به رسانهی بسیار پرهزینهی ملی نگاه کنید که در وقوع حوادث چقدر سعی میکند که شبیه سازی کند و از زمین و زمان مثال بیاورد که فیالمثل شمار تیراندازیها و عدهی زخمیها و کشتههای کشور شیطان بزرگ در شبانه روز گذشته به چه میزان بوده است اما از همسرکشیها و چاقوکشیها و زورگیریهای جامعهی ما هیچ نمیگوید در عوض برنامههایی میسازد و مصاحبههایی میکند که نشانی از وحدت و تربیت یافتگی از آن، نمیشود. کار نهادهای فرهنگی دیگر هم قابل تأمل است وگرنه چرا باید آن همه ناهنجاری اجتماعی داشته باشیم؟ اعتیاد، فساد، بیعاطفگی، برخوردهای غیراخلاقی و... عاملش چیست و چه کسی و چه نهادی باید آنها را اصلاح کند؟ جامعه به شدت از حال و روز فرزندان خود و آیندهی آنها بیمناک است و حق هم دارد که باشد و محق هم هست که بگوید این بودجههای فرهنگی و بودجههای ردیف 17 به چه کار آمده است و نتیجهی آن چیست؟
ما نمیگوییم که در غرب، اثری از این ناهنجاریها نیست، بیشتر هم شاید باشد اما ما که مدعی مسلمانی هستیم چرا در واقعیتها و علت و معلول آنها تامل نداریم و چرا برای برون رفت از آن، آسیب شناسی نمیکنیم و در پی چاره برنمی آییم تا جامعهی ما که متاثر از اصول عقاید اسلامی و فرهنگ مروت و مدارای ایرانی است، سرمشق جوامع دیگر باشد؟ مگر ما به غیر از این اهداف، دست به تحول و انقلاب زدهایم؟
درد ما فقط این نیست چرا که: «کشته از بس که فزون است، کفن نتوان کرد!» میزان تلفات رانندگی ما طبق آمارهای موجود در سال بیش از عدهی آسیبدیدگان و کشتهشدگان زلزله است و حوادثی سهل انگارانهای مثل فاجعهی ساختمان پلاسکو را هم به آن بیفزایید و علاوه کنید بر آن خسارات مالی ناکششی که هر سال نفس بودجههای جاری را میگیرد. آیا اینها همه ناشی از عملکرد غیر علمی و غیرفرهنگی و نداشتن برنامههای مدون و زیربنایی نیست؟
آیا به جای طرح و برنامهی آینده نگرانه، سیاستزدگی و مچگیری پیشه نکردهایم؟ اگر چنین نیست یک بار دیگر به عملکرد خود در زلزلهی غرب کشور نگاه کنیم و حواشی آن را ببینیم و داوری کنیم. این که به سادگی بگوییم که نتیجهی گناهان مردم است، سه پرسش را در ذهن به وجود میآورد: نخست این که چرا با عملکرد درست فرهنگی زمینهی گناه را از بین نمیبریم و در پی ریشه کردن فساد فراگیر در جامعه نیستیم مگر رسالت ما در نظام اسلامی به غیر از این است؟ دوم آیا آن کشورهای غیرمسلمانی که کمترین آسیبهای اجتماعی را دارند، کمتر از ما گناه میکنند؟ یا نه بنیادهایشان غیرعلمی نیست و در فکر و عمل به مرحلهای رسیدهاند که آسیبهایشان به عنوان مثال در رانندگیها و حمل و نقل به حداقل رسیده است و در سلامت جسمی و روحی هم، عوارض ما را ندارند. سوم تطهیر خویشتن در این میانه است؛ یعنی ما گناه نمیکنیم و گناه مردم و دیگرام هم به ما ارتباطی ندارد ! اگر چنین باشد پس جایگاه انسان مصلح در نظام اعتقادی ما کجاست؟ چرا به عنوان متعهد به تکلیف،کاری کرده ایم که عدهای « آشغال » به خیابانها بریزند و تخریب کنند تا عدهی دیگر بیایند این « آشغال ها را جارو کنند !
پس برای یک بار هم که شده به جای کلیگویی و شبیهسازی و کشتهافزایی و تطهیر خویشتن، با عمیق دیدن و پرهیز از فرافکنی، معلول را در همهی ناهنجاریها و حوادث، رصد کنیم و عالمانه در پی یافتن علتها و حتی علتالعللها باشیم تا سلامت و سعادت ادعایی به جامعهی ما برگردد و از یاد نبریم که در این زمینه، همه از عارف و عامی و از خاص و عام باید در پی صلاح و اصلاح خود و دیگران تلاش کنیم.
6026/7342
*خبرنگار: الناز ملکی **انتشار دهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازهترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
کپی شد