در این مطلب آمده است: ما امروز به واسطه تجربه‌های تاریخی و فهمی که از مناسبات دنیا داریم، عموما فکر می‌کنیم و در بحث‌های شفاهی، قیافه آگاهان را به خود می‌گیریم و ابراز می‌داریم و بر این باوریم که تا عقیده‌ای مستظهر به منافع «قدرت» نباشد، امکان توفیق ندارد، معمولا در تحلیل‌هایمان از وقایع، پای قدرت‌های بزرگ را و در دوره‌ی معاصر پای آمریکا، شوروی و انگلیس را به میان می‌کشیم و دست پنهانی را در امور عالم دخیل می‌دانیم.
امروز خیلی‌ها هستند که گمان می‌کنند همان هیئت مدیره، روز آمد شده و با ساز و کار مشخص می‌خواهد، بی‌احترامی و بی‌حجابی و بی‌ادبی و عیش و عشرت حرام را وارد آب و خاک ما کند تا بعدا به نیات پلیدش دست یابد، من هرگز نمی‌گویم کسی برای ما توطئه نمی‌کند، نقشه نمی‌کشد و برنامه نمی‌ریزد، نه ؛ اما می‌گویم برخلاف تصور رایج این طور نیست که این هیات‌مدیره تصمیم به ترویج بی‌بند و باری بگیرد، بعد هم این طرف جوانان عزیز ما بر آن تصمیم گردن بگذارند و به سرعت بی‌بند و بار شوند، در مسایل بین‌المللی هم نمی‌گویم اتفاقی نیفتاده و تصمیمی گرفته نشده، بلکه می‌گویم‌؛ آیا سران چند کشور، این همه موثرند که اگر بگویند، بشود، این طرف هم بشود؟ آیا این نوع تحلیل‌ها، بافتن خرافه‌هایی پر رمز و راز برای «سلب مسئولیت» نیست؟ هر کس قصه را ساده بگیرد، در دام ساده انگاری می‌افتد، گاهی در شبکه‌های ماهواره‌ای می‌شنویم که بعضی از تحلیل‌گران سن و سال‌دار گرفتار همین ساده انگاری می‌شوند و بی‌آن که خود ملتفت باشند ترویج خرافه می‌کنند از بغضی که دارند، به واسطه عداوتی که نسبت به انقلاب در دل پرورانده‌اند، طوری تاریخ را مرور می‌کنند که انگار نه انگار سال پنجاه و هفت مردمی از خانه بیرون آمدند، شعار دادند، سینه سپر کردند، جلو گلوله رفتند، جان دادند تا سرنوشت کشورشان را خود رقم بزنند و مردم سالاری دینی را قوت بخشند، حق انتخاب داشته باشند و با جان و دل به پای صندوق‌های رای بروند و برای این کار با تمام وجود با رژیم سلطنت درافتادند، مشکل برخی از انقلابی‌های نادم هم همین است، برای این که از خود سلب مسئولیت کنند، بار مسئولیت را و میزان تاثیر و تاثر را به گردن چیزهای دیگر می‌اندازند.
درست است که «دموکراسی» راه فریب را نیز آسان کرده است و مردم را هدایت می‌کنند و وامی دارند تا کاری کنند که اربابان قدرت اراده کرده‌اند به خصوص نظام سرمایه داری با زیرکی و دسیسه، کاری می‌کنند که مردم در خیال، خود را موثر بپندارند و در عمل همان کاری را بکنند که از قبل برایشان برنامه ریزی شده، البته چیزی که نباید از خاطر دور نگه داریم این است که نظام‌های غیردموکراتیک هم بی‌اشکال نیستند،
سیستم رای گیری و انتخابات، معقول‌ترین، کم هزینه‌ترین، صلح‌آمیزترین و آسان‌ترین روش است برای تغییر و برای جلوگیری از تمرکز قدرت. جهان را به هزار راه دیگر هم می‌شود اداره کرد، اما به تجربه ثابت شده است که انتخابات با برخی اشکالاتش از راه‌های دیگر کم‌خطرتر و دست یافتنی‌تر است. برای پایین آوردن ضریب خطا هم بهترین کار بالابردن میزان مشارکت است. در ایران حدود پنجاه و شش میلیون نفر می‌توانند رای بدهند، این پنجاه و شش میلیون قدرت و عظمت و همتی دارند که می‌توانند بهترین آینده را برای کشور رقم بزنند، انتخابات مهم‌ترین امکان برای حضور هر نوع سلیقه و فکر و گرایش است، قدرش را بدانیم و به بهانه‌های واهی از دستش ندهیم.
حضور پرشور همگانی در انتخابات فردا و دادن رای به نامزد مورد نظر خود، بی‌شک در سرنوشت میهن و مردم ما اثرگذار خواهد بود. همه‌ی ما مسئولیم، شانه از زیر بار مسئولیت خالی نکنیم و با انتخاب «اصلح» کشور را در برابر مسایل و مشکلات عدیده بیمه کنیم.
7342/6026/
خبرنگار: خدیجه سلطانی پور **انتشار دهنده: جانعلی فتحی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.