در این مطلب آمده است: اخیراً در یک برنامة تلویزیونی مهمان برنامه، آقای محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه، سیاستمدار، اقتصاددان و دبیرکل حزب اعتدال و توسعه که به اذعان خودشان معلم اقتصاد در دانشگاههای کشور بودهاند، از مزایا و محاسن بودجه در سال 1398 سخنها گفتند. از کمکردن نقدینگی گرفته تا نداشتن بدهی به بانک مرکزی، از برداشت یکمیلیارد دلار از صندوق توسعة ملی گرفته تا افزودن بیستدرصد به حقوقهای ثابت، از پرداخت بدون منت بدهیهای دولت مثل پاداش پایانخدمت معلمان گرفته تا پرداخت طلب کشاورزان گندمکار؛ اما ظاهراً مجری برنامه، آقای قالیباف که اقتصاددان است و از آقای نوبخت پرسش میکرد، اطلاعی از زندگی مردم عادی نداشته و از احوال آنان که نه دکترای اقتصاد دارند و نه سروکاری با واژههای اختصاصی مثل ضریب جینی و G.D.P و دیگر اصطلاحات علم اقتصاد دارند، بیخبر است.
آقای قالیباف مگر شما نمیدانید قیمت سکة طلا در سال 1396 یکمیلیون و دویست هزار تومان بوده ولی امسال در بهترین وضعیت، قیمت آن سهمیلیون و ششصد هزار تومان است؟ جنابعالی اطلاع ندارید قیمت ارز (دلار) در سال 1396 سههزار و هفتصد تومان بوده است ولی امسال در بهترین حالت، دههزار تومان شده است؟ البته ممکن است بفرمایید قیمت سکه و ارز شاخص خوبی برای سنجش تورم نیست و دولت با ارز چهار هزار و دویست تومانی کالاهای اساسی را در اختیار مردم قرار میدهد. آقای قالیباف قیمت کلهپاچه و گوشت و آجیل چطور؟ آیا میتواند شاخص خوبی باشد که نسبت به پارسال سیصد درصد گران شده است؟
آقای قالیباف شاید شما بگویید خب مردم کلهپاچه و گوشت و آجیل نوش جان نکنند؛ شما اطلاع دارید قیمت لوازم یدکی اتومبیل ازقبیل لاستیک و صفحهکلاچ سیصد درصد گران شده است؟ آیا افراد حقوقبگیر میتوانند با بیستدرصد درآمد خود، افزایش سیصددرصد کالاها را جبران کنند؟ شما نیک میدانید بودجه، تخمینی از درآمد و هزینة یکساله یا هر بازة زمانی دیگری در آینده است که میتواند برای یک شخص یا یک خانواده نیز محاسبه شود. حال، فردی که درآمدش تنها بیستدرصد اضافه میشود، چگونه میتواند هزینههایی را که حالا نگوییم سیصد درصد، دستکم صددرصد افزوده شده است، جبران کند؟ از طرفی آقای نوبخت میگوید دولت بدهیهای خود را پرداخت کرده است. در واقع، دولت بدهی دیگران مثل مؤسسات مالیِ ورشکسته را جبران کرده است؛ وگرنه بازنشستگان علومپزشکی قریب به سه سال است پاداش پایان خدمت خود را همچنان از دولت طلب دارند و بسیاری از پیمانکاران معمولی سالهاست که نتوانستهاند طلب خود را دریافت کنند و همچنان اندر خم یک کوچهاند.
آقای قالیباف، شاید ما مردم عادی ندانیم درآمد سرانه چیست؛ ولی شما نیک میدانید G.D.P و درنتیجه قدرت خرید مردم در حال حاضر چگونه است و بهطور قطع شما اطلاع دارید درآمد سرانة بعضی از کشورها هماکنون سالانه افزون بر یکصد و بیست هزار دلار است که با قیمت دلار آزاد در امروز، معادل یکمیلیارد و دویست میلیون تومانِ ماست. شما فکر میکنید آیا این، تناسبی با درآمد سرانة ما دارد؟ شاید به همین دلیل است که برخی از دولتمردان ما در اندیشة این هستند که حاملهای سوختی را گران کنند.
در پایان، نگارنده با توجه به وضعیت دولت که بیش از دویستهزار میلیارد تومان به بانکها بدهکار است و بیش از یکصد و پنجاه هزار میلیارد تومان به تأمیناجتماعی و صندوقهای بازنشستگی بدهی دارد و این غیر از بدهیهای هزاران میلیاردیِ دیگرِ اوست، تقاضا دارد لااقل افزایش بیست درصد حقوقِ حقوقبگیران را نسبت به گرانی سیصد درصدی کالاها عادلانهتر کنید و اگر امکان آن نیست، لااقل نگذارید در آینده نرخ کالاها و خدمات دولتی مثل حاملهای سوختی و... و شبهدولتی مثل کرایههای اتوبوسهای شهری و قطارهای مسافرتی و... گران شود و تسهیلات ویژهای برای مستأجران و شغل و ازدواج جوانان در نظر بگیرید.
7339/6103
آقای قالیباف مگر شما نمیدانید قیمت سکة طلا در سال 1396 یکمیلیون و دویست هزار تومان بوده ولی امسال در بهترین وضعیت، قیمت آن سهمیلیون و ششصد هزار تومان است؟ جنابعالی اطلاع ندارید قیمت ارز (دلار) در سال 1396 سههزار و هفتصد تومان بوده است ولی امسال در بهترین حالت، دههزار تومان شده است؟ البته ممکن است بفرمایید قیمت سکه و ارز شاخص خوبی برای سنجش تورم نیست و دولت با ارز چهار هزار و دویست تومانی کالاهای اساسی را در اختیار مردم قرار میدهد. آقای قالیباف قیمت کلهپاچه و گوشت و آجیل چطور؟ آیا میتواند شاخص خوبی باشد که نسبت به پارسال سیصد درصد گران شده است؟
آقای قالیباف شاید شما بگویید خب مردم کلهپاچه و گوشت و آجیل نوش جان نکنند؛ شما اطلاع دارید قیمت لوازم یدکی اتومبیل ازقبیل لاستیک و صفحهکلاچ سیصد درصد گران شده است؟ آیا افراد حقوقبگیر میتوانند با بیستدرصد درآمد خود، افزایش سیصددرصد کالاها را جبران کنند؟ شما نیک میدانید بودجه، تخمینی از درآمد و هزینة یکساله یا هر بازة زمانی دیگری در آینده است که میتواند برای یک شخص یا یک خانواده نیز محاسبه شود. حال، فردی که درآمدش تنها بیستدرصد اضافه میشود، چگونه میتواند هزینههایی را که حالا نگوییم سیصد درصد، دستکم صددرصد افزوده شده است، جبران کند؟ از طرفی آقای نوبخت میگوید دولت بدهیهای خود را پرداخت کرده است. در واقع، دولت بدهی دیگران مثل مؤسسات مالیِ ورشکسته را جبران کرده است؛ وگرنه بازنشستگان علومپزشکی قریب به سه سال است پاداش پایان خدمت خود را همچنان از دولت طلب دارند و بسیاری از پیمانکاران معمولی سالهاست که نتوانستهاند طلب خود را دریافت کنند و همچنان اندر خم یک کوچهاند.
آقای قالیباف، شاید ما مردم عادی ندانیم درآمد سرانه چیست؛ ولی شما نیک میدانید G.D.P و درنتیجه قدرت خرید مردم در حال حاضر چگونه است و بهطور قطع شما اطلاع دارید درآمد سرانة بعضی از کشورها هماکنون سالانه افزون بر یکصد و بیست هزار دلار است که با قیمت دلار آزاد در امروز، معادل یکمیلیارد و دویست میلیون تومانِ ماست. شما فکر میکنید آیا این، تناسبی با درآمد سرانة ما دارد؟ شاید به همین دلیل است که برخی از دولتمردان ما در اندیشة این هستند که حاملهای سوختی را گران کنند.
در پایان، نگارنده با توجه به وضعیت دولت که بیش از دویستهزار میلیارد تومان به بانکها بدهکار است و بیش از یکصد و پنجاه هزار میلیارد تومان به تأمیناجتماعی و صندوقهای بازنشستگی بدهی دارد و این غیر از بدهیهای هزاران میلیاردیِ دیگرِ اوست، تقاضا دارد لااقل افزایش بیست درصد حقوقِ حقوقبگیران را نسبت به گرانی سیصد درصدی کالاها عادلانهتر کنید و اگر امکان آن نیست، لااقل نگذارید در آینده نرخ کالاها و خدمات دولتی مثل حاملهای سوختی و... و شبهدولتی مثل کرایههای اتوبوسهای شهری و قطارهای مسافرتی و... گران شود و تسهیلات ویژهای برای مستأجران و شغل و ازدواج جوانان در نظر بگیرید.
7339/6103
کپی شد