در این مطلب آمده است: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به رسمیت شناختن دولت موقت، سراسر کشور با کمبود مواد غذایی و خوراکی مواجه گردید که مشکلات ریز و درشت برای مصرفکنندگان دربرداشت. اوایل شروع جنگ تحمیلی این کمبودها شدت گرفت و به اوج خود رسید. از طرفی دولتمردان وقت هم هیچگونه تجربه و تخصص مدیریت در عرصه کلان کشور نداشتند ؛ به ناچار کالا و ارزاق خوراکی و اجناس مصرفی روزانه از طریق سهمیهبندی خانوادهها در مراکز فروش، تعاونی، مغازهها توزیع شد که شاهد صفهای طولانی با نرخ مصوبه دولت موقت بودیم و لذا آن فرصتهای شهروندان هرچند هر روز پس از ساعتها انتظار در صنوف گسترده بیهوده و به صرفه و صلاح خریداران نبود، ولی چارهای جز این به نظر نمیرسید. هنوز تعدادی زیادی از کالا برگهای مرحله اول دست مردم بود که سروکله محتکران از یک طرف و دست پلید عدیدهای در خرید و فروش کوپنها و بازار سیاه از آستین بیرون جهید و از طرف دیگر همچون سدی مستحکم سر راه دولت موقت و مردم قرار گرفت و معضل بزرگ نمودار شد.
هرچند که نارضایتی و نارسائیهای بیش از حد مشکلات بزرگ و کوچک را یکی پس از دیگری به وجود آورد اما اجناس و کالای اندک و ناچیز هم به دست مصرفکننده بدون دردسر و اتلاف وقت گرانبها نمیرسید. در آن شرایط حساس و ناامنی مرزها یعنی آغاز جنگ تحمیلی تمام کشورهای همسایه و منطقه تحت نفوذ سیاسی دولتهای ابرقدرت جهان بودند که چندان رابطه حسنهای هم با کشور ایران نداشته و تقریبا از خودکفایی داخلی با دشواری ارتزاق میکردیم که نحوه تهیه ارزاق عمومی کار آسان نبود؛ چون برخی از کشورهای متخاصم دولت موقت را غیرقانونی میدانستند.
در آن روزهای پرتنش به محض اینکه صدا و سیما کالا برگ را برای متقاضیان اعلام میکرد صفهای طولانی از زن و مرد، کودک و سالمند در سرمای شدید زمستان برای سهمیه کوپنی لحظه شماری میکردند ولی در بازار آزاد به چندین برابر مخفیانه توسط مافیای داخلی به فروش میرسید. ولی امروز، در کمال ناباوری پس از گذشت چهار دهه صدای آهنگ ناخوش کالابرگ و اجناس کوپنی عین خبر ناگوار به گوش ما میرسد که باید صفهای عریض و طویل درگیریهای لفظی و فیزیکی را تحمل و دوباره در جامعه تجربه کنیم. آیا پیشرفت ایران سربلند در زمینه انرژی هستهای و اتمی کالا برگ شبیه طنز اجتماعی نیست؟
به راستی تاکنون از خود پرسیدهایم که چرا ترازوی تولید داخلی و مصرف همگانی هنوز نوسان دارد و نتوانستهایم این مساوات را در کشور برقرار کنیم؟ پس چگونه کشورهای چند صد میلیون نفری یا کشور چین و هندوستان که جمعیت آنها از مرز میلیارد هم میگذرد طرحی به نام کوپنی و ارمغانی به نام کالا برگ ندارند؟
به چه دلیل ما موفق نبودهایم و هنوز در امر تولید و مصرف اندر خم یک کوچهایم؟ طبق نظریه جمعی از اقتصاددانان، مشکل سیستم اقتصادی کشور ما با توجه به گرانی و تورم، تثبیت شدن نرخها و کوتاه شدن دست محتکران عمده سودجو با توزیع کالابرگ و اجناس کوپنی حل نخواهد شد، مگر با کنترل و نظارت دقیق و قاطعیت اجرای قانون جاری کشور.
در حال حاضر با توجه به پیشرفت علم، تکنولوژی و صنعت در جهان و رشد نگرش، فرهنگ، اندیشه و بالندگی ایران در دنیا، نمیتوانیم نگاهی به روزهای گذشته و خاطرات تلخ گذشته داشته باشیم. به بیان ساده عقب گرد معنا و مفهومی ندارد. چون در مقابل دولتهای اسلامستیز و دشمن ایران زمین در رسانههای گروهی با تفسیر و تعبیرهای یکجانبه انعکاس منفی به نمایش میگذارد.
باید بهجای توزیع کالابرگ ارزاق عمومی و تثبت قیمتها در بازار فروش و کوتاه کردن دست فرصتطلبان محتکر وابسته به حاکمیت راهکار اساسی جستجو کرد.
7339/6103
هرچند که نارضایتی و نارسائیهای بیش از حد مشکلات بزرگ و کوچک را یکی پس از دیگری به وجود آورد اما اجناس و کالای اندک و ناچیز هم به دست مصرفکننده بدون دردسر و اتلاف وقت گرانبها نمیرسید. در آن شرایط حساس و ناامنی مرزها یعنی آغاز جنگ تحمیلی تمام کشورهای همسایه و منطقه تحت نفوذ سیاسی دولتهای ابرقدرت جهان بودند که چندان رابطه حسنهای هم با کشور ایران نداشته و تقریبا از خودکفایی داخلی با دشواری ارتزاق میکردیم که نحوه تهیه ارزاق عمومی کار آسان نبود؛ چون برخی از کشورهای متخاصم دولت موقت را غیرقانونی میدانستند.
در آن روزهای پرتنش به محض اینکه صدا و سیما کالا برگ را برای متقاضیان اعلام میکرد صفهای طولانی از زن و مرد، کودک و سالمند در سرمای شدید زمستان برای سهمیه کوپنی لحظه شماری میکردند ولی در بازار آزاد به چندین برابر مخفیانه توسط مافیای داخلی به فروش میرسید. ولی امروز، در کمال ناباوری پس از گذشت چهار دهه صدای آهنگ ناخوش کالابرگ و اجناس کوپنی عین خبر ناگوار به گوش ما میرسد که باید صفهای عریض و طویل درگیریهای لفظی و فیزیکی را تحمل و دوباره در جامعه تجربه کنیم. آیا پیشرفت ایران سربلند در زمینه انرژی هستهای و اتمی کالا برگ شبیه طنز اجتماعی نیست؟
به راستی تاکنون از خود پرسیدهایم که چرا ترازوی تولید داخلی و مصرف همگانی هنوز نوسان دارد و نتوانستهایم این مساوات را در کشور برقرار کنیم؟ پس چگونه کشورهای چند صد میلیون نفری یا کشور چین و هندوستان که جمعیت آنها از مرز میلیارد هم میگذرد طرحی به نام کوپنی و ارمغانی به نام کالا برگ ندارند؟
به چه دلیل ما موفق نبودهایم و هنوز در امر تولید و مصرف اندر خم یک کوچهایم؟ طبق نظریه جمعی از اقتصاددانان، مشکل سیستم اقتصادی کشور ما با توجه به گرانی و تورم، تثبیت شدن نرخها و کوتاه شدن دست محتکران عمده سودجو با توزیع کالابرگ و اجناس کوپنی حل نخواهد شد، مگر با کنترل و نظارت دقیق و قاطعیت اجرای قانون جاری کشور.
در حال حاضر با توجه به پیشرفت علم، تکنولوژی و صنعت در جهان و رشد نگرش، فرهنگ، اندیشه و بالندگی ایران در دنیا، نمیتوانیم نگاهی به روزهای گذشته و خاطرات تلخ گذشته داشته باشیم. به بیان ساده عقب گرد معنا و مفهومی ندارد. چون در مقابل دولتهای اسلامستیز و دشمن ایران زمین در رسانههای گروهی با تفسیر و تعبیرهای یکجانبه انعکاس منفی به نمایش میگذارد.
باید بهجای توزیع کالابرگ ارزاق عمومی و تثبت قیمتها در بازار فروش و کوتاه کردن دست فرصتطلبان محتکر وابسته به حاکمیت راهکار اساسی جستجو کرد.
7339/6103
کپی شد