امنیت و سلامت دو نعمت ناشناخته، شان خانه ملت، نسبت دانشآموز به معلم، هیچ کس همه چیز را نمیدانست، اصلاح قیمت بنزین، پرداخت یارانه، بسیج، دستاوردهای دانشبنیان راهکار مقابه با تحریم، اعتراض و آشوب، شریعتی مبارز بیدادگر و صلح، سوءاستفاده از موقعیتهای شغلی، مطالبه و فضای مجازی، از جمله موضوعهایی بود که مطبوعات محلی استان سمنان در هفته جاری به آنها پرداختند.
روزنامه بیان مردم
« بیان مردم » روزنامه استان سمنان است که در هفته جاری موضوعهایی چون اعتراض و آشوب، شریعتی مبارز بیدادگر و صلح، سوءاستفاده از موقعیتهای شغلی و مطالبه مردمی را مورد اشاره قرار داد.
از مسائل مهمی که در هفته جاری مورد توجه این روزنامه قرار گرفت، مطلبی به عنوان « مطالبه» نوشته رضا قدس است.
در این مطلب آمده است: مطالبه آن چه عیان است این است که همه مردم از تدبیر امور جامعه و کشور از سوی دولت با تعریف قوای سهگانه و سایر بخش های تاثیرگذار از مدیران و مسئولان و دستاندرکاران دیگر در اداره و مدیریت مطلوب کشور بخصوص در امر معیشت عمومی، بیکاری، رکود، تورم و گرانی راضی نیستند و بر آن اعتراض دارند.
این دغدغه را اکثر خانوادهها دارند و هر جا که فرصت پیدا کردهاند یا پیدا میکنند ابراز می دارند، این دغدغه که آن را مردمی یا به عبارت بهتر فراگیر در اقشار جامعه میدانم امروز با عیان شدن تغییر یکباره قیمت بنزین، دیروز با مسئله کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار، بیکاری و گرانی و لابد فردا برای مسایل دیگر علنی شده و خواهد شد، منتها با تاکید به این که مردم با تخریب و شورش مخالف هستند و حساب آنها با اغتشاشگران جداست.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: دغدغه مردم این است که به جای رشد اعتماد عمومی و پاک دستی و اصلاحات و امید، اکثر مردم اذعان می کنند که از مهمترین بحرانهای امروز؛ رانتخواری و شیوع فساد، شکسته شدن یا فروپاشی «اخلاق- اعتماد عمومی» و نداشتن «افق»، اقتصاد بیمار و رخنهی ناامیدی است و همه اینها شده دغدغه آحاد مردم.
پس چاره چیست؟ ببینید؛ چهل سال عمر کمی نیست و اگر کسی در این مدت مداوما به کار مدیریتی مشغول بوده باشد بی تردید صاحب موقعیتی ممتاز شده، حرف و تجربه و امضایش وزن ویژه یافته و تبحر لازم کسب کرده است، معالوصف از ایشان بزرگتر و مجربتر رفتهاند، اینها هم چارهای ندارند جز اینکه بروند و میز و منزل را به دیگری بسپارند. وقتی باید برود، چه بعد از چهل سال چه پنجاه سال؛ چه به بهانه قانون و چه به بهانه خستگی؛ هم وزیر و وکیل و مدیر و مسئول باید از میز و صندلی خود بلند شود و هم دیگران جای خودشان را بدهند به جوانترهای پرشور علاقه مند- کاربلد و مجرب؛ اگر مشکل تجربه و تخصص است میشود این مشکل را با آموزش حین خدمت و نشاندن جوانترها وردست مدیران، برای کسب تجربه و یادگیری فوت و فن های لازم حل کرد.
بهترین راه این است که مدیران جدید از تجربه، تخصص، حکمت و فراست مدیران قبل از خود به عنوان مشاور بهره جویند. یک مسئله دیگر هم باید به مسایل مدیریتیمان اضافه کنیم. به سرعت تغییر در دنیا چنان پر شتاب است که باورش برای بعضی ها دشوار است. این تغییرات را نباید ظاهری و دست کم بگیریم. گاهی تغییرات چنان بنیادی و موثرند که اگر نتوانیم درکشان کنیم و اگر موفق نشویم خود را با گردش روزگار همراه کنیم خیلی زود از قافله دنیا عقب میمانیم و قافیه را به دوست و دشمن می بازیم.
هفتهنامه کویر امروز
هفته نامه «کویر امروز » یکی از نشریه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان سمنان به موضوعی با محتوای اینکه، فضای مجازی تریبونی برای بازگویی دغدغههای شهروندان دامغانی است به قلم محمدحسن بیکی با عنوان « دامغان در بستر فضای مجازی » پرداخت.
در این مطلب آمده است: در این دوره وانفسا گاه نویسنده دردمند و دغدغه دار مجبور است که گاه به لحاظ امنیت شغلی و موقعیت اجتماعی خود با نام مستعار و گاه با نام و نام خانوادگی خویش اما به اختصار گام در میدان پرخطر انگ و تهمت گذارد و مهیای شنیدن توهین و دیدن بی مهری مسوولین قرار گیرد.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: خوشبختانه شبکه های اجتماعی به عنوان تریبونی آزاد در اختیار بخش عظیمی از آحاد افراد جامعه و شهروندان دغدغه مند قرار گرفته است که از طریق آن عقیده و نظر و دیدگاه خویش را به اشتراک گذارند و حقانیت و حجیت نظرات خود را تثبیت نمایند و دغدغه های اجتماعی و دردهای شهروندان و نوع نگاهشان به مسئولین شهری و عملکرد آنان را در معرض توجه عامه مردم قرار دهند و به همین جهت امروزه اغلب نوشته ها و نظرات به عنوان کالاهای فرهنگی و نقد اجتماعی و امثالهم، فعالان مجازی را واداشته که در نوشته های خود از حقوق زن و مرد و کودک و کارگر دفاع نمایند و هر چند که با کمال تاسف باید گفت که جامعه فشل غالبا کمترین احترامی برای نظرات آنان قائل نمی باشد.
البته نباید از نظر دور داشت که در میان منتقدین افراد خودرای و سبک مغز و متعصب هستند که « نگاه آرمانی» را به شکل رویایی می بینند و با خیال پردازی و دلخوشی کاذب در پی جامعه ای تخیلی بوده و دیدگاه پوچ و نگاه ناچیز خود را در فضای مجازی می پراکنند و به نمایش می گذارند. در حالیکه نگاه و بینش آنها با «واقعیات » جامعه فاصله ای بسیار دارد و این فضای مجازی است که این امکان را به افراد متهم داده که با خیال پردازی به شکل شعارگونه از خود شخصیتی به ظاهر آگاه و فرهیخته و چهره ای دلسوز و دغدغه مند ارائه دهند که شاید هیچ شباهتی با شخصیت واقعی آنها نداشته باشد.
بر این اساس افراد بسیار زیادی هستند که پی در پی و لاینقطع از صبح علی الطلوع تا پاسی از شب مرتب از حفاظت از محیط زیست، دفاع از حقوق شهروندی و حمایت از کودکان کار و کاستی ها و کمبودهای جامعه شکوه می کنند اما در عمل حاضر نیستند که کوچکترین قدمی در راستای حمایت از آنچه مدافع آن می باشند قدمی عملی و واقعی بردارند و بجای نقد مدام در حال انتقاد از کوتاهی فلان مسئول بوده و خود را در برابر انبوه کمبودها و کاستی ها مقصر نمی دانند.
روزنامه پیام
«روزنامه پیام» استان سمنان در هفتهای که گذشت مطالبی چون نعمت امنیت و سلامت، شأن خانهی ملت، نسبت دانشآموز به معلم، اصلاح قیمت بنزین، پرداخت یارانه، بسیج، شرکتهای دانشبنیان را مورد اشاره قرار داد.
یکی از موضوع های مهمی که در این روزنامه مورد توجه قرار گرفت، مطلبی به عنوان « آرامش استان در گرو مساعی مسوولان است» به قلم منصور فرزامیراد است.
در این مطلب آمده است: بعد از سه برابر شدن غیرمنتظره و ناگهانی قیمت بنزین، یکی از قولها و تاکیداتی که رهبری و مسئولان اجرایی کشور داشتند و به نظر میرسد بر تاکید خود پافشاری دارند و آن را عاملی تعیینکننده و سرنوشتساز جهت حفظ آرامش و بازدارندگی از غلیان میدانند، مهار تورم بعد از آن شوک سه برابر شدن قیمت بنزین است.
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: اکنون که توپ در زمین مسئولان است و باید اهل بازار را از اجحاف بازدارند، به اقدامات روشمند و زنجیرهی با نظارت محسوس و نامحسوس اولیای استان به ویژه استاندار و فرمانداران به نتیجه خواهد رسیدکه پاداش این جهانی و آن جهانی خواهد داشت.
در ادامه این یادداشت آمده است: در این زمینه پیشنهاد میشود که نخست به فرهنگسازی بپردازیم و ضمن حفظ تعادل میان عرضه و تقاضا به مردم بیاموزیم و امید بدهیم تا زیاد نخرند و از ذخیرهسازی بپرهیزند و نیز در برخورد با موضوع اجحاف به اهلش، مراجعه کنند و مطمئن باشند که فریادرسی هست و جایی برای انفعال نیست. دوم، تقویت تعاونیهای روستایی و شهری از ضروریات است تا کالا از تولید به دست مصرفکننده برسد و دست واسطهها کوتاه گردد. سوم، کمک گرفتن از خود اصناف است که باید خودشان، بازوی نظارت نیروهای مبارزه با گران فروشی باشند بدون اینکه موضوع ساخت و پاخت پیش بیاید که البته چشم بیدار نهادهای نظارتی و بازرسی میتواند بازدارندهی چنین ارتباط ناسالمی باشد. چهارم، کمک گرفتن از نهادهای مردمنهاد است که بدون هیچ چشمداشتی، قصد همکاریهای فکری و اجرایی دارند. پنجم، مدیریت این نیروهاست با مسئول ذیربط و مسئولان ردهی پایینتر تا سیر امور، راه خود را طبق قاعده و بر اساسی روشنمند پی بگیرد و ششم، گزارش نتیجهی اقدامات و برنامهها به مردم است تا با آرامش خاصی در این شرایط سخت به زندگی خود ادامه دهند و نتیجه آن که با چنین تلاشهایی آرامش استان در پی طوفان اعتراضات دیگر مکانها، حفظ خواهد شد و منظور از بالا بردن قدرت خرید مردم با همین امکانات برنامهریزی شده است نه خروار خروار پولی که وجود خارجی ندارد.