در بین ۱۰ کشوری که بیشترین مسافر را به ایران میفرستند، نام هیچ کشور اروپایی دیده نمیشود، در مقابل همه کشورهای همسایه از افغانستان که به نسبت گردشگر، نیروی کار بیشتری را روانهی ایران میکند تا عراق و جمهوری آذربایجان، بیشترین سهم گردشگران خارجی را در ایران به خود اختصاص دادهاند.
به گزارش جی پلاس، با آنکه سفر اروپاییها به ایران در یک سال و نیم اخیر ۵۰ درصد رشد داشته، سفر گردشگران عرب و همسایه به خاطر بحرانهای سیاسی و بیثباتی منطقه ریزش داشته است، به حدی که سه ماهه اول امسال، عربها و همسایگانمان ۹ درصد کمتر به ایران سفر کردهاند.
با وجود رشد فزایندهی سفر گردشگران اروپایی از سال ۹۴ تا کنون، اما شمار آنها در مقایسه با عربها و همسایهها همچنان پایین است، به طوریکه بعد از ۱۰ کشور و البته با شمارش سفر ایرانیان مقیم خارج، تازه نوبت به اروپاییها میرسد. آلمانیها گردشگرانی هستند که موفق شدهاند در رتبهبندی گردشگران ورودی بعد از کشورهایی چون عراق، جمهوری آذربایجان، افغانستان، ترکیه، پاکستان، ترکمنستان، ایرانیان مقیم خارج، بحرین، کویت، هند و چین در جایگاه یازدهم قرار بگیرند و در ادامهی این رتبهبندی، شهروندان لبنانی، فرانسوی و ایتالیایی هستند که سهمی از گردشگران ورودی به ایران را به خود اختصاص دادهاند.
این وضعیت ابهامی را از سوی برخی منتقدان مطرح کرده؛ مبنی بر این که توراپراتورهای ایرانی، گردشگران کشورهای عرب و همسایه را که روی قاعدهی جهانی، معمولا ۸۰ درصد از جمعیت گردشگران هر کشوری را به خود اختصاص میدهند، رها کرده و بهدنبال گردشگران اروپایی هستند که با وجود رشد ۵۰ درصدی از سال گذشته تا کنون، همچنان سهم ناچیزی از ۵ میلون توریست ورودی ایران را دارند.
هرچند عبدالرضا مهاجرینژاد ـ مدیرکل پیشین دفتر برنامهریزی و حمایت از توسعه گردشگری ـ قبلا گفته بود، جذب گردشگران اروپایی و آمریکایی به خاطر حجم درآمدی که برای ایران تولید میکنند، اهمیت بیشتری دارد، اما لیلا اژدری ـ سرپرست دفتر بازاریابی و تبلیغات گردشگری در تکمیل این نظر میگوید: تمام کشورها برای ایران ظرفیت جذب دارند و ما براساس محصولِ متناسب با سلیقه و نیاز آنها، جذب گردشگر داریم.
«اژدری» در پاسخ به انتقادهایی که اخیرا به اولویتبخشی در جذب ملیتهای اروپایی در مقایسه با عربها وارد شده است، میگوید: این دیدگاه درست نیست، چون تمام این بازارها برای ایران ظرفیت دارند و ما از تمام این کشورها ورود گردشگر داریم، چه کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس و چه اروپایی و آمریکایی.
او درباره این که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری روی کدام یک از این بازارها سرمایهگذاری بیشتری انجام داده و یا متمرکز شده است، اظهار میکند: ما تقریبا روی هر یک از این کشورها براساس ضریب اهمیتشان و با توجه به نوع محصول گردشگریمان، کار میکنیم. عربها و گردشگران حوزه خلیج فارس برای ما خیلی مهماند، چون محصول زیارتی، سلامت و طبیعت ایران را میخرند. اروپاییها و آمریکاییها نیز برای ما مهماند، چون محصول فرهنگی و تاریخی ایران را میخرند.
هرچند که مدیرکل پیشین دفتر برنامهریزی و حمایت از توسعه گردشگری، کاهش سفر گردشگران عرب به ایران در فاصله سالهای ۹۴ تا کنون را معلول وضعیت سیاسی و اقتصادی منطقه دانسته و گفته بود: شمار سفر مردم این منطقه به ایران تحت تاثیر روابط سیاسی کشورهای حوزه خلیج فارس با ایران پس از جریان سفارت عربستان، ناامنی در کشورهای پیرامونی و وضعیت نامناسب اقتصادی در عراق و سوریه، نزولی شده است.
سیدهادی شیرازی ـ دبیر جامعه تورگردانان ـ نیز غفلت توراپراتورهای ایرانی از بازارهای عربی و کشورهای حوزه خلیج فارس را مؤکدا رد میکند و میگوید: اتفاقا توراپراتورها روی تمام بازارهای هدف که مقرون به صرفه و انبوه باشد، کار میکنند، ولی بعضیها بازارهای تخصصی دارند، مثلا برخی توراپراتورها فقط روی ژاپن کار میکنند که این رویکرد خوبی در گردشگری است و آن را علمی و تخصصی کرد. قرار نیست که روی همه بازارها کار کنیم، چون اینطوری نمیتوانیم ذائقه و سلیقهها را بدست آوریم.
او، تخصصی شدن بازارهای هدف گردشگری را مورد تاکید این صنعت میداند و اظهار میکند: اصلا اینطور نیست که توراپراتورها از بازارهای عربی و حوزه خلیج فارس غافل شده باشند، موضوع این است که گردشگران عرب بیشتر به انگیزهی زیارت و در کنار آن سیاحت و استفاده از طبعیت به ایران سفر میکنند و برخلاف گردشگران اروپایی کمتر به آثار تاریخی و فرهنگی توجه دارند، درحالیکه خواستگاه گردشگران اروپایی و آمریکایی، آثار و جاذبههای تاریخی ایران است.
شیرازی که هم از کشورهای عربی گردشگر وارد ایران میکند و هم در بازارهای اروپایی فعالیت دارد، به نکتهای اشاره میکند که شاید به این خاطر بازارهای اروپایی و آمریکایی را به نسبت کشورهای عربی جذابتر جلوه میدهد. او میگوید: برخلاف نظر و دیدگاههای رایج، بازارهای منطقه (کشورهای عربی، همسایگان و حوزه خلیج فارس) درآمد ارزی فردی کمتری دارند، ممکن است تعدادشان بیشتر باشد و به شکل کلی، درآمد بیشتری را تولید کنند، اما به صورت فردی، درآمد ارزی پایینتری به نسبت سایر بازارها دارند.
وی اضافه میکند: البته این مدل هزینهکرد مطلق نیست، چون ممکن است گردشگر اروپایی که بکپکر به ایران سفر کرده، کمترین هزینهکرد را داشته باشد و یک گردشگر عرب درآمد ارزی بالایی را عاید کند، ولی این شرایط کلی و قابل تعمیم به همه نیست. چرا که وضعیت حال حاضر تحقیقا اثبات کرده گردشگران اروپایی و آمریکایی به نسبت گردشگران همسایه، عربها و حوزه خلیج فارس، درآمد فردی بیشتری برای ایران دارند.
لیلا اژدری ـ سرپرست دفتر بازاریابی و تبلیغات گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ـ نیز درباره درآمد ارزی هر یک از این بازارها برای ایران، میگوید: تا زمانی که نظام TSA یا حساب اقماری گردشگری نداشته باشیم، نمیتوانیم در این باره آمار و اطلاعات علمی بدهیم. در حال حاضر محاسبه درآمد گردشگران ورودی به ایران براساس رنج هزینهای است که سازمان جهانی جهانگردی برای قسمت جنوب غرب آسیا ـ که براساس تعریف و تقسیم بندی این سازمان، ایران نیز در این منطقه قرار دارد ـ تعیین کرده است.
وی اضافه میکند: براساس آخرین آمار سازمان جهانی جهانگردی، متوسط درآمدی که هر گردشگر برای کشورهای حوزه جنوب غرب آسیا دارد، حدود ۱۳۰۰ دلار است که رقم کلی است و تکفیک نشده هر ملیت چقدر عادت به هزینه دارد.
اژدری درباره بودجه تبلیغات و هزینهای که ایران برای جذب هر گردشگر اختصاص داده است، میگوید: ما برای بازاریابی و جذب هر گردشگر ۸ سنت میتوانیم هزینه کنیم، فرقی هم نمیکند از کدام بازار یا کشور باشد. برای بدست آوردن بودجه تبلیغات هم میتوانید این ۸ سنت را در ۵ میلیون گردشگر ورودی محاسبه کنید.
سرپرست دفتر بازاریابی و تبلیغات گردشگری درباره اینکه آیا اندک اعتبار تبلیغات به این بخش تخصیص داده میشود، چون سالهایی بوده که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رسما اعلام کرده بودجه تبلیغات گردشگری صفر بوده است، اظهار میکند: اینطور نیست که اصلا بودجهای داده نشود، ولی تخصیص بودجه مکانیزم خودش را دارد که خیلی در اختیار ما (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری) نیست، در واقع دولت براساس برنامههای خود این بودجه را اختصاص میدهد و سازمان هم در واحد مدیریت بودجه، این تکفیک را انجام میدهد.