به گزارش ایرنا ، ادبیات بومی و اقلیمی ایران ، نوعی از نوشتار است که به ویژه در سده گذشته و با جان گرفتن آثار داستانی بزرگانی چون غلامحسین ساعدی، جلال آل احمد و یا صمد بهرنگی، توانست مخاطبان بسیاری را از آن خود کند.
به عقیده برخی کارشناسان ، این نوع از ادبیات را می توان به شاخه های گوناگونی تقسیم بندی کرد و از جمله مهم ترین آن ها مکتب خراسان، خوزستان، اصفهان و گیلان است. در هر یک از این مجموعه ها، فضای داستانی متناسب با موقعیت جغرافیایی، آب و هوایی، آداب و رسوم و لهجه و گویش های ساکنان آن ها است.
نگارش چنین آثاری، فرصت مناسبی را برای معرفی استعدادها و توانایی های ناشناخته هریک از مناطق ایجاد کرده و از طرفی می توان مشکلات و کمبودهای جامعه را هم در فضایی صمیمی انعکاس داد. برای شناخت بهتر این نوع از ادبیات در ایران و فرصت ها و چالش های پیش روی آن با ابراهیم سلیمی کوچی، نویسنده و استاد دانشگاه به گفتگو نشستیم.
به عقیده وی ادبیات اقلیمی، ادبیات خرده فرهنگ هایی است که در جغرافیای خاصی قرار گرفته و درون مایه هایش را از دغدغه های بومی و چالش های پیش روی زندگی اهالی آن مناطق برمی دارد.
سلیمی کوچی می افزاید: این نوع از ادبیات به گفتمان های رایج هر جامعه پرداخته و حتی در انتخاب شکل های بیانی هم به زادبوم آدم هایی که نویسنده، نماینده آن ها به شمار می رود، توجه می کند.
عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان وجود خرده فرهنگ های گوناگون در عین یکپارچگی ملی در ایران را فرصت خوبی برای پردازش این نوع از ادبیات دانسته و می گوید: برای نمونه خوزستان در داستان نویسی و شعر همیشه ادبیات بومی خود را داشته که در آن به مولفه های درونی این دیار مانند کنار هم قرار گرفتن فرهنگ بختیاری، عرب و فارس پرداخته شده است.
سلیمی کوچی تاکید می کند: ادبیات بومی و اقلیمی به غنای فرهنگ ملی ما کمک کرده و ما را در شناخت کلی مردم سرزمین خود چه از جنبه جامعه شناختی، تبارشناختی و یا مردم شناختی کمک می کند.
این استاد دانشگاه، نبود ترجمه و یا وجود ترجمه های نارسا را معضلی بزرگ برای ادبیات ایران به شمار آورده و می گوید: نبود ترجمه مناسب سبب شده است تا ما در جهان چندان ادبیات شناخته شده ای دستکم در حوزه ادبیات داستانی معاصر نداشته باشیم. البته به تدریج مترجمان جوان و توانمندی به ادبیات خرده فرهنگ ها و ادبیات روستایی ایران حساسیت نشان می دهند که اگر محصول آن ترجمه های خوب و رسا باشد، می توان امید بست که اتفاق های خوشایندی در این بخش رخ دهد.
سلیمی کوچی با بیان اینکه ادبیات اقلیمی ایران برای نزدیک شدن به استانداردهای جهانی باید به بررسی عمیق تر ادبیات جهان بپردازد، می افزاید: برای نمونه نواحی شمالی روسیه، جنوب ایتالیا، مرزهای شرقی فرانسه، امریکای لاتین و آسیای شرقی ادبیات اقلیمی جهانی دارند چرا که از بن مایه های داستانی مقبولی برای جهان امروز استفاده کرده اند.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا پس از دوران طلایی نویسندگانی چون آل احمد و هدایت، در نسل های جدید داستان نویسان نیز ظرفیتی برای رسیدن به این جایگاه وجود دارد، بیان می کند: اینکه ادبیات داستانی ما پس از مشروطه و تا دهه 50 شمسی، ادبیاتی چالشی و جسور بوده و با جامعه خوب ارتباط برقرار کرده و در واقع نخستین گام هایی که به سمت نوشتن داستان کوتاه برداشته می شود، حرفه ای است، بدین معنا نیست که امروز ادبیات داستانی خوبی نداشته باشیم.
این نویسنده جوان یادآور می شود: ما در داستان کوتاه و حتی در داستان کوتاه زنان در ایران نقاط قوت زیادی داریم و انتشارات بسیاری به صورت تخصصی در زمینه داستان کوتاه کار می کنند. با وجود اینکه عمر داستان نویسی در ایران زیاد نیست اما این فرایند نه تنها عقیم مانده بلکه از نظر قصه و روایت از نسل های پیشین کمی جلوتر رفته است.
سلیمی کوچی ادامه می دهد: اگرچه بحران مخاطب وجود داشته و کتاب خوانی در ایران با انگیزه های چندانی رو به رو نیست، اما پرداختن به آموزش روش های داستان نویسی، سبب شده تا نویسندگان جوان حضوری زنده و با تحرک داشته باشند.
وی وجود شبکه های مجازی و ابزارهای ارتباطی را نقطه عطفی برای ادبیات ایران دانسته و می گوید: این روزها همه مطلب نوشته و به چاپ می رسانند و یا آن را در فضای مجازی منتشر می کنند. بنابراین ایده ها به اشتراک گذاشته شده، نقد و بررسی می شود و این ها نشانه های خوبی است.
سلیمی کوچی یکی از نویسندگان جوانی است که در حوزه ادبیات اقلیمی و همچنین حسب حال نویسی فعالیت می کند. به تازگی اثری از وی با عنوان 'پاییز پرستوی سفید' به چاپ رسیده که نویسنده در آن به زندگی مردمان ایلیاتی که به دلیل خشکسالی و بحران های زیست محیطی به حاشیه شهرها مهاجرت کرده اند، می پردازد. قسمتی از خاطرات، قصه ها و آیین های مردمی که بخشی از تاریخ و فرهنگ این سرزمین را شکل داده و به عقیده نویسنده به اندازه کافی بازگو نشده، در این اثر روایت شده است.
ادبیات اقلیمی گونه‌ای از ادبیات است که زائیده‌ی شرایط اقلیمی و جغرافیایی است و در ایران دارای چند شاخه‌ی اساسی مانند ادبیات اقلیمی جنوب یا مکتب خوزستان، ادبیات اقلیمی شمال ایران یا مکتب گیلان ، ادبیات اقلیمی اصفهان یا مکتب اصفهان و ادبیات اقلیمی خراسان یا مکتب خراسان و ادبیات روستایی است .
این مکتب ها معمولا در حوزه‌ی ادبیات داستانی نمود می‌یابند.
7359/6167 خبرنگار: مهسا شانیان *** انتشار دهنده : محسن شاکری
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.