در این مطلب آمده است: غرور، خودبینی و شدیدش، «کیش شخصیت» است و کیش شخصیت، آن نوع خود برتر بینی است که با به خدمت گرفتن جهل و ساده لوحی دیگران و نیز تملقگوییهای افراطی توجیهگران و اطرافیان بر شخص عارض میشود آن چنان که خود را نماد فضایل و مطلق همهی محاسن میپندارد.
به هرحال این عارضه روحی و شخصیتی در استعمار فرهنگی و استعمار عاطفی رخ میدهد؛ آنجا که مردم عادت دارند به امور ساده رنگ فرازمینی و الوهیت بدهند.
غرور علمی
عارضهای سبکتر از کیش شخصیت ویرانگر، غرور علمی است که با نهایت تاسف گریبان صاحب علمان را میگیرد آن چنان که خود را تافته جدا بافته و موجود فوق زمینی میپندارد و به زمین و زمان فخر میفروشند و ذرهای هم حاضر نیستند از آن جایگاه کاذب کبریایی خود ساخته و خود خواسته پایین بیایند.
تمثیل عبرت آموز مولانا
علامهی بزرگ زندهیاد « استاد سید جلال الدین آشتیانی » در پیشگفتار عالمانه و ممتعی که بر « شرح مثنوی معنوی مولوی » بر ترجمهی « رینولد نیکلسون » مصحح و شارح بزرگ مثنوی مولانا نوشته اند، میگویند: « مولانا جلال الدین، یکی از بزرگترین و جامعترین عرفا و متصوفه در دوران است که به متابعت از مشیت الهیه، اثری جامع و عظیم را برای طالبان حق در سلک نظم و به قید تحریر در آورد تا خواص ارباب معرفت را راهنمایی مفید باشد و طالبان و مشتاقان عرفان را بهترین مرشد. وی در القای معارف الهیه آن چنان چیره دست است که فیض اثر بیمانند او، مبتدیان با ذوق را نیز نافع است.
به جرات میتوان گفت که غور مولانا در عویصات (کار دشوار) عرفانی و کر و فر و احاطهی غیرقابل توصیف او به مباحث تصوف و تصرفات او در افکار عرفانی به زیبایی و روانی شعرا و خللی وارد نساخته است. از طرف دیگر، طرح دقایق عمیق در لباس زیبای شعر و به زبانی بسیار ساده، توام با انواع امثله و حکایات سبب شده است تا عموم مردم، هریک به فراخور استعداد از این خرمن پربرکت، خوشهای قابل برچینند.» (صص 31 و 32)
استاد فقید، علامه بدیع الزمان فروزانفر در کتاب « مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی » صفحهی 28 مینویسند: « مآخذ آن، قصهای است که در لطایف عبید (عبید زاکانی ادیب و سخنور و منتقد بزرگ سدهی هشتم هجری قمری و سرایندهی منظومهی « موش و گربه ») مذکور است و چون به احتمال قوی آن قصه را عبید از روی ماخذ دیگر نقل کرده است
درسی که ابوعلی مسکویه به بوعلی سینا آموخت
شکی نیست که بوعلی سینا از نوابغ علمی و فکری کم نظیر تاریخ بشر است، عالمی جامع الاطراف،فیلسوفی کمنظیر و پزشکی روان شناس متفکری که تا شناخت چونی اندیشههایش، راه دراز و نا شناختهای پیش پای بشر است. با این همه، همانند انسانهای بزرگ و نام آور، در کنار آن ویژگیها و صفات پسندیده، مشکلات شخصیتی و رفتاری هم داشته است که در اینجا ما را با آن، کار نیست فقط آنچه مربوط به مضامین مقالهی ماست، مینویسیم باشد که از زندگی بزرگانمان درس درستی، فروتنی و پاکی و پاکدامنی بیاموزیم. « ابوعلی مسکویه » (احمد بن محمد بن یعقوب) معروف به « ابن مسکویه » مورخ و طبیب و فیلسوف عربی نویس ایرانی، در گذشته به سال 421 ه. ق (هفت سال پیش از مرگ بوعلی سینا، از دنیا رفت) منشی وکتابدار مهلبی وزیر بود. بعدها در زمان عصدالدوله و صمصام الدوله دیلمی، در دستگاه ابوالفضل ابن عمید و پسرش ابوالفتح ابن عمید تقرب یافت و در ری مقام شامخی داشت. از آثار معروفش کتاب تاریخی « تجارب الامم » است که در آن وقایع عمومی عالم را از بعد از طوفان نوح تا سال 369 ه. ق شرح داده است.
بینشمندی نه دانشمندی
از منظر اهل دل، آن معرفتی بایستهی اهل کمال است که رهپوی آن راهی به حقیقت و معرفت میرسد و آدمی را به قلهی کمال و چکاد قرب رهنمون میشود و تشنگان را به سرچشمهی حکمت الهی میرساند و پاکبازشان کند، پاکبازانی که در بحر عمیق غرق میشوند اما به آب دریای ظاهر و دنیوی آلوده نمی شوند
مولانا بدان سبب، پای مرد پرغرور ظاهربین علم نحو را به میان میکشد تا راه دل و سلوک الیالله را به وی و ما بیاموزد و شیوهی محو و فنا را پیش پای مان بگذارد تا به خواندههای کتاب ظاهر که غرور و کیش شخصیت عارض شان میکند، فریفته نشویم و به زمین و زمان فخر نفروشیم چنان که نحوی فروخت و نحویهای دنیوی هم راهی آن راهاند و شناخت آنان نیز در دنیای پیرامون کم زحمتترین راه است
7341/6026
خبرنگار: خدیجه سلطانی پور ** انتشاردهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازهترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
به هرحال این عارضه روحی و شخصیتی در استعمار فرهنگی و استعمار عاطفی رخ میدهد؛ آنجا که مردم عادت دارند به امور ساده رنگ فرازمینی و الوهیت بدهند.
غرور علمی
عارضهای سبکتر از کیش شخصیت ویرانگر، غرور علمی است که با نهایت تاسف گریبان صاحب علمان را میگیرد آن چنان که خود را تافته جدا بافته و موجود فوق زمینی میپندارد و به زمین و زمان فخر میفروشند و ذرهای هم حاضر نیستند از آن جایگاه کاذب کبریایی خود ساخته و خود خواسته پایین بیایند.
تمثیل عبرت آموز مولانا
علامهی بزرگ زندهیاد « استاد سید جلال الدین آشتیانی » در پیشگفتار عالمانه و ممتعی که بر « شرح مثنوی معنوی مولوی » بر ترجمهی « رینولد نیکلسون » مصحح و شارح بزرگ مثنوی مولانا نوشته اند، میگویند: « مولانا جلال الدین، یکی از بزرگترین و جامعترین عرفا و متصوفه در دوران است که به متابعت از مشیت الهیه، اثری جامع و عظیم را برای طالبان حق در سلک نظم و به قید تحریر در آورد تا خواص ارباب معرفت را راهنمایی مفید باشد و طالبان و مشتاقان عرفان را بهترین مرشد. وی در القای معارف الهیه آن چنان چیره دست است که فیض اثر بیمانند او، مبتدیان با ذوق را نیز نافع است.
به جرات میتوان گفت که غور مولانا در عویصات (کار دشوار) عرفانی و کر و فر و احاطهی غیرقابل توصیف او به مباحث تصوف و تصرفات او در افکار عرفانی به زیبایی و روانی شعرا و خللی وارد نساخته است. از طرف دیگر، طرح دقایق عمیق در لباس زیبای شعر و به زبانی بسیار ساده، توام با انواع امثله و حکایات سبب شده است تا عموم مردم، هریک به فراخور استعداد از این خرمن پربرکت، خوشهای قابل برچینند.» (صص 31 و 32)
استاد فقید، علامه بدیع الزمان فروزانفر در کتاب « مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی » صفحهی 28 مینویسند: « مآخذ آن، قصهای است که در لطایف عبید (عبید زاکانی ادیب و سخنور و منتقد بزرگ سدهی هشتم هجری قمری و سرایندهی منظومهی « موش و گربه ») مذکور است و چون به احتمال قوی آن قصه را عبید از روی ماخذ دیگر نقل کرده است
درسی که ابوعلی مسکویه به بوعلی سینا آموخت
شکی نیست که بوعلی سینا از نوابغ علمی و فکری کم نظیر تاریخ بشر است، عالمی جامع الاطراف،فیلسوفی کمنظیر و پزشکی روان شناس متفکری که تا شناخت چونی اندیشههایش، راه دراز و نا شناختهای پیش پای بشر است. با این همه، همانند انسانهای بزرگ و نام آور، در کنار آن ویژگیها و صفات پسندیده، مشکلات شخصیتی و رفتاری هم داشته است که در اینجا ما را با آن، کار نیست فقط آنچه مربوط به مضامین مقالهی ماست، مینویسیم باشد که از زندگی بزرگانمان درس درستی، فروتنی و پاکی و پاکدامنی بیاموزیم. « ابوعلی مسکویه » (احمد بن محمد بن یعقوب) معروف به « ابن مسکویه » مورخ و طبیب و فیلسوف عربی نویس ایرانی، در گذشته به سال 421 ه. ق (هفت سال پیش از مرگ بوعلی سینا، از دنیا رفت) منشی وکتابدار مهلبی وزیر بود. بعدها در زمان عصدالدوله و صمصام الدوله دیلمی، در دستگاه ابوالفضل ابن عمید و پسرش ابوالفتح ابن عمید تقرب یافت و در ری مقام شامخی داشت. از آثار معروفش کتاب تاریخی « تجارب الامم » است که در آن وقایع عمومی عالم را از بعد از طوفان نوح تا سال 369 ه. ق شرح داده است.
بینشمندی نه دانشمندی
از منظر اهل دل، آن معرفتی بایستهی اهل کمال است که رهپوی آن راهی به حقیقت و معرفت میرسد و آدمی را به قلهی کمال و چکاد قرب رهنمون میشود و تشنگان را به سرچشمهی حکمت الهی میرساند و پاکبازشان کند، پاکبازانی که در بحر عمیق غرق میشوند اما به آب دریای ظاهر و دنیوی آلوده نمی شوند
مولانا بدان سبب، پای مرد پرغرور ظاهربین علم نحو را به میان میکشد تا راه دل و سلوک الیالله را به وی و ما بیاموزد و شیوهی محو و فنا را پیش پای مان بگذارد تا به خواندههای کتاب ظاهر که غرور و کیش شخصیت عارض شان میکند، فریفته نشویم و به زمین و زمان فخر نفروشیم چنان که نحوی فروخت و نحویهای دنیوی هم راهی آن راهاند و شناخت آنان نیز در دنیای پیرامون کم زحمتترین راه است
7341/6026
خبرنگار: خدیجه سلطانی پور ** انتشاردهنده: جانعلی فتحی
برای آگاهی از تازهترین اخبار و رویدادها در استان سمنان به نشانی IRNASEMNAN@ کانال اخبار ایرنا سمنان مراجعه کنید.
کپی شد