تفاهم و پایان نزاع لفظی ایران وعربستان به عنوان دوکشور قدرتمند و انکارناپذیر خاورمیانه راهی برای پایان خونریزی ،برادر کشی و گسترش صلح در منطقه است. بعد ازاعدام شیخ نمر باقر النمر روحانی مبارزه اهل قطیف توسط عربستان سعودی در 12 دی ماه 1395، موج شدیدی از واکنش ها را در محافل داخلی و بین المللی به وجود آورد.
بسیاری از کشورهای جهان این اقدام سعودی ها را مورد انتقاد قراردادند اما شدید ترین واکنش ها در ایران بود. به گونه ای که درهمان روزاعلام شهادت شیخ نمر، تعدادی از جوانان خشمگین با حمله به سفارت عربستان در تهران، آن را به آتش کشیدند.
در مشهد نیز سرکنسولگری این کشورمورد حمله قرار گرفت. این اقدام سعودی و نیز واکنش ها در ایران، منجر به تنش سیاسی و جنگ لفظی شدیدی میان دو کشور شد.
قطع روابط دیپلماتیک ایران وعربستان تنها مختص به دهه 90 شمسی نیست و با ورق زدن تاریخ در می یابیم که این دوکشور همواره در مقاطعی خاص از رابطه ای تنش آفرین برخوردار بودند.
گذر از تاریخ نشان می دهد که روابط ایران و عربستان سعودی در 1307 هجری شمسی، بعد از تأسیس حکومت سعودی برقرار شد، ولی سفارت ایران در ریاض در 1309هجری شمسی دایر شد. با این حال مناسبات دو کشور به دلیل تفاوت نگرش ایدئولوژیک دو دولت چندان صمیمانه و مستحکم نبود. سفارت ایران درعربستان نیز توسط سفیر اکرودیته ایران در مصر اداره میشد.
این مناسبات کم و بیش تا 1322 ادامه یافت. در این سال درگیریهای خونینی بین شیعیان و مقامات عربستان و اتباع ایرانی و سعودی در گرفت. همچنین یک حاجی ایرانی به نام 'ابوطالب یزدی' در ملاء عام، گردن زده شد. این شرایط روابط دو کشور را تیره شد.
دولت ایران طی یادداشتی به وزارت خارجه عربستان نسبت به این اقدام رژیم سعودی اعتراض کرد، اما دولت ریاض اقدام خود را مطابق با قوانین شرع دانست. سفارت ایران نیز که پاسخ دولت را غیرمنطقی میدید تأکید کرد تا وقتی که جان و حیثیت ایرانیان درعربستان محفوظ نباشد و دولت عربستان عذرخواهی نکند ایران در سیاست خود نسبت به عربستان تجدیدنظر نخواهد کرد.
دولت سعودی نیز درپاسخ فقط در مورد آینده دولت ایران تضمینها را نپذیرفت و روابط سیاسی خود را با عربستان قطع کرد. و بدین ترتیب تا سالها بعد، از عزیمت حجاج ایرانی برای انجام مراسم حج جلوگیری شد.
روابط ایران و عربستان تا قبل از تشکیل اوپک در چارچوب حفظ دو رژیم سلطنتی، ادعای مشترک حاکمیت دو دولت در مورد حاکمیت بر مسلمانان و دشمنی مشترک هر دو کشور با جمال عبدالناصر خلاصه میشد. اما بعد از تشکیل این سازمان، روابط ایران و عربستان سعودی از جنبههای فوق فراتر رفته و خط مشی سیاسی و اقتصادی را نیز دربر گرفت.
دو کشور همچنین در زمینه مسائل اوپک، فلسطین و سازمان کنفرانس اسلامی، هماهنگی داشته و هر دو با یک دیدگاه به آمریکا و شوروی مینگریستند. دکترین نیکسون نیز هر دو کشور را به زرادخانه سلاحهای امریکایی تبدیل کرده بود.
سیر روابط ایران و عربستان بعد ا سقوط حکومت پهلوی فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده است. عربستان در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاست احتیاط، سکوت و نظارت را در پیش گرفت، ولی پس از مدتی هیأتی بلندپایه به سرپرستی دبیرکل 'رابطه العالم اسلامی' را برای تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد.
ملک خالد در اولین عکسالعمل خود برپایی حکومت اسلامی را در ایران مقدمه نزدیکی و تفاهم هرچه بیشتر دو کشور خواند.
فهد ولیعهد وقت عربستان نیز گفت: 'برای رهبری انقلاب ایران احترام زیادی قائل هستیم.' اما رویکرد سیاست خارجی ایران در حمایت از جنبشهای آزادیبخش در منطقه و جهان اسلام و همچنین برگزاری اولین حج توأم با برائت از مشرکین توسط حجاج ایرانی، موجب سردی روابط دو کشور شد.
مطبوعات و مقامات دو کشور مواضع تندی علیه هم اتخاذ کردند. ترس مقامات سعودی از انقلاب اسلامی بعد از قیام سلفیهای تندرو و اشغال مسجدالحرام در 1400 هـ. ق و قیام شیعیان در منطقه 'شرقیه' به فاصله کمی از آن، دو چندان گشت.
بر این اساس عربستان خود را برای مقابله با جمهوری اسلامی و 'صدورانقلاب' آن، آماده کردند. به همین سبب با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عربستان با کمکهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و تبلیغاتی خود، در کنار عراق قرار گرفت. مجموع این اقدامات باعث سردی و تیرگی روابط شد ومناسبات دو کشور تا سطح کاردار تنزل یافت.
سردی حاکم بر روابط دو کشور و تشدید آن توسط آمریکا با هدایت جریانات منطقهای بر ضد ایران، همچنین شهادت 400تن از حجاج ایرانی در مراسم حج 1366 که اعتراض شدید جمهوری اسلامی رابه دنبال داشت و در نهایت حمله تظاهرکنندگان تهرانی به سفارت عربستان در تهران در26 مرداد 1366 که کشته شدن یک دیپلمات سعودی را به همراه داشت، تیرگی روابط دو کشور را به اوج خود رساند. سرانجام در ششم اردیبهشت 1367 عربستان اقدام به قطع یک جانبه مناسبات سیاسی با جمهوری اسلامی ایران کرد و این قطع رابطه حدود سه سال به طول انجامید.
اکنون نیز رویکردهای دو کشور در تشدید منازعات در خاورمیانه بسیارتاثیرگذار بوده است و بخش قابل توجهی از خونریزی ها درکشورهای یمن، سوریه و عراق حاصل افتراق ایران و عربستان است.
اما شرایط داخلی و خارجی عربستان می تواند در آغاز دوباره روابط دیپلماتیک با ایران بسیار تاثیرگذار باشد چرا که، عربستان با کاهش قیمت نفت، با کسری بودجه ای نزدیک بر 87 میلیارد دلار مواجه است به گونه ای که هزینه های این این کشوردر سال گذشته 224 میلیارد دلار و درآمدهای آن، نزدیک به 137 میلیارد دلار بوده است.
به صورت تقریبی حاکمان عربستان روزانه 200 میلیون دلار هزینه جنگ یمن می کنند که ماهانه مبلغی نزدیک به 6 میلیارد دلار می شود. این در حالی است که حتی اگر سعودی ها بخواهند در بخشی از یمن حکومتی طرفدار خودشان را تشکیل دهند و آن را به ثبات برسانند، در ماه های آینده میلیارد دلارها هم باید هزینه آنجا کنند، البته اگر بتوانند جنگ را در یمن به اتمام برسانند.
آنان برای راضی نگه داشتن برخی از کشورهای عربی و اسلامی، باید میلیاردها دلار بپردازند. مانند وعده سرمایه گذاری هشت میلیارد دلاری در مصر یا کمک بلاعوض چهار میلیارد دلاری به دولت نظامی مصر ودر کنار این موارد پول هایی را که باید برای راضی نگه داشتن پاکستان، بحرین و اردن پرداخت کند، یا دلارهایی که باید برای راضی کردن کشورهای مختلف اسلامی برای شرکت در ائتلاف ضد تروریسمی که سعودی ها تشکیل داده اند، بپردازد.
در بعد سیاست خارجی وضع سعودی ها بهتر از اقتصادشان نیست. انزوایی که حاکمان عربستان در آن دچار شده اند، آن است که 'عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد که می دید هیچ کشوری نمی خواهد ایران را کنترل کند و در مقابل آن کاری انجام دهد' این عبارتی بود که پس از اعلام قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودی ها با ایران از سوی یکی از مقامات آگاه سعودی به رسانه های بین المللی گفته شد و شاید مهم ترین دلیل این قطع ارتباط باشد.
شاید حاکمان سعودی با اقدام به قطع رابطه به ایران، با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است و ایران که در کنار همه عوامل مادی قدرت از سرزمین و جمعیت و استعدادهای خدادادی و البته پیشرفت های چشمگیر درعرصه نظامی و توانایی هسته ای تا نفوذ معنوی در کشورهای منطقه، در روزهای پس از برجام، آماده شکوفایی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورها و اقتصادهای یزرگ جهان است و این همان یک معنا را بیشتر ندارد؛ موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
عربستانی که در کشورش مذاکرات گروه های تروریستی سوریه را میزبانی می کند و تاکنون هیچ اقدام مؤثری را بر خلاف ایران، علیه داعش انجام نداده است، به شدت در مظان اتهام است. فهرستی هم که اخیرا از وزارت خارجه آمریکا درباره اقدامات عربستان در جهت تقویت تروریست ها منتشر شد وعربستان را یکی از مهم ترین تأمین مالی کنندگان مدارس دینی وهابیون که کار تربیت نیروهای گروه های تروریستی را در برعهده دارد معرفی می کرد، عربستان را درارتباط با آمریکا را تنگنا قرار داده است.
شاید سعودی ها با تجاوز به دو نوجوان ایرانی؛ رفتاری که در فرهنگ جهانی دور از شأن انسانی است؛ با بی حرمتی به زائران ایرانی و اهمال در مراقبت از آنان و یا به احترامی به اجساد کشته شدگان ایرانی و سرکوب شیعیان و اعدام رهبر شیعیان همگی درمسیر همان انتقال بحران از خود به دیگری است.
از سویی دیگر هر دو کشور مدعی صیانت و رهبری بر سایر کشورهای مسلمان خاورمیانه هستند که در این بین ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب، اختلافات اعتقادی و سیاسی متعددی دارند که معمولاً منافعی متضاد را برای یکدیگر ترسیم کرده است. حمایت عربستان از صدام حسین در جنگ ایران و عراق و حمایت ایران از شیعیان یمن در درگیری 2009-2010 یمن نمونهای از اختلافات و درگیریها است.
همچنین ایران وعربستان اختلافات مرزی در خلیج فارس با یکدیگر دارند که بیشتر به سبب بهرهبرداری بیشتر از منابع هیدروکربنی'نفت' خلیج فارس است. برخی از تحلیلگران مسائل منطقهای معتقدند که تقویت روابط ایران و عربستان به دلیل وجود تفاوتهای قومی شیعه-سنی و همچنین تضادهای ژئواستراتژیک برای مهار نقش منطقهای یکدیگر کار آسانی نیست.
اما واقعیت این است که ایران و عربستان در روابط دوجانبه با هم تضاد قومی یا ژئواستراتژیک چندانی ندارند. بلکه نزاع آنها در این حوزهها بیشتر در واکنش به تحولات منطقهای است. یعنی هر موقع منطقه در بحران بوده مثل بحران عراق از سال 2003 و اخیرا بحران سوریه و تحولات مصر، تنش بین دو کشور بیشتر شده و برعکس هر موقع منطقه در آرامش نسبی به سر برده، مثل اواخر دهه 1990، روابط دو کشور تقویت شده است.
حضور بازیگر خارجی مثل آمریکا در تحولات منطقهای بر این حس تهدید بین ایران و عربستان میافزاید. سیاستهای سیاسی-امنیتی آمریکا در منطقه این دو بازیگر را در برابر هم قرار میدهد. دخالت آمریکا در بحران عراق زمینههای افزایش تنش بین ایران و عربستان سعودی را در قالب رقابتهای شیعه-سنی برای مهار تهدید یکدیگر و افزایش نقش منطقهای فراهم کرد.
سعودیها همچنان آمریکا را مقصر میدانند که با فراهم کردن زمینههای سقوط صدام جریان شیعی نزدیک به ایران را در عراق روی کار آورد و زمینه را به اصطلاح برای تقویت نقش هژمونیک ایران در منطقه فراهم کرد.
یکی از دلایل اصلی در تیرگی روابط ایران و عربستان برداشت هویتی ناشی از 'تهدید متقابل' در نتیجه نزدیکی با آمریکا است. ایران، حکومت سعودی را تسهیل کننده حضور سیاسی-امنیتی آمریکا در منطقه، همکاری فعال آن در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران به ویژه در زمینه جایگزینی نفت ایران در بازارهای بینالمللی و بهطور کلی همکاری برای تضعیف نقش منطقهای ایران میبیند.
عربستان سعودی هم حضور فعال ایران در مسائل منطقهای به خصوص مسائل عربی را در قالب یک تهدید ایدئولوژیک-امنیتی میبیند که با جنبه هژمونیک و ناسیونالیستی ترکیب شده است.
اما در شرایط جدید دو طرف احتمالا سعی خواهند کرد که اصول ارزشی را در برابر یکدیگر و در سیاست منطقهای خود کنترل کنند. در زمان احمدینژاد، بهرغم تلاشهای متعدد ایران برای نزدیکی به عربستان سعودی، به دلیل وجود بحرانهای متعدد در منطقه و به تبع حضور پررنگ ایدئولوژیک ایران در مسائل منطقهای برای پیشگیری از تهدیدات آمریکا و اسرائیل از طریق تقویت ائتلافها با گروههای دوست شیعی در عراق و با حزبالله بود، حس تهدید عربستان از ایران از ناحیه منطقه افزایش یافت. اما با گفتمان اعتدال روحانی در سیاست خارجی فرصتی برای هر دو کشور پدید آمده تا به تقویت روابط دوجانبه بپردازد.
دراین مقطع کشورهای همسایه ایران و عربستان می تواند در برقراری دوباره روابط دو کشور نقش آفرینی کنند و در چند روز گذشته هم شاهد این اقدامات از سوی برخی کشورهای منطقه بودیم.
پایگاه خبری فرامنطقه ای العالم هفته گذشته در گزارشی خبری ازعمار حکیم، رئیس ائتلاف ملی عراق در سخنرانی هشتمین سالگرد درگذشت پدرش انتشار داده که گفت: ماشاهد صفآرایی و دشمنی و اختلافات بیسابقهای در منطقه هستیم و میگوییم که تشدید اختلافات میان ایران و عربستان به نفع هیچ یک نخواهد بود و آنها هر دو کشوری بزرگ و اسلامی در منطقه هستند.
وی خاطرنشان کرد: چرا ما از دشمنی و اختلافات ابرقدرتها که منجر به دو جنگ جهانی و کشته شدن بسیاری از مردم شد پند نمیگیریم، کشورهایی که تا به امروز نیز با هم اختلاف دارند. شعلهور شدن جنگ میان ایران و عربستان فقط منطقه را ویرانتر میکند و به جای آبادکردن و پیشرفت، میلیاردها دلار هزینه خرید اسلحه میشود و تنها راهحل مشکلات دو کشور گفتوگو و تفاهم است.
وی درپایان گفت: ما معتقد هستیم که هر دو طرف عاقل هستند و راه برای آنان هموار است و فقط نیازمند تصمیم شجاعانه از طرف یکی از آنان است و منطقه بر لبه آتش بزرگی قرار دارد که اگر ایران و عربستان با هم گفتوگو و تفاهم نکنند مشکلات بزرگی در منطقه به وجود خواهد آمد.
پس از قطع روابط ایران و عربستان، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران از طرح تبادل دیپلمات میان دو کشور برای بازدید از سفارتخانه های در تهران و ریاض گفت.
وی همچنین افزود: روادید برای دو طرف جهت انجام این سفر صادر شده و 'منتظر هستیم که اقدامات نهایی انجام شود تا دیپلماتهای دو کشور بتوانند از سفارتخانهها و کنسولگریهایشان بازدید کنند'. او زمان احتمالی این دیدار را پس از برگزاری مراسم حج اعلام کرده است.
به نوشته روزنامه «القدسالعربی» ، پیش از اظهارات ظریف نیز «قاسم الأعرجی» وزیر کشور عراق از درخواست عربستان برای میانجیگری جهت پایان دادن به اختلافات با تهران خبر داده بود و تهران نیز به این درخواست عربستان پاسخ مثبت داد.
در حال حاضر روسیه نقش کشور ناظر بر نزدیکی دو کشور ایران و عربستان را ایفا میکند و بنا بر اعلام رسانههای روسی، وزارت خارجه روسیه از تهران و ریاض برای برگزاری نشست مشترک با نظارت مسکو دعوت بعمل آورده است.
پایگاه خبری السومریه نیوزدر مطلبی که هفته گذشته انتشار داده آورده است که: قاسم الاعرجی، وزیر کشورعراق گفت عربستان از حیدر العبادی، نخست وزیر عراق خواست تا در روابط میان ایران و عربستان میانجیگری کند.
الاعرجی افزود: در نشست خبری مشترک با وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، به درخواست محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان برای افزایش روابط ایران و عربستان از عراق اشاره کردم و نظر طرف ایرانی را به محمد بن سلمان رساندم و وی را باخبر کردم که کاهش تنش در روابط ایران- عربستان تنها با احترام به حجاج ایرانی و برخورد نیک با آنها ممکن می شود و طرف سعودی با این شرایط موافقت کرد و تاکید کرد درهای قبرستان بقیع هم اکنون به روی زائران ایرانی باز است.
الاعرجی تاکید کرد : عراق به ضرورت روابط صادقانه میان ایران و عربستان تاکید دارد؛ زیرا این مسئله بر تقویت امنیت منطقه نیز تاثیر می گذارد
از طرفی دیگر، پایان تنش های موجود میان ایران و عربستان بعد از پرونده هسته ایی مهم ترین و پرچالش ترین مساله در عرصه سیاست خارجی است. شاهدیم که دولت یازدهم از همان ابتدای کار تلاش هایی در جهت بهبود این روابط داشته است. سفر منطقه ایی محمد جواد ظریف، اشاره مستقیم روحانی در نخستین کنفرانس مطبوعاتی پس از انتخابات، استفاده از چهره های مطرح و توانمند سیاسی در این زمینه واز مصدایق تمایل و تلاش دولت برای برقراری روابط بدون تنش میان دو کشور است.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران دیروز در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، در پاسخ به پرسشی در رابطه با آینده روابط تهران و ریاض گفت: من دلیلی نمیبینم که ایران و عربستان رابطهای خصمانه با یکدیگر داشته باشند. ما میتوانیم در زمینههای مختلف بینالمللی از جمله حل بحران سوریه، یمن و بحرین باهم همکاری کنیم.
وزیر خارجه ایران در همین رابطه به همکاری دو کشور در حل بحران ریاست جمهوری لبنان اشاره کرد و گفت: در این جریان دو کشور با همکاری هم عملکرد خوبی را ثبت کردند. ظریف در همین حال با اشاره به شهادت رسیدن صدها زائر ایرانی در مناسک حج سال گذشته و ادعاهای بی اساس وزیر خارجه عربستان مبنی بر اینکه تهران از تروریسم حمایت میکند، تصریح کرد: عربستان باید واقعیتهای منطقه را درک کند و متوجه باشد که دامن زدن به اختلافات منطقهای اوضاع را وخیمتر میکند. این در حالی است که همزمان وزیر خارجه عربستان سعودی از نگرانی کشورش نسبت به توافق هستهای 1+5 با ایران خبر داد و گفت: چندین کشور جهان از جمله عربستان سعودی از این توافق 'برجام' نگران هستند.
همچنین روزنامه فرامنطقهای الیوم در تحلیلی نوشت: دعوت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از مقتدی صدر و دست دادن عادل الجبیر با محمدجواد ظریف و همچنین عازم شدن حجاج ایرانی به عربستان نشان میدهد که عربستان برای ایجاد روابط با ایران تلاش می کند سیاستش را تغییر دهد.
دراین تحلیل که به قلم عبدالباری عطوان نوشته شده است عنوان شده است: 'وقتی که گفتیم عربستان سیاستش را تغییر داده است و در مقابل ایران و محورش سیاست باز در پیش گرفته است در حد طالع بینی و یا حدس و گمان نبود و دعوت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از مقتدی صدر برای سفر به عربستان و استقبال گرم از او این تغییر سیاست را تایید میکند.
همچنین دست دادن محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران و همتای عربستانی خود یعنی عادل الجبیر بر تغییر سیاست و موضع عربستان تاکید دارد، سیاستی که به جای مقابله و جنگ رسانهای گفتوگو و دیپلماسی را در پیش گرفته است و چه بسا رخ دادن این رویدادها در چند روز پس از سفر پادشاه عربستان به مراکش و سپردن امور به ولیعهد معانی زیادی داشته باشد.
نمیخواهیم درباره اتفاقات اخیر مبالغه کنیم. اما زمانی که دکتر محمد صالح بن طاهر بنتن، وزیر حج عربستان از رئیس سازمان حج و زیارت ایران دعوت کرد تا به عربستان برود و در مورد دلایل عدم حضور حجاج ایرانی برای انجام مناسک حج گفتوگو کنند؛ روشن بود که پادشاهی عربستان خواهان ایجاد روابط با ایران از این راه و یا راه های دیگر بود.
تمام این مشکلات و سوء تفاهم هایی که باعث شد حجاج ایرانی سال گذشته به حج نروند برداشته شد، تمام شروط سفر حجاج ایرانی به عربستان لغو شد، روند گرفتن روادید از طریق سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع عربستان در ایران است تسهیل شد، مشکل تظاهرات ایرانیان علیه کفار و سرکشیهای آمریکا حل شد و اخبار شبه تایید شدهای وجود دارد که عربستان قبول کرده است تا دیههای قربانیان فاجعه منا که حدود 460 ایرانی هستند را بپردازد، تمام این دستاوردها به وجود نمی آمد مگر اینکه در دو طرف و به خصوص عربستان انعطاف پذیری شکل گرفته باشد. '
بنابرین گسترش آیندهی روابط سیاسی دو کشور با تفاهم مشترک و امید به تحقق ارادهی مشترک دو طرف برسر منافع حساس ایدئولوژیک و ژئوپولتیک امکانپذیر است و در این راستا براین باور است که تفاهم مشترک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر سر عراق میتواند به تفاهم مشترک دو کشور در مسائل حساسی چون پروندهی هستهای ایران، اوپک و آیندهی سیاستهای مشترک نفتی و ترتیبات امنیتی خلیجفارس بینجامد و عمق تعارض دو طرف بر سر عراق نیز به اتخاذ مواضع تند از سوی دو طرف خواهد انجامید.
تکیه بر منافع مشترک ژئوپلتیک دوجانبه از جمله همکاری امنیتی در خلیجفارس، همکاری در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای، مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و در حوزه خلیجفارس میتواند ایران و عربستان را از تصور تهدید متقابل در خاورمیانه بزرگتر خارج کند.
این تحول خود میتواند نقطه خوبی برای همکاری دو کشور در مسائل منطقهای از جمله دستیابی به یک راهحل بینابینی و سیاسی برای حل بحران سوریه یا حتی همکاری برای حل بحران سیاسی فعلی در مصر باشد.
همچنین با تقویت گفتمان اعتدال در دوران دولت روحانی در ایران، 'عمل گرایی' در سیاست منطقهای ایران تقویت شد. و این تحول برداشت 'تهدیدمتقابل' بین ایران و عربستان را که بیشتر ناشی از سیاستهای دو کشور در واکنش به تحولات منطقهای است کمرنگ کرده و متعاقبا منجر به تقویت روابط دو کشور میشود.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا مرکز سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
بسیاری از کشورهای جهان این اقدام سعودی ها را مورد انتقاد قراردادند اما شدید ترین واکنش ها در ایران بود. به گونه ای که درهمان روزاعلام شهادت شیخ نمر، تعدادی از جوانان خشمگین با حمله به سفارت عربستان در تهران، آن را به آتش کشیدند.
در مشهد نیز سرکنسولگری این کشورمورد حمله قرار گرفت. این اقدام سعودی و نیز واکنش ها در ایران، منجر به تنش سیاسی و جنگ لفظی شدیدی میان دو کشور شد.
قطع روابط دیپلماتیک ایران وعربستان تنها مختص به دهه 90 شمسی نیست و با ورق زدن تاریخ در می یابیم که این دوکشور همواره در مقاطعی خاص از رابطه ای تنش آفرین برخوردار بودند.
گذر از تاریخ نشان می دهد که روابط ایران و عربستان سعودی در 1307 هجری شمسی، بعد از تأسیس حکومت سعودی برقرار شد، ولی سفارت ایران در ریاض در 1309هجری شمسی دایر شد. با این حال مناسبات دو کشور به دلیل تفاوت نگرش ایدئولوژیک دو دولت چندان صمیمانه و مستحکم نبود. سفارت ایران درعربستان نیز توسط سفیر اکرودیته ایران در مصر اداره میشد.
این مناسبات کم و بیش تا 1322 ادامه یافت. در این سال درگیریهای خونینی بین شیعیان و مقامات عربستان و اتباع ایرانی و سعودی در گرفت. همچنین یک حاجی ایرانی به نام 'ابوطالب یزدی' در ملاء عام، گردن زده شد. این شرایط روابط دو کشور را تیره شد.
دولت ایران طی یادداشتی به وزارت خارجه عربستان نسبت به این اقدام رژیم سعودی اعتراض کرد، اما دولت ریاض اقدام خود را مطابق با قوانین شرع دانست. سفارت ایران نیز که پاسخ دولت را غیرمنطقی میدید تأکید کرد تا وقتی که جان و حیثیت ایرانیان درعربستان محفوظ نباشد و دولت عربستان عذرخواهی نکند ایران در سیاست خود نسبت به عربستان تجدیدنظر نخواهد کرد.
دولت سعودی نیز درپاسخ فقط در مورد آینده دولت ایران تضمینها را نپذیرفت و روابط سیاسی خود را با عربستان قطع کرد. و بدین ترتیب تا سالها بعد، از عزیمت حجاج ایرانی برای انجام مراسم حج جلوگیری شد.
روابط ایران و عربستان تا قبل از تشکیل اوپک در چارچوب حفظ دو رژیم سلطنتی، ادعای مشترک حاکمیت دو دولت در مورد حاکمیت بر مسلمانان و دشمنی مشترک هر دو کشور با جمال عبدالناصر خلاصه میشد. اما بعد از تشکیل این سازمان، روابط ایران و عربستان سعودی از جنبههای فوق فراتر رفته و خط مشی سیاسی و اقتصادی را نیز دربر گرفت.
دو کشور همچنین در زمینه مسائل اوپک، فلسطین و سازمان کنفرانس اسلامی، هماهنگی داشته و هر دو با یک دیدگاه به آمریکا و شوروی مینگریستند. دکترین نیکسون نیز هر دو کشور را به زرادخانه سلاحهای امریکایی تبدیل کرده بود.
سیر روابط ایران و عربستان بعد ا سقوط حکومت پهلوی فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده است. عربستان در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاست احتیاط، سکوت و نظارت را در پیش گرفت، ولی پس از مدتی هیأتی بلندپایه به سرپرستی دبیرکل 'رابطه العالم اسلامی' را برای تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد.
ملک خالد در اولین عکسالعمل خود برپایی حکومت اسلامی را در ایران مقدمه نزدیکی و تفاهم هرچه بیشتر دو کشور خواند.
فهد ولیعهد وقت عربستان نیز گفت: 'برای رهبری انقلاب ایران احترام زیادی قائل هستیم.' اما رویکرد سیاست خارجی ایران در حمایت از جنبشهای آزادیبخش در منطقه و جهان اسلام و همچنین برگزاری اولین حج توأم با برائت از مشرکین توسط حجاج ایرانی، موجب سردی روابط دو کشور شد.
مطبوعات و مقامات دو کشور مواضع تندی علیه هم اتخاذ کردند. ترس مقامات سعودی از انقلاب اسلامی بعد از قیام سلفیهای تندرو و اشغال مسجدالحرام در 1400 هـ. ق و قیام شیعیان در منطقه 'شرقیه' به فاصله کمی از آن، دو چندان گشت.
بر این اساس عربستان خود را برای مقابله با جمهوری اسلامی و 'صدورانقلاب' آن، آماده کردند. به همین سبب با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عربستان با کمکهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و تبلیغاتی خود، در کنار عراق قرار گرفت. مجموع این اقدامات باعث سردی و تیرگی روابط شد ومناسبات دو کشور تا سطح کاردار تنزل یافت.
سردی حاکم بر روابط دو کشور و تشدید آن توسط آمریکا با هدایت جریانات منطقهای بر ضد ایران، همچنین شهادت 400تن از حجاج ایرانی در مراسم حج 1366 که اعتراض شدید جمهوری اسلامی رابه دنبال داشت و در نهایت حمله تظاهرکنندگان تهرانی به سفارت عربستان در تهران در26 مرداد 1366 که کشته شدن یک دیپلمات سعودی را به همراه داشت، تیرگی روابط دو کشور را به اوج خود رساند. سرانجام در ششم اردیبهشت 1367 عربستان اقدام به قطع یک جانبه مناسبات سیاسی با جمهوری اسلامی ایران کرد و این قطع رابطه حدود سه سال به طول انجامید.
اکنون نیز رویکردهای دو کشور در تشدید منازعات در خاورمیانه بسیارتاثیرگذار بوده است و بخش قابل توجهی از خونریزی ها درکشورهای یمن، سوریه و عراق حاصل افتراق ایران و عربستان است.
اما شرایط داخلی و خارجی عربستان می تواند در آغاز دوباره روابط دیپلماتیک با ایران بسیار تاثیرگذار باشد چرا که، عربستان با کاهش قیمت نفت، با کسری بودجه ای نزدیک بر 87 میلیارد دلار مواجه است به گونه ای که هزینه های این این کشوردر سال گذشته 224 میلیارد دلار و درآمدهای آن، نزدیک به 137 میلیارد دلار بوده است.
به صورت تقریبی حاکمان عربستان روزانه 200 میلیون دلار هزینه جنگ یمن می کنند که ماهانه مبلغی نزدیک به 6 میلیارد دلار می شود. این در حالی است که حتی اگر سعودی ها بخواهند در بخشی از یمن حکومتی طرفدار خودشان را تشکیل دهند و آن را به ثبات برسانند، در ماه های آینده میلیارد دلارها هم باید هزینه آنجا کنند، البته اگر بتوانند جنگ را در یمن به اتمام برسانند.
آنان برای راضی نگه داشتن برخی از کشورهای عربی و اسلامی، باید میلیاردها دلار بپردازند. مانند وعده سرمایه گذاری هشت میلیارد دلاری در مصر یا کمک بلاعوض چهار میلیارد دلاری به دولت نظامی مصر ودر کنار این موارد پول هایی را که باید برای راضی نگه داشتن پاکستان، بحرین و اردن پرداخت کند، یا دلارهایی که باید برای راضی کردن کشورهای مختلف اسلامی برای شرکت در ائتلاف ضد تروریسمی که سعودی ها تشکیل داده اند، بپردازد.
در بعد سیاست خارجی وضع سعودی ها بهتر از اقتصادشان نیست. انزوایی که حاکمان عربستان در آن دچار شده اند، آن است که 'عربستان به این دلیل روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد که می دید هیچ کشوری نمی خواهد ایران را کنترل کند و در مقابل آن کاری انجام دهد' این عبارتی بود که پس از اعلام قطع یکجانبه روابط دیپلماتیک سعودی ها با ایران از سوی یکی از مقامات آگاه سعودی به رسانه های بین المللی گفته شد و شاید مهم ترین دلیل این قطع ارتباط باشد.
شاید حاکمان سعودی با اقدام به قطع رابطه به ایران، با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است و ایران که در کنار همه عوامل مادی قدرت از سرزمین و جمعیت و استعدادهای خدادادی و البته پیشرفت های چشمگیر درعرصه نظامی و توانایی هسته ای تا نفوذ معنوی در کشورهای منطقه، در روزهای پس از برجام، آماده شکوفایی دیپلماتیک و اقتصادی با کشورها و اقتصادهای یزرگ جهان است و این همان یک معنا را بیشتر ندارد؛ موازنه قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
عربستانی که در کشورش مذاکرات گروه های تروریستی سوریه را میزبانی می کند و تاکنون هیچ اقدام مؤثری را بر خلاف ایران، علیه داعش انجام نداده است، به شدت در مظان اتهام است. فهرستی هم که اخیرا از وزارت خارجه آمریکا درباره اقدامات عربستان در جهت تقویت تروریست ها منتشر شد وعربستان را یکی از مهم ترین تأمین مالی کنندگان مدارس دینی وهابیون که کار تربیت نیروهای گروه های تروریستی را در برعهده دارد معرفی می کرد، عربستان را درارتباط با آمریکا را تنگنا قرار داده است.
شاید سعودی ها با تجاوز به دو نوجوان ایرانی؛ رفتاری که در فرهنگ جهانی دور از شأن انسانی است؛ با بی حرمتی به زائران ایرانی و اهمال در مراقبت از آنان و یا به احترامی به اجساد کشته شدگان ایرانی و سرکوب شیعیان و اعدام رهبر شیعیان همگی درمسیر همان انتقال بحران از خود به دیگری است.
از سویی دیگر هر دو کشور مدعی صیانت و رهبری بر سایر کشورهای مسلمان خاورمیانه هستند که در این بین ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب، اختلافات اعتقادی و سیاسی متعددی دارند که معمولاً منافعی متضاد را برای یکدیگر ترسیم کرده است. حمایت عربستان از صدام حسین در جنگ ایران و عراق و حمایت ایران از شیعیان یمن در درگیری 2009-2010 یمن نمونهای از اختلافات و درگیریها است.
همچنین ایران وعربستان اختلافات مرزی در خلیج فارس با یکدیگر دارند که بیشتر به سبب بهرهبرداری بیشتر از منابع هیدروکربنی'نفت' خلیج فارس است. برخی از تحلیلگران مسائل منطقهای معتقدند که تقویت روابط ایران و عربستان به دلیل وجود تفاوتهای قومی شیعه-سنی و همچنین تضادهای ژئواستراتژیک برای مهار نقش منطقهای یکدیگر کار آسانی نیست.
اما واقعیت این است که ایران و عربستان در روابط دوجانبه با هم تضاد قومی یا ژئواستراتژیک چندانی ندارند. بلکه نزاع آنها در این حوزهها بیشتر در واکنش به تحولات منطقهای است. یعنی هر موقع منطقه در بحران بوده مثل بحران عراق از سال 2003 و اخیرا بحران سوریه و تحولات مصر، تنش بین دو کشور بیشتر شده و برعکس هر موقع منطقه در آرامش نسبی به سر برده، مثل اواخر دهه 1990، روابط دو کشور تقویت شده است.
حضور بازیگر خارجی مثل آمریکا در تحولات منطقهای بر این حس تهدید بین ایران و عربستان میافزاید. سیاستهای سیاسی-امنیتی آمریکا در منطقه این دو بازیگر را در برابر هم قرار میدهد. دخالت آمریکا در بحران عراق زمینههای افزایش تنش بین ایران و عربستان سعودی را در قالب رقابتهای شیعه-سنی برای مهار تهدید یکدیگر و افزایش نقش منطقهای فراهم کرد.
سعودیها همچنان آمریکا را مقصر میدانند که با فراهم کردن زمینههای سقوط صدام جریان شیعی نزدیک به ایران را در عراق روی کار آورد و زمینه را به اصطلاح برای تقویت نقش هژمونیک ایران در منطقه فراهم کرد.
یکی از دلایل اصلی در تیرگی روابط ایران و عربستان برداشت هویتی ناشی از 'تهدید متقابل' در نتیجه نزدیکی با آمریکا است. ایران، حکومت سعودی را تسهیل کننده حضور سیاسی-امنیتی آمریکا در منطقه، همکاری فعال آن در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران به ویژه در زمینه جایگزینی نفت ایران در بازارهای بینالمللی و بهطور کلی همکاری برای تضعیف نقش منطقهای ایران میبیند.
عربستان سعودی هم حضور فعال ایران در مسائل منطقهای به خصوص مسائل عربی را در قالب یک تهدید ایدئولوژیک-امنیتی میبیند که با جنبه هژمونیک و ناسیونالیستی ترکیب شده است.
اما در شرایط جدید دو طرف احتمالا سعی خواهند کرد که اصول ارزشی را در برابر یکدیگر و در سیاست منطقهای خود کنترل کنند. در زمان احمدینژاد، بهرغم تلاشهای متعدد ایران برای نزدیکی به عربستان سعودی، به دلیل وجود بحرانهای متعدد در منطقه و به تبع حضور پررنگ ایدئولوژیک ایران در مسائل منطقهای برای پیشگیری از تهدیدات آمریکا و اسرائیل از طریق تقویت ائتلافها با گروههای دوست شیعی در عراق و با حزبالله بود، حس تهدید عربستان از ایران از ناحیه منطقه افزایش یافت. اما با گفتمان اعتدال روحانی در سیاست خارجی فرصتی برای هر دو کشور پدید آمده تا به تقویت روابط دوجانبه بپردازد.
دراین مقطع کشورهای همسایه ایران و عربستان می تواند در برقراری دوباره روابط دو کشور نقش آفرینی کنند و در چند روز گذشته هم شاهد این اقدامات از سوی برخی کشورهای منطقه بودیم.
پایگاه خبری فرامنطقه ای العالم هفته گذشته در گزارشی خبری ازعمار حکیم، رئیس ائتلاف ملی عراق در سخنرانی هشتمین سالگرد درگذشت پدرش انتشار داده که گفت: ماشاهد صفآرایی و دشمنی و اختلافات بیسابقهای در منطقه هستیم و میگوییم که تشدید اختلافات میان ایران و عربستان به نفع هیچ یک نخواهد بود و آنها هر دو کشوری بزرگ و اسلامی در منطقه هستند.
وی خاطرنشان کرد: چرا ما از دشمنی و اختلافات ابرقدرتها که منجر به دو جنگ جهانی و کشته شدن بسیاری از مردم شد پند نمیگیریم، کشورهایی که تا به امروز نیز با هم اختلاف دارند. شعلهور شدن جنگ میان ایران و عربستان فقط منطقه را ویرانتر میکند و به جای آبادکردن و پیشرفت، میلیاردها دلار هزینه خرید اسلحه میشود و تنها راهحل مشکلات دو کشور گفتوگو و تفاهم است.
وی درپایان گفت: ما معتقد هستیم که هر دو طرف عاقل هستند و راه برای آنان هموار است و فقط نیازمند تصمیم شجاعانه از طرف یکی از آنان است و منطقه بر لبه آتش بزرگی قرار دارد که اگر ایران و عربستان با هم گفتوگو و تفاهم نکنند مشکلات بزرگی در منطقه به وجود خواهد آمد.
پس از قطع روابط ایران و عربستان، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران از طرح تبادل دیپلمات میان دو کشور برای بازدید از سفارتخانه های در تهران و ریاض گفت.
وی همچنین افزود: روادید برای دو طرف جهت انجام این سفر صادر شده و 'منتظر هستیم که اقدامات نهایی انجام شود تا دیپلماتهای دو کشور بتوانند از سفارتخانهها و کنسولگریهایشان بازدید کنند'. او زمان احتمالی این دیدار را پس از برگزاری مراسم حج اعلام کرده است.
به نوشته روزنامه «القدسالعربی» ، پیش از اظهارات ظریف نیز «قاسم الأعرجی» وزیر کشور عراق از درخواست عربستان برای میانجیگری جهت پایان دادن به اختلافات با تهران خبر داده بود و تهران نیز به این درخواست عربستان پاسخ مثبت داد.
در حال حاضر روسیه نقش کشور ناظر بر نزدیکی دو کشور ایران و عربستان را ایفا میکند و بنا بر اعلام رسانههای روسی، وزارت خارجه روسیه از تهران و ریاض برای برگزاری نشست مشترک با نظارت مسکو دعوت بعمل آورده است.
پایگاه خبری السومریه نیوزدر مطلبی که هفته گذشته انتشار داده آورده است که: قاسم الاعرجی، وزیر کشورعراق گفت عربستان از حیدر العبادی، نخست وزیر عراق خواست تا در روابط میان ایران و عربستان میانجیگری کند.
الاعرجی افزود: در نشست خبری مشترک با وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، به درخواست محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان برای افزایش روابط ایران و عربستان از عراق اشاره کردم و نظر طرف ایرانی را به محمد بن سلمان رساندم و وی را باخبر کردم که کاهش تنش در روابط ایران- عربستان تنها با احترام به حجاج ایرانی و برخورد نیک با آنها ممکن می شود و طرف سعودی با این شرایط موافقت کرد و تاکید کرد درهای قبرستان بقیع هم اکنون به روی زائران ایرانی باز است.
الاعرجی تاکید کرد : عراق به ضرورت روابط صادقانه میان ایران و عربستان تاکید دارد؛ زیرا این مسئله بر تقویت امنیت منطقه نیز تاثیر می گذارد
از طرفی دیگر، پایان تنش های موجود میان ایران و عربستان بعد از پرونده هسته ایی مهم ترین و پرچالش ترین مساله در عرصه سیاست خارجی است. شاهدیم که دولت یازدهم از همان ابتدای کار تلاش هایی در جهت بهبود این روابط داشته است. سفر منطقه ایی محمد جواد ظریف، اشاره مستقیم روحانی در نخستین کنفرانس مطبوعاتی پس از انتخابات، استفاده از چهره های مطرح و توانمند سیاسی در این زمینه واز مصدایق تمایل و تلاش دولت برای برقراری روابط بدون تنش میان دو کشور است.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران دیروز در نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، در پاسخ به پرسشی در رابطه با آینده روابط تهران و ریاض گفت: من دلیلی نمیبینم که ایران و عربستان رابطهای خصمانه با یکدیگر داشته باشند. ما میتوانیم در زمینههای مختلف بینالمللی از جمله حل بحران سوریه، یمن و بحرین باهم همکاری کنیم.
وزیر خارجه ایران در همین رابطه به همکاری دو کشور در حل بحران ریاست جمهوری لبنان اشاره کرد و گفت: در این جریان دو کشور با همکاری هم عملکرد خوبی را ثبت کردند. ظریف در همین حال با اشاره به شهادت رسیدن صدها زائر ایرانی در مناسک حج سال گذشته و ادعاهای بی اساس وزیر خارجه عربستان مبنی بر اینکه تهران از تروریسم حمایت میکند، تصریح کرد: عربستان باید واقعیتهای منطقه را درک کند و متوجه باشد که دامن زدن به اختلافات منطقهای اوضاع را وخیمتر میکند. این در حالی است که همزمان وزیر خارجه عربستان سعودی از نگرانی کشورش نسبت به توافق هستهای 1+5 با ایران خبر داد و گفت: چندین کشور جهان از جمله عربستان سعودی از این توافق 'برجام' نگران هستند.
همچنین روزنامه فرامنطقهای الیوم در تحلیلی نوشت: دعوت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از مقتدی صدر و دست دادن عادل الجبیر با محمدجواد ظریف و همچنین عازم شدن حجاج ایرانی به عربستان نشان میدهد که عربستان برای ایجاد روابط با ایران تلاش می کند سیاستش را تغییر دهد.
دراین تحلیل که به قلم عبدالباری عطوان نوشته شده است عنوان شده است: 'وقتی که گفتیم عربستان سیاستش را تغییر داده است و در مقابل ایران و محورش سیاست باز در پیش گرفته است در حد طالع بینی و یا حدس و گمان نبود و دعوت محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از مقتدی صدر برای سفر به عربستان و استقبال گرم از او این تغییر سیاست را تایید میکند.
همچنین دست دادن محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران و همتای عربستانی خود یعنی عادل الجبیر بر تغییر سیاست و موضع عربستان تاکید دارد، سیاستی که به جای مقابله و جنگ رسانهای گفتوگو و دیپلماسی را در پیش گرفته است و چه بسا رخ دادن این رویدادها در چند روز پس از سفر پادشاه عربستان به مراکش و سپردن امور به ولیعهد معانی زیادی داشته باشد.
نمیخواهیم درباره اتفاقات اخیر مبالغه کنیم. اما زمانی که دکتر محمد صالح بن طاهر بنتن، وزیر حج عربستان از رئیس سازمان حج و زیارت ایران دعوت کرد تا به عربستان برود و در مورد دلایل عدم حضور حجاج ایرانی برای انجام مناسک حج گفتوگو کنند؛ روشن بود که پادشاهی عربستان خواهان ایجاد روابط با ایران از این راه و یا راه های دیگر بود.
تمام این مشکلات و سوء تفاهم هایی که باعث شد حجاج ایرانی سال گذشته به حج نروند برداشته شد، تمام شروط سفر حجاج ایرانی به عربستان لغو شد، روند گرفتن روادید از طریق سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع عربستان در ایران است تسهیل شد، مشکل تظاهرات ایرانیان علیه کفار و سرکشیهای آمریکا حل شد و اخبار شبه تایید شدهای وجود دارد که عربستان قبول کرده است تا دیههای قربانیان فاجعه منا که حدود 460 ایرانی هستند را بپردازد، تمام این دستاوردها به وجود نمی آمد مگر اینکه در دو طرف و به خصوص عربستان انعطاف پذیری شکل گرفته باشد. '
بنابرین گسترش آیندهی روابط سیاسی دو کشور با تفاهم مشترک و امید به تحقق ارادهی مشترک دو طرف برسر منافع حساس ایدئولوژیک و ژئوپولتیک امکانپذیر است و در این راستا براین باور است که تفاهم مشترک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بر سر عراق میتواند به تفاهم مشترک دو کشور در مسائل حساسی چون پروندهی هستهای ایران، اوپک و آیندهی سیاستهای مشترک نفتی و ترتیبات امنیتی خلیجفارس بینجامد و عمق تعارض دو طرف بر سر عراق نیز به اتخاذ مواضع تند از سوی دو طرف خواهد انجامید.
تکیه بر منافع مشترک ژئوپلتیک دوجانبه از جمله همکاری امنیتی در خلیجفارس، همکاری در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای، مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و در حوزه خلیجفارس میتواند ایران و عربستان را از تصور تهدید متقابل در خاورمیانه بزرگتر خارج کند.
این تحول خود میتواند نقطه خوبی برای همکاری دو کشور در مسائل منطقهای از جمله دستیابی به یک راهحل بینابینی و سیاسی برای حل بحران سوریه یا حتی همکاری برای حل بحران سیاسی فعلی در مصر باشد.
همچنین با تقویت گفتمان اعتدال در دوران دولت روحانی در ایران، 'عمل گرایی' در سیاست منطقهای ایران تقویت شد. و این تحول برداشت 'تهدیدمتقابل' بین ایران و عربستان را که بیشتر ناشی از سیاستهای دو کشور در واکنش به تحولات منطقهای است کمرنگ کرده و متعاقبا منجر به تقویت روابط دو کشور میشود.
**گروه ایرنا مقاله
از: محمدرضا یوسف نژاد خبرنگار خبرگزاری ایرنا مرکز سمنان
انتشاردهنده: جانعلی فتحی
کپی شد