در این مطلب آمده است: بی هیچ شبههای، ثبات در مدیریت و داشتن برنامههای مدون و طرحهای با حساب و کتاب، از عوامل مهم توسعه یافتگی است. کشورهای پیشرفته برای این عوامل، اهمیتی فراوان قایلاند. به همین جهت از پیش برای دهههای آینده، برنامههای پیشبینی شدهی مدون دارند. دیگر در این میان، خیلی فرق ندارد که راست بر مسند باشد یا چپ. چون راه آتی پیشروی مسئولان است و باید بر همان مدار حرکت کنند؛ یعنی، عقل مدیریت و فکر برنامه و طرح، پیش از هر عمل و آزمون و خطایی، ابتدا و انتهای مقصود را روشن کرده است و همراه با آن طرح و برنامه، ثبات مدیریت کارآمد و محیط بر امور هم به نحو عالمانهای تعریف شده است. البته آن طرح و برنامه و عقل برنامهریز در جامعهی ما هم شاهد عینی دارد که اگر بخواهیم و آن هدف مشخص باشد در این کشور هم شدنی است و سوابق متعدد هم دارد. در این مورد بیان مثالی در ایران خودمان، در 84 سال پیش با امکانات آن روز ایران، خالی از لطف و عبرت نیست.
آشنایان با تاریخ اجتماعی و فرهنگ معاصر میدانند و بر این امر، صحه میگذارند که رجل علمی و ادبی و سیاسی عصر پهلوی اول، علی اصغر حکمت، از تاثیرگذارترین وزیران آموزش و پرورش و معارف و نخستین رئیس دانشگاه تهران، علاوه بر آثار و اجرای طرحهای افتخارآمیز و ماندنی که در اینجا از حوصلهی خوانندگان عزیز بیرون است، در سال 1313 هجری شمسی، کلنگ تاسیس دانشگاه تهران را بر زمین زد و کمتر از یک سال بعد در 1314 با تاسیس چند دانشکده، دانشجو پذیرفت. پس بپذیریم که میتوانیم درست کار کنیم و هدفمند هم به نتیجه برسیم.
مهم آن است که در فضای قرن 21 بیندیشیم و برنامه بنویسیم نه آن که مثل هزار سال پیش باشیم با همان تفکرات و همان کنشها، چیزی که با تاسف فراوان، نمود عدیده و پرشمار دارد. یک نمونهاش را در اینجا قلمی میکنیم:
چند ماه پیش، لایحهی منع به کارگیری بازنشستگان در خانهی ملت به تصویب نمایندگان مردم رسید و از همان زمان، معلوم شد که 14 استاندار از مجموع 31 استاندار کشور باید مسند خود را واگذارند و از جملهی آنان، استاندار استان ما هم مشمول این لایحهی قانونی شد و از همان زمان هم مسلم بود که وزارت کشور به عنوان مسئول و متولی این گزینش و انتصاب باید نیرویابی میکرد اما با تاسف فراوان در آخرین فرصت فقط انتصاب استانداران سه استان معرفی شدند و در باقی استانها به انتصاب سرپرستان بسنده شد و با این روال معلوم نیست که چه وقت، این نصب انجام شود. در حقیقت، استانهای مشمول لایحهی بالا از جمله سمنان در این مدت تا 26 آبان و همهی زمانهای انتصابات بعدی، دوران «فترت» اجرایی خود را خواهند گذراند و هر چه هم بر این دوران افزوده شود آسیبها و بلاتکلیفیهای استانها، دوچندان خواهد شد. بنابراین بر وزارت کشور و بالاتر از آن هیات دولت تدبیر و امید، هر چه زودتر باید مدبرانه و همه سونگرانه بدین امر مهم اهتمام ورزد. رصد نیروهای قابل و اهل، کار مشکلی نیست. مهم آنجاست که با دخالتهای آمران غیرمسئول، این قابلیتها به حاشیه رانده نشوند. نکتهی بسیار مهم در این گزینش و انتصاب عدم توجه به دخالت آن کسانی است که در این میان میخواهند پل پیروزیهای آتی را محکم و منافع خود را تامین نمایند.
در صورتی که مصالح این استانهای دارای سرپرست از جمله سمنان چنین اقتضا میکند که چشم به راه مدیری کلاننگر، مسئولیتپذیر، کارکرده و مدارج لازم را در وزارت کشور پیموده و همراه و همگام با دولت تدبیر و امید باشیم مدیری که با پرهیز از مسائل جزیی و پیش پاافتاده که ذهن را مشغول میکند. ضرورتهای استان ما را بشناسد و به کمال، اجرایی باشد و بداند که معضل استان در اولویت نخست و حیاتی انتقال آب از بحر خزر به سمنان است و نیز سامان بخشی مدیریتها و بازبینیها و بازنگریها در پذیرش مدیریتهای ناکارآمد است.
مدیرانی که مجری دو برنامهی کوتاه مدت و بلند مدت در راستای اهداف استان و در نهایت، کشور باشند. نگارنده، آن شنیدهها را به خاطر دارد که یکی از استانداران اسبق که سابقهی مبارزاتی پیش از انقلاب را هم در کارنامه داشت، هر هفته، فرمانداران را به حضور میخواست و برنامههای هفتهی آینده را از آنها میخواست و دربارهی عملکرد هفته جاری نیز میپرسید و از آنان میخواست که در حیطهی مسئولیت و زیرمجموعهی خود نیز چنین مدیریتی را اعمال کنند. شیوهای پسندیده که میتواند در تمامی زمینهها برای ما و مدیر آیندهی استان، چراغ راه باشد.
7339/6103
آشنایان با تاریخ اجتماعی و فرهنگ معاصر میدانند و بر این امر، صحه میگذارند که رجل علمی و ادبی و سیاسی عصر پهلوی اول، علی اصغر حکمت، از تاثیرگذارترین وزیران آموزش و پرورش و معارف و نخستین رئیس دانشگاه تهران، علاوه بر آثار و اجرای طرحهای افتخارآمیز و ماندنی که در اینجا از حوصلهی خوانندگان عزیز بیرون است، در سال 1313 هجری شمسی، کلنگ تاسیس دانشگاه تهران را بر زمین زد و کمتر از یک سال بعد در 1314 با تاسیس چند دانشکده، دانشجو پذیرفت. پس بپذیریم که میتوانیم درست کار کنیم و هدفمند هم به نتیجه برسیم.
مهم آن است که در فضای قرن 21 بیندیشیم و برنامه بنویسیم نه آن که مثل هزار سال پیش باشیم با همان تفکرات و همان کنشها، چیزی که با تاسف فراوان، نمود عدیده و پرشمار دارد. یک نمونهاش را در اینجا قلمی میکنیم:
چند ماه پیش، لایحهی منع به کارگیری بازنشستگان در خانهی ملت به تصویب نمایندگان مردم رسید و از همان زمان، معلوم شد که 14 استاندار از مجموع 31 استاندار کشور باید مسند خود را واگذارند و از جملهی آنان، استاندار استان ما هم مشمول این لایحهی قانونی شد و از همان زمان هم مسلم بود که وزارت کشور به عنوان مسئول و متولی این گزینش و انتصاب باید نیرویابی میکرد اما با تاسف فراوان در آخرین فرصت فقط انتصاب استانداران سه استان معرفی شدند و در باقی استانها به انتصاب سرپرستان بسنده شد و با این روال معلوم نیست که چه وقت، این نصب انجام شود. در حقیقت، استانهای مشمول لایحهی بالا از جمله سمنان در این مدت تا 26 آبان و همهی زمانهای انتصابات بعدی، دوران «فترت» اجرایی خود را خواهند گذراند و هر چه هم بر این دوران افزوده شود آسیبها و بلاتکلیفیهای استانها، دوچندان خواهد شد. بنابراین بر وزارت کشور و بالاتر از آن هیات دولت تدبیر و امید، هر چه زودتر باید مدبرانه و همه سونگرانه بدین امر مهم اهتمام ورزد. رصد نیروهای قابل و اهل، کار مشکلی نیست. مهم آنجاست که با دخالتهای آمران غیرمسئول، این قابلیتها به حاشیه رانده نشوند. نکتهی بسیار مهم در این گزینش و انتصاب عدم توجه به دخالت آن کسانی است که در این میان میخواهند پل پیروزیهای آتی را محکم و منافع خود را تامین نمایند.
در صورتی که مصالح این استانهای دارای سرپرست از جمله سمنان چنین اقتضا میکند که چشم به راه مدیری کلاننگر، مسئولیتپذیر، کارکرده و مدارج لازم را در وزارت کشور پیموده و همراه و همگام با دولت تدبیر و امید باشیم مدیری که با پرهیز از مسائل جزیی و پیش پاافتاده که ذهن را مشغول میکند. ضرورتهای استان ما را بشناسد و به کمال، اجرایی باشد و بداند که معضل استان در اولویت نخست و حیاتی انتقال آب از بحر خزر به سمنان است و نیز سامان بخشی مدیریتها و بازبینیها و بازنگریها در پذیرش مدیریتهای ناکارآمد است.
مدیرانی که مجری دو برنامهی کوتاه مدت و بلند مدت در راستای اهداف استان و در نهایت، کشور باشند. نگارنده، آن شنیدهها را به خاطر دارد که یکی از استانداران اسبق که سابقهی مبارزاتی پیش از انقلاب را هم در کارنامه داشت، هر هفته، فرمانداران را به حضور میخواست و برنامههای هفتهی آینده را از آنها میخواست و دربارهی عملکرد هفته جاری نیز میپرسید و از آنان میخواست که در حیطهی مسئولیت و زیرمجموعهی خود نیز چنین مدیریتی را اعمال کنند. شیوهای پسندیده که میتواند در تمامی زمینهها برای ما و مدیر آیندهی استان، چراغ راه باشد.
7339/6103
کپی شد