در این مطلب آمده است: در مدت دو سالی که در دفتر امور اجتماعی مشغول به کار بودم تجربهای متفاوت از واقعیات جامعه کسب کردم و بیشتر از هر زمانی به این نتیجه رسیدم که بیشتر از برگزاری جلسات متعدد و انجام طرحهایی که عموما بیاثر و عقیم میمانند و یا در بهترین حالت اثری مسکنوار و زودگذر دارند، نیازمند مطالعه و اندیشه کردن هستیم و فکر میکنم اگر در تمام این سالها نتوانستیم به موفقیت چشمگیری در این حوزهها دست پیدا کنیم، بزرگترین علت و ریشه اش فقط و فقط عدم مطالعه و تفکر است.
یکی از سوالات متعدد و مهمی که در حوزه اجتماعی باید به آن پاسخ داده شود نقش خیریهها در مدیریت معضلات اجتماعی است، از یک طرف در شعارهای پرطمطراق مردم را محور همه امور قلمداد میکنیم و از سوی دیگر برخی مسئولین در مصاحبههایشان به درستی، مسائل حساس و متعددی مثل پولشویی و یا عدم شفافیت در نحوه هزینه کرد منابع و... را حول حوش برخی از این سازمانها مطرح میکنند.
از نظر کاربردی نیز، در بهترین حالت و جدای از معضلات عدم شفافیت که در جای خود باید به آن به شکل مفصل پرداخته شود و راه حلی اساسی برایش اندیشیده شود، این موسسات نسبت به جمع آوری کمکهای مردم اقدام میکنند و آن را بدون کم و کاست به نیازمندان اختصاص میدهند، اگرچه این روش و مشی در بعضی مواقع ضروری است، اما نتیجه کلان آن چیزی جز گداپروری نخواهد بود و جمیع جهات ما را به این نتیجه میرساند که نیازمند تغییر دیدگاه و اصلاح رویکرد در این حوزه و با درس گرفتن از تجربههای علمی و جهانی نه تنها لازم بلکه ضروری است.
خیریهها در دنیا اما دارای کارکرد متفاوتی با خیریههای هستند که در ایران فعالیت میکنند اگرچه اهداف خیریه در دنیا و ایران کاملا منطبق بر هم میباشد و خیریهها برای رفع فقر و کاهش شکاف طبقاتی بنیان نهاده شدهاند.
خیریهها در خارج از ایران دارای ساختار و کارکردی متفاوت میباشد به عنوان مثال بنیاد « ملیندا گیتس» در آمریکا یک بنیاد آموزشی است. هدفهای اصلی این بنیاد در جهان افزایش تندرستی و کاهش تهیدستی و در آمریکا گسترش فرصتهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و دادههاست. این بنیاد سالیانه بسیاری از افراد را در این بنیاد برای آموزش بورسیه میکنند تا در مقابل دیگر افراد از برابری فرصتهای آموزشی برخوردار باشند. فرصت برابر برای آموزش از بهترین نوع و شیوههای آموزشی است که حلقه مفقوده بسیاری از خیریهها در ایران میباشد.
«بانک گرامین» یکی دیگر از موسسات انساندوستانه بزرگ دنیا است که ابتکار جالبی برای اعطای کمکهای مالی به اقشار محروم در بنگلادش به کار برده است. فعالیت این بانک در حوزه اعطای وامهای کوچک به افراد فقیری است که فاقد وثیقه، اشتغال پایدار و سابقه اعتباری قابل اثبات هستند.
محمد یونس، موسس این بانک، نخستین وام را در سال 1976 پرداخت کرد. وی 27 دلار از پولی را که داشت به 42 نفراز روستاییان زنجیرساز منطقه چوپرا قرض داد تا با این مبلغ کم قادر به ادامه کار باشند. سپس به اعطای این گونه وامها ادامه داد و در مرحله بعد کلاسهایی را برای وامگیرندگان تشکیل داد تا به آنها بیاموزد چگونه با وام اندک وضعیت زندگی خود را اندکی بهبود دهند.
ساختار و کارکرد خیریهها در دنیا با اهداف رفع تبعیض و بهبود وضع جامعه نهادینه شده است. در عالم واقع هم این اتفاق دیده میشود. بنیادها که همان خیریهها هستند علاوه بر جامعه هدف برای دیگر کشورها هم کمکهای آموزشی و بهداشتی و انساندوستانه انجام میدهند. در واقع این بنیادها از سرمایه اقتصادی برای گسترش سرمایه اجتماعی و سرمایه مدنی استفاده میکنند. بنیادها منشاء انسانی و حقوق بشری دارند.
در ایران خیریهها برای اعضای خود خدمات ارائه میکنند برخی از افراد دور هم جمع میشوند و بیشتر این خیریهها به صورت خانوادگی اداره میشود و از منابع خیریه برای کارکنان حقوق پاداش در نظر میگیرند. این نوع خیریهها از فرصتها و امتیازات استفاده بهینه برای اعضا میکنند. در حالی که در بنیادهای غربی فرصتهای برابر آموزشی و بهداشتی برای دیگران میکنند.
در هر روی ضرورت دارد که خیریهها در ایران در نگاه ساختاری و کارکردی بازنگری کنند و اهداف نهادینه شده خیریهها را در دنیا سرلوحه کار قرار دهند.
خیریهها نه دارای سرمایه اقتصادی هستند و نه توانستهاند که سرمایه اجتماعی و مدنی را شکل دهند. در این میان علاوه بر اعضای خیریه باید سازمانهای مجوزدهنده و شهروندان هم نظارت را بیشتر کنند تا مسیر انحرافی به مسیر اصلی بازگردد. خیریهها مراکزی انسانی هستند که این هدف غایی و تعالی باید از هر نوع انحراف مصون بماند.
7339/6103
یکی از سوالات متعدد و مهمی که در حوزه اجتماعی باید به آن پاسخ داده شود نقش خیریهها در مدیریت معضلات اجتماعی است، از یک طرف در شعارهای پرطمطراق مردم را محور همه امور قلمداد میکنیم و از سوی دیگر برخی مسئولین در مصاحبههایشان به درستی، مسائل حساس و متعددی مثل پولشویی و یا عدم شفافیت در نحوه هزینه کرد منابع و... را حول حوش برخی از این سازمانها مطرح میکنند.
از نظر کاربردی نیز، در بهترین حالت و جدای از معضلات عدم شفافیت که در جای خود باید به آن به شکل مفصل پرداخته شود و راه حلی اساسی برایش اندیشیده شود، این موسسات نسبت به جمع آوری کمکهای مردم اقدام میکنند و آن را بدون کم و کاست به نیازمندان اختصاص میدهند، اگرچه این روش و مشی در بعضی مواقع ضروری است، اما نتیجه کلان آن چیزی جز گداپروری نخواهد بود و جمیع جهات ما را به این نتیجه میرساند که نیازمند تغییر دیدگاه و اصلاح رویکرد در این حوزه و با درس گرفتن از تجربههای علمی و جهانی نه تنها لازم بلکه ضروری است.
خیریهها در دنیا اما دارای کارکرد متفاوتی با خیریههای هستند که در ایران فعالیت میکنند اگرچه اهداف خیریه در دنیا و ایران کاملا منطبق بر هم میباشد و خیریهها برای رفع فقر و کاهش شکاف طبقاتی بنیان نهاده شدهاند.
خیریهها در خارج از ایران دارای ساختار و کارکردی متفاوت میباشد به عنوان مثال بنیاد « ملیندا گیتس» در آمریکا یک بنیاد آموزشی است. هدفهای اصلی این بنیاد در جهان افزایش تندرستی و کاهش تهیدستی و در آمریکا گسترش فرصتهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و دادههاست. این بنیاد سالیانه بسیاری از افراد را در این بنیاد برای آموزش بورسیه میکنند تا در مقابل دیگر افراد از برابری فرصتهای آموزشی برخوردار باشند. فرصت برابر برای آموزش از بهترین نوع و شیوههای آموزشی است که حلقه مفقوده بسیاری از خیریهها در ایران میباشد.
«بانک گرامین» یکی دیگر از موسسات انساندوستانه بزرگ دنیا است که ابتکار جالبی برای اعطای کمکهای مالی به اقشار محروم در بنگلادش به کار برده است. فعالیت این بانک در حوزه اعطای وامهای کوچک به افراد فقیری است که فاقد وثیقه، اشتغال پایدار و سابقه اعتباری قابل اثبات هستند.
محمد یونس، موسس این بانک، نخستین وام را در سال 1976 پرداخت کرد. وی 27 دلار از پولی را که داشت به 42 نفراز روستاییان زنجیرساز منطقه چوپرا قرض داد تا با این مبلغ کم قادر به ادامه کار باشند. سپس به اعطای این گونه وامها ادامه داد و در مرحله بعد کلاسهایی را برای وامگیرندگان تشکیل داد تا به آنها بیاموزد چگونه با وام اندک وضعیت زندگی خود را اندکی بهبود دهند.
ساختار و کارکرد خیریهها در دنیا با اهداف رفع تبعیض و بهبود وضع جامعه نهادینه شده است. در عالم واقع هم این اتفاق دیده میشود. بنیادها که همان خیریهها هستند علاوه بر جامعه هدف برای دیگر کشورها هم کمکهای آموزشی و بهداشتی و انساندوستانه انجام میدهند. در واقع این بنیادها از سرمایه اقتصادی برای گسترش سرمایه اجتماعی و سرمایه مدنی استفاده میکنند. بنیادها منشاء انسانی و حقوق بشری دارند.
در ایران خیریهها برای اعضای خود خدمات ارائه میکنند برخی از افراد دور هم جمع میشوند و بیشتر این خیریهها به صورت خانوادگی اداره میشود و از منابع خیریه برای کارکنان حقوق پاداش در نظر میگیرند. این نوع خیریهها از فرصتها و امتیازات استفاده بهینه برای اعضا میکنند. در حالی که در بنیادهای غربی فرصتهای برابر آموزشی و بهداشتی برای دیگران میکنند.
در هر روی ضرورت دارد که خیریهها در ایران در نگاه ساختاری و کارکردی بازنگری کنند و اهداف نهادینه شده خیریهها را در دنیا سرلوحه کار قرار دهند.
خیریهها نه دارای سرمایه اقتصادی هستند و نه توانستهاند که سرمایه اجتماعی و مدنی را شکل دهند. در این میان علاوه بر اعضای خیریه باید سازمانهای مجوزدهنده و شهروندان هم نظارت را بیشتر کنند تا مسیر انحرافی به مسیر اصلی بازگردد. خیریهها مراکزی انسانی هستند که این هدف غایی و تعالی باید از هر نوع انحراف مصون بماند.
7339/6103
کپی شد