در این مطلب می خوانیم: امروزه پدیده طلاق عاطفی ریشه اصلی بیشتر آسیبهای فردی و اجتماعی در جامعه تبدیل شده است بر این اساس زندگیهای زوجها به یک هم خانه شبیه شده و بنابراین لازم است این معضل به صورت اساسی و کارشناسانه بررسی و رفع شود.
یکی از مهمترین و بزرگترین معضلات اجتماعی در زندگی امروز زوجها به خصوص زوجهای جوان، پدیدهی طلاق عاطفی است، امروزه اعضای یک خانواده با وجود اینکه در کنار همدیگر زندگی میکنند اما ارتباط، تعاملات کلامی و فیزیکی آنها بسیار پایین است و افراد کاملا از یکدیگر دور هستند و این ریشه اصلی شکل گیری بحرانهای زندگیهای زوج ها است و باید این پدیده بطور اساسی و کارشناسانه بررسی و برای رفع آن چاره سازی کرد.
طلاق عاطفی به معنای جدایی روحی و معنوی زوجین از یکدیگر است، در این شرایط تعهد زوج ها نسبت به یکدیگر از بین میرود و فرزندان با ترس از تبعات پس از طلاق رسمی، علت اصلی ماندن آنها در کنار یکدیگر است.
بیشترین طلاق عاطفی در سه تا چهار سال اول ازدواج اتفاق میافتد و سردی رابطه میان زن و شوهر سبب تضعیف ارتباط عاطفی میان زوج ها میشود که در این صورت زوجها با یکدیگر بیگانه میشوند و تنها حکم یک همخانه را پیدا میکنند که از لحاظ روحی و جسمی خط و مرزهایی را برای یکدیگر تعیین میکنند که این امر به طور قطع موجب کم رنگ شدن علایق، مسوولیت و در نهایت طلاق شناسنامهای میشود.
طلاق عاطفی ریشه اکثر آسیبهای اجتماعی و فردی در زندگیهای خانوادگی جامعه ما است.
پدیده طلاق در هر 2 صورت عاطفی و شناسنامهای آسیبهای بسیار جبران ناپذیری برای فرد و اجتماع به همراه دارد در واقع در صورت ادامه زندگی با وجود طلاق عاطفی، زندگیهای خارج از چارچوب اخلاقی و شرعی است افزایش مییابد و در طلاق ثبتی نیز از آسیبهای اجتماعی ناشی از آن در امان نخواهیم بود.
مهم ترین دلایل بروز طلاق عاطفی در خانوادهها عبارتند از تسلط فضای مجازی در اثر رشد روزافزون فناوری ها، روزمرگی، مشغلههای اقتصادی، ناآشنایی زوجین با شیوههای صحیح مهارتهای ارتباطی، رواج بیاعتمادی بین زوجین، بدبینی، سوءظن، بیمسوولیتی، نداشتن تفریحات سالم، ازدواج زودرس و ناخواسته یا ازدواج غلط، درک نکردن متقابل زوج ها، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل از دلایل بروز طلاق عاطفی بین زوجین است.
آسیبهای ناشی از طلاق عاطفی را بسیار مخربتر از طلاق ثبتی و رسمی است و نگاه زوجین نسبت به زندگی باید یک نگاه مثبت توام با صمیمیت و مهربانی باشد، توهمات، سوءظنهای خیالی و غیرواقعی تنها روابط بین آنها را سرد و بیاحساس میکند بنابراین زوج ها باید از تفکراتی که استحکام روابط و بنیان خانواده را خدشهدار میکنند، پرهیز کنند.
بسیاری از زوجین فرزندآوری را یکی از اساسیترین راه حل جبران خلاءهای ناشی از طلاق عاطفی خود میدانند در حالی که این راهکار نه تنها کمکی به حل مسئله نخواهد کرد بلکه فرد دیگر را قربانی خودخواهیهای خود کردهایم.
پیشگیری از بروز و شیوع طلاق عاطفی بین زوج ها نیازمند اجرای برنامههای درست، مستمر آگاهسازی، آموزش مهارتهای زندگی و استفاده از مشاورههای خانوادگی پیش از ازدواج است که به طور حتم نقش بسیارتاثیرگذاری در پیشگیری و کاهش طلاق عاطفی دارد.
7341/6103
خبرنگار: خدیجه سلطانی پور ** انتشاردهنده: مصطفی دهقان
منبع : ایرنا
یکی از مهمترین و بزرگترین معضلات اجتماعی در زندگی امروز زوجها به خصوص زوجهای جوان، پدیدهی طلاق عاطفی است، امروزه اعضای یک خانواده با وجود اینکه در کنار همدیگر زندگی میکنند اما ارتباط، تعاملات کلامی و فیزیکی آنها بسیار پایین است و افراد کاملا از یکدیگر دور هستند و این ریشه اصلی شکل گیری بحرانهای زندگیهای زوج ها است و باید این پدیده بطور اساسی و کارشناسانه بررسی و برای رفع آن چاره سازی کرد.
طلاق عاطفی به معنای جدایی روحی و معنوی زوجین از یکدیگر است، در این شرایط تعهد زوج ها نسبت به یکدیگر از بین میرود و فرزندان با ترس از تبعات پس از طلاق رسمی، علت اصلی ماندن آنها در کنار یکدیگر است.
بیشترین طلاق عاطفی در سه تا چهار سال اول ازدواج اتفاق میافتد و سردی رابطه میان زن و شوهر سبب تضعیف ارتباط عاطفی میان زوج ها میشود که در این صورت زوجها با یکدیگر بیگانه میشوند و تنها حکم یک همخانه را پیدا میکنند که از لحاظ روحی و جسمی خط و مرزهایی را برای یکدیگر تعیین میکنند که این امر به طور قطع موجب کم رنگ شدن علایق، مسوولیت و در نهایت طلاق شناسنامهای میشود.
طلاق عاطفی ریشه اکثر آسیبهای اجتماعی و فردی در زندگیهای خانوادگی جامعه ما است.
پدیده طلاق در هر 2 صورت عاطفی و شناسنامهای آسیبهای بسیار جبران ناپذیری برای فرد و اجتماع به همراه دارد در واقع در صورت ادامه زندگی با وجود طلاق عاطفی، زندگیهای خارج از چارچوب اخلاقی و شرعی است افزایش مییابد و در طلاق ثبتی نیز از آسیبهای اجتماعی ناشی از آن در امان نخواهیم بود.
مهم ترین دلایل بروز طلاق عاطفی در خانوادهها عبارتند از تسلط فضای مجازی در اثر رشد روزافزون فناوری ها، روزمرگی، مشغلههای اقتصادی، ناآشنایی زوجین با شیوههای صحیح مهارتهای ارتباطی، رواج بیاعتمادی بین زوجین، بدبینی، سوءظن، بیمسوولیتی، نداشتن تفریحات سالم، ازدواج زودرس و ناخواسته یا ازدواج غلط، درک نکردن متقابل زوج ها، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل از دلایل بروز طلاق عاطفی بین زوجین است.
آسیبهای ناشی از طلاق عاطفی را بسیار مخربتر از طلاق ثبتی و رسمی است و نگاه زوجین نسبت به زندگی باید یک نگاه مثبت توام با صمیمیت و مهربانی باشد، توهمات، سوءظنهای خیالی و غیرواقعی تنها روابط بین آنها را سرد و بیاحساس میکند بنابراین زوج ها باید از تفکراتی که استحکام روابط و بنیان خانواده را خدشهدار میکنند، پرهیز کنند.
بسیاری از زوجین فرزندآوری را یکی از اساسیترین راه حل جبران خلاءهای ناشی از طلاق عاطفی خود میدانند در حالی که این راهکار نه تنها کمکی به حل مسئله نخواهد کرد بلکه فرد دیگر را قربانی خودخواهیهای خود کردهایم.
پیشگیری از بروز و شیوع طلاق عاطفی بین زوج ها نیازمند اجرای برنامههای درست، مستمر آگاهسازی، آموزش مهارتهای زندگی و استفاده از مشاورههای خانوادگی پیش از ازدواج است که به طور حتم نقش بسیارتاثیرگذاری در پیشگیری و کاهش طلاق عاطفی دارد.
7341/6103
خبرنگار: خدیجه سلطانی پور ** انتشاردهنده: مصطفی دهقان
منبع : ایرنا
کپی شد