در این مطلب آمده است: « نعمتان مجهولتان؛ الصحه و الامان» به راستی که تا آدمی «به مصیبتی گرفتار نیاید» قدر سلامت و نیز امنیت را نمیداند.
حکیم ناصرخسرو قبادیانی، سخنور نامی و عقلگرای ایران در « سفرنامه»ی پر ارج خود راجع به اهمیت امنیت، دربارهی شهر «طبس» آن روزگاران مینویسد: «... در آن وقت امیر آن شهر، گیلکی بنمحمد بود و به شمشیر گرفته بود و عظیم آسوده و ایمن بودند مردم آنجا، چنان که به شب، در سرایها نبستندی و ستور در کویها باشد با آن که شهر را دیوار نباشد. و هیچ زن را زهره نباشد که با مرد بیگانه سخن گوید... و همچنین، دزد و خولی نبود از پاس و عدل او. » بعد از این مقدمه در موضوع این هفته باید نوشت که:
کمی بیش از پنجاه سال پیش، روزنامهی اطلاعات دربارهی شهر ما نوشت، سمنان، سوئیس ایران. چرا که یک زندانی داشت و آن هم غیربومی که به جهت جرمی غیرعمد گرفتار بند قانون بود. نگارنده، نیک به یاد دارد که مردم مراجعه به نیروی انتظامی را برای خود عیب بزرگی میدانستند و به همین علت حاضر نبودند به دیگران تعدی کنند و به قول خودشان پا را از گلیم خود درازتر نمیکردند. بدیهی است که چنین تلقیای از فرهنگ و مدنیتی غنی و باورهای عمیق مذهبی و مدنی سرچشمه میگیرد و همین جاست که نظم برقرار میشود و امنیت مردم از جهات مختلف تامین است. بنابراین لازمهی هر امنیتی را باید در تقویت غنای فرهنگی تلقی کرد و پذیرفت که باید کار فرهنگی صورت گیرد وگرنه اگر بر در و دیوار هم عوامل نظم و برقراری امنیت بگماریم، نتیجهی مطلوب عاید نخواهد شد.
در اینجا سوال این است که آیا شهر فرهنگمند باستانی ما همان است که بود؟ واگر نیست، چرا؟ ریشهیابی و آسیبشناسی در این زمینه، بدیهی است که الزامی است و باور کنیم که اگر استان ما در زمرهی چند استان معدود دارای امنیت تلقی میشود به سبب آن است که هنوز آن سنتهای اصیل ایرانی و اسلامی -البته در مایههای کم رنگ- حاکم بر زندگی ماست. لابد اولیای امور میدانند که بسیاری از لغزشهای زندانیان حاضر در استان، منسوب به سنن رایج و عرف استان ما نیست و تغییر در بافت سنتی و مهاجرتهای بیرویه از برخی خرده فرهنگها، عامل اصلی است. اینجاست که صاحب این مقال هنوز هم باور دارد که نیروی انتظامی که این هفته منسوب به آنهاست و دست مریزاد و خسته نباشید و جای قدردانی هم دارد، نخست باید فرهنگ سازی را در درون سازمانی آغاز کند. عوامل دخیل از جمله مجلس و دولت هم باید بودجهی کافی اختصاص دهند و دستشان از صرف هزینه نترسد چون این کار اگر در مجاری خاص خود به کار گرفته شود، سرمایهگذاری برای حال و آینده است و نتایج پرسودی را در پی خواهد داشت و از ناهنجاریهای بسیار و هزینهبر میکاهد.
البته میپذیریم که امروز به تناسب پیچیدگیهای رفتاری و ناهنجاریهای اجتماعی، تخصصهای متناسب باید در دستگاههای امنیتی از جمله نیروی انتظامی که برقراری نظم در جهات مختلف در دست با کفایت اوست، حضور یابند. امروز دیگر پذیرفته نیست که این دستگاه موثر، دچار فقدان نیرو و به ویژه فقر اطلاعاتی باشد. امروز از این نیرو پذیرفته نیست که عواملش در برخورد با قضایای مسئولیتشان توجیه نباشند. نکتهای که دربارهی نیروی انتظامی در برخورد با خطاکاران باید گفت این که نباید اختیارات قانونی در برخوردهای منطقی از آنان سلب شود آن چنان که به خود القا کنند در صورت اعمال قانون، همین قانون از آنها حمایت نخواهد کرد. این نکته بسیار مورد اهمیت است و در صورت عدم حمایت، نیروی انتظامی سعی در پرهیز در ایجاد نظم و امنیت دارد.
و نکتهی دیگر این که مردم با نگاه دقیق از عوامل انتظامی در رفتارهای فردی و اجتماعی، انتظار دارند که خود مجری نعل به نعل قانون باشند، اینها مواردی است که پیش از هر اعزام به ماموریتی باید عوامل، به خوبی توجیه شوند و نکتهی پایانی برخورد خوب و اخلاقمند نیروی انتظامی با مردم حتی با بزهکاران است، اینجاست که مردم در هر عمل ناروایی متنبه میشوند و محبت آنها را نیز در دل جای خواهند داد و از تکرار جرم صرفنظر خواهند کرد.
7339/6103
حکیم ناصرخسرو قبادیانی، سخنور نامی و عقلگرای ایران در « سفرنامه»ی پر ارج خود راجع به اهمیت امنیت، دربارهی شهر «طبس» آن روزگاران مینویسد: «... در آن وقت امیر آن شهر، گیلکی بنمحمد بود و به شمشیر گرفته بود و عظیم آسوده و ایمن بودند مردم آنجا، چنان که به شب، در سرایها نبستندی و ستور در کویها باشد با آن که شهر را دیوار نباشد. و هیچ زن را زهره نباشد که با مرد بیگانه سخن گوید... و همچنین، دزد و خولی نبود از پاس و عدل او. » بعد از این مقدمه در موضوع این هفته باید نوشت که:
کمی بیش از پنجاه سال پیش، روزنامهی اطلاعات دربارهی شهر ما نوشت، سمنان، سوئیس ایران. چرا که یک زندانی داشت و آن هم غیربومی که به جهت جرمی غیرعمد گرفتار بند قانون بود. نگارنده، نیک به یاد دارد که مردم مراجعه به نیروی انتظامی را برای خود عیب بزرگی میدانستند و به همین علت حاضر نبودند به دیگران تعدی کنند و به قول خودشان پا را از گلیم خود درازتر نمیکردند. بدیهی است که چنین تلقیای از فرهنگ و مدنیتی غنی و باورهای عمیق مذهبی و مدنی سرچشمه میگیرد و همین جاست که نظم برقرار میشود و امنیت مردم از جهات مختلف تامین است. بنابراین لازمهی هر امنیتی را باید در تقویت غنای فرهنگی تلقی کرد و پذیرفت که باید کار فرهنگی صورت گیرد وگرنه اگر بر در و دیوار هم عوامل نظم و برقراری امنیت بگماریم، نتیجهی مطلوب عاید نخواهد شد.
در اینجا سوال این است که آیا شهر فرهنگمند باستانی ما همان است که بود؟ واگر نیست، چرا؟ ریشهیابی و آسیبشناسی در این زمینه، بدیهی است که الزامی است و باور کنیم که اگر استان ما در زمرهی چند استان معدود دارای امنیت تلقی میشود به سبب آن است که هنوز آن سنتهای اصیل ایرانی و اسلامی -البته در مایههای کم رنگ- حاکم بر زندگی ماست. لابد اولیای امور میدانند که بسیاری از لغزشهای زندانیان حاضر در استان، منسوب به سنن رایج و عرف استان ما نیست و تغییر در بافت سنتی و مهاجرتهای بیرویه از برخی خرده فرهنگها، عامل اصلی است. اینجاست که صاحب این مقال هنوز هم باور دارد که نیروی انتظامی که این هفته منسوب به آنهاست و دست مریزاد و خسته نباشید و جای قدردانی هم دارد، نخست باید فرهنگ سازی را در درون سازمانی آغاز کند. عوامل دخیل از جمله مجلس و دولت هم باید بودجهی کافی اختصاص دهند و دستشان از صرف هزینه نترسد چون این کار اگر در مجاری خاص خود به کار گرفته شود، سرمایهگذاری برای حال و آینده است و نتایج پرسودی را در پی خواهد داشت و از ناهنجاریهای بسیار و هزینهبر میکاهد.
البته میپذیریم که امروز به تناسب پیچیدگیهای رفتاری و ناهنجاریهای اجتماعی، تخصصهای متناسب باید در دستگاههای امنیتی از جمله نیروی انتظامی که برقراری نظم در جهات مختلف در دست با کفایت اوست، حضور یابند. امروز دیگر پذیرفته نیست که این دستگاه موثر، دچار فقدان نیرو و به ویژه فقر اطلاعاتی باشد. امروز از این نیرو پذیرفته نیست که عواملش در برخورد با قضایای مسئولیتشان توجیه نباشند. نکتهای که دربارهی نیروی انتظامی در برخورد با خطاکاران باید گفت این که نباید اختیارات قانونی در برخوردهای منطقی از آنان سلب شود آن چنان که به خود القا کنند در صورت اعمال قانون، همین قانون از آنها حمایت نخواهد کرد. این نکته بسیار مورد اهمیت است و در صورت عدم حمایت، نیروی انتظامی سعی در پرهیز در ایجاد نظم و امنیت دارد.
و نکتهی دیگر این که مردم با نگاه دقیق از عوامل انتظامی در رفتارهای فردی و اجتماعی، انتظار دارند که خود مجری نعل به نعل قانون باشند، اینها مواردی است که پیش از هر اعزام به ماموریتی باید عوامل، به خوبی توجیه شوند و نکتهی پایانی برخورد خوب و اخلاقمند نیروی انتظامی با مردم حتی با بزهکاران است، اینجاست که مردم در هر عمل ناروایی متنبه میشوند و محبت آنها را نیز در دل جای خواهند داد و از تکرار جرم صرفنظر خواهند کرد.
7339/6103
کپی شد