در روز تضرع رهروان شیوه هدایت در وفات آخرین منجی و امامی غریب، جهان شاهد سالگرد رحلت بزرگترین انسانی است که بشریت به خود دیده است و والاترین پیامآوری که «رحمه للعالمین» را از سوی خداوند به ترجمان مبعوث شده بدل کرد و از کوثر هدایتش نسلی پاک و بیمثال برجای گذاشت که با خون پاک شهادت وضو گرفتن را سینه به سینه به نظاره نشستند تا حجت تمام شود.
امروز جهان شهادت میدهد که نخستین نوه آخرین رسول رحمت نیز کریمانه دست در دست شهادت داد تا شاهدی دیگر بر حق و حقیقت باشد.
امروز جهان شاهد است و شهادت میهد مستمر و مداوم که آن رسول عشق و دومین امام رستگاری، نسخه کامل بشریت و اسوه حسنهای بود که تمامی رفتار و کردارش بیانگر تعالیم مکتب اسلامی بود.
رحلتشان آسمان مدینه و بقیع را به اندوه نشاند و عالمی در عزا فرو رفت و شهر مدینه یکسره بلا شد و غضب خلافت نقطه آغاز نالههای جگر سوز زهرای مرضیه(س) و غریبی و تنهایی علی مرتضی و فرزندانش تا ابد تاریخ به ثبت و تکرار تا ظهور آخرین منجی رساند.
روز بیست و هشتم ماه صفر است که عالم یکسره ماتمسرا شد و مویهها و مرثیههای«محمد، یامحمد» عرشیان و فرشیان، دلها را روانه مدینه و بقیع میکند و ارادتمندان خاندان عصمتش با سردادن شعارهای لبیک یا رسول الله(ص) عشق و ارادت خود را ابراز میکند.
روز یکشبه پنجم آبان ماه است و حال هوای همه شهرها رنگ غم گرفته و مردمان هر کوی و برزن غرق در ماتم رو به آسمان ایستاده و زیارت «از بعید» را زمزمه میکنند.
مردم سمنان نیز در این روز همنوا با قشرهای مختلف مردم سراسر کشور و جهان با حضور در بقاع متبرکه و مساجد و تکایا به سوگواری و عزاداری میپردازند و در سوگ رحلت رسول الله و شهادت دومین امام خود اشک ماتم میریزند.
مردم ولایی استان سمنان، سیاه پوش در هشت شهرستان و ۲۱ نقطه شهری و دهها روستا در اماکن مذهبی و آستانهای مقدس امامزادگان گردهمایی کرده با نوای مداحان اهل بیت (ع) و سخنرانان در رثای خاتم الانبیا و سبط اکبرش اشکها ماتم میریزند.
برپایی ایستگاههای صلواتی، اطعام ایتام و مستمندان، برپایی آئینهای عزاداری و سوگوارهها، قرائت زیارتنامه پیامبر(ص) و زیارت امامزادگان به ویژه امامزاده یحیی(ع) از جمله برنامههایی است که حال و هوای معنوی خاصی به شهرهای دیار دارالمرحمه میبخشد و سوختن در عزای پیامبر(ص) و کریم اهل بیت(ع) را شعلهورتر میکند.
صدای زمزمههای «سلام بر تو ای رسول خدا» در زیارتنامهاش، به گوش عرشیان و فرشتگان میرسد.
سلام بر تو ای پیغمبر خدا، سلام بر تو ای خاتم پیمبران، گواهی دهم که تو رسالت را رساندی و نماز را برپا داشتی و زکات دادی و امر کردی به معروف و نهی کردی از کار بد.
و عبادت کردی خدا را از روی اخلاص تا مرگ به سراغت آمد پس درودهای خدا بر تو باد و رحمتش و بر خاندان پاکیزهات.
گذری از ولادت تا وفات
روایت است از مادرش آمنه که چون ولادت فرزندم محمد نزدیک آمد آوازی شنیدم و خروشی که از جنس سخن آدمیان نبود و علمی سفیدی دیدم بر قضیبی از یاقوت در میان آسمان و زمین برپا کرده بودند و نور از سر آن علم برمی آمد تا به آسمان، و کوشک ها وقت شام دیدم که چون خورشید می درخشید و گرد بر گرد خود مرغان دیدم بال ها گسترانیده و جماعتی را دیدم در هوا، ابریق ها در دست گرفته و تشنگی بر من غالب شده بود مرا شربتی آب دادند بهغایت سفید. گفتم: مگر شیر است و شیرین تر بود از عسل و حجاب از پیش من برداشتند مشارق و مغارب زمین را دیدم و باز سه علم دیدم: یکی در مشرق و یکی در مغرب و یکی بر بام کعبه.
نام هایی که خدای تعالی در قرآن برای پیامبر اکرم یاد کرده است: محمد، الرسول، النبی، الامی، المرسل، المزمل، المدثر، المبین، احمد، مصطفی، کریم، نور، نفخه، رحمت، عبد، رؤوف، رحیم، شاهد، مبشر، بشیر، نذیر، داعیا الی اللّه ، سراجا منیر، عبداللّه ، مذکر، طه، یس. و ابوالقاسم است.
عمر حضرت شصت و سه سال بود. پدرش عبدالله در دو سال و چهار ماهگی عمر مبارکش وفات کرد و در زمان فوت مادرش نیز شش ساله و در زمان رحلت جدش هشت ساله بود. در چهل سالگی، حق تعالی او را به پیغمبری فرستاد. سیزده سال در مکه بود و بعد از آن هجرت کرد و به مدینه آمد و ۱۰سال در مدینه بود.
وفاتش روز دوشنبه بیست و هشتم ماه صفر سال دهم هجرت بود.
اجمالی از زندگی نامه امام حسن مجتبی(ع)
حضرت امام حسن مجتبی سبط اکبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سید شباب اهل بهشت و کریم اهل بیت(ع) که کنیه او ابومحمّد است و نقی، طیب، زکی، سید، سبط، ولی، حجّت، قائم و وزیر، القاب آن حضرت است و بهترین القاب آن جناب، سید است که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را به این لقب خواندند و فرمودند: «ابنی هذا سید؛ این فرزند من، سید است»، و در روزی که آن حضرت متولّد شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله او را حسن نام نهاد و اذان در گوش او فرمود.
امام حسن علیه السلام سال سوم هجرت در مدینه به دنیا آمد و هفت سال و اندی جد خود را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت به سر برد و پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که با رحلت حضرت فاطمه سه ماه یا شش ماه بیشتر فاصله نداشت، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت. ایشان پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت و خلافت رسید و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت و در این مدت معاویه که دشمن سرسخت امام علی و خاندان او بود و سال ها به طمع خلافت جنگیده بود، به عراق، مقرّ خلافت امام حسن(ع) لشکر کشید و جنگ را آغاز کرد.
از سوی دیگر، سرداران لشکر امام حسن را رفته رفته، با پول های گزاف و نویدهای فریبنده اغوا نمود و لشکریان را بر آن حضرت شورانید. بالاخره آن حضرت به «صلح»،مجبور شد و خلافت ظاهری را با شرایطی(به شرط این که پس از درگذشت معاویه دوباره خلافت به امام حسن علیه السلام برگردد و خاندان و شیعیانش از تعرض مصون باشند) به معاویه واگذار نمود. او به این ترتیب، خلافت اسلامی را قبضه کرد و وارد عراق شده و در سخنرانی عمومی رسمی شرایط صلح را الغاء نمود. سپس از راه های گوناگون، سخت ترین فشار و شکنجه را بر اهل بیت و شیعیان ایشان روا داشت. امام حسن علیه السلام در تمام مدت امامت خود که ده سال طول کشید در نهایت شدت و اختناق زندگی کردند و هیچ گونه امنیتی حتی درداخل خانه خود نداشتند و بالاخره در سال ۵۰ هجری به تحریک معاویه به دست همسر خود مسموم و شهید شدند.