جولان نامهای غیرمتعارف غربی در فهرست غذایی ایرانیان
ناپلیتانا، مالیبوی آناناس، موهیتو و رازبری مارگریتا؛ هیچکس نمیداند این اسامی ناآشنا دقیقا از کی در فهرست غذایی ما ایرانیها جای گرفتند.
حالا کم نیستند کافه ها و رستوران های بزرگ و کوچکی که در گوشه و کنار شهرها، فهرستی دارند پر از اسامی غیرمتعارف که حتی تلفظ شان خیلی وقتها راحت نیست. اسامی که فقط همانجا میتوان شنید و انگار هرچه عجیب و غریبتر باشند ، پرطرفدارترند. آنوقت خیلی ها هم فلت وایت و لته آرت و اوراماکی سفارش میدهند، بدون اینکه بدانند محتویات چیزی که سفارش داده اند چیست؟! سفارشی که معمولا با محتویاتی آشنا و اسمی نا آشنا و غریب و البته قیمتی به مراتب زیادتر، روی میز مقابل چشم حیرت زده شان قرار میگیرد.
جلب مشتری با اسامی عجیب غربی
هدف از این کار چه جلب مشتری باشد چه متفاوت نشان دادن خود از سایر رقبا، نتیجه اش افزایش روز به روز تعداد اسامی غیر متعارف در فرهنگ غذایی مردم ماست؛ اتفاقی که در نهایت از تغییر سبک زندگی خبر می دهد که دغدغه بسیاری از مسئولان و متولیان فرهنگی و اجتماعی کشور در این روزگار است.
موضوعی که مورد توجه دکتر اصغر مسعودی نایب رئیس اول کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار می گیرد. مسعودی این اتفاق را ناشی از نفوذ نوعی فرنگی مآبی در سبک زندگی اسلامی- ایرانی میداند و به ما هشدار می دهد:« با وجود اینکه در آموزه های دینی و اسلامی و همچنین در فرهنگ غنی ایرانی ما ، شیوه عملی و رفتاری اصیل ، ارزشمند و دارای هویتی برای ما تعریف شده است با این حال می بینیم که در موارد متعددی از جمله در زمینه سلیقه غذایی مردم، ما به نوعی به سمت و سوی غذاهای غربی و غیرسنتی پیش می رویم.»
دلیل این اتفاق به گفته نایب رئیس اول کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، اهمیت ندادن به ارزش های اصیل و سنت های فرهنگی و دینی رایج در جامعه است که از فقدان خودباوری نشات می گیرد. مسعودی می گوید:« وقتی ما این نگاه ارزشمند را به آنچه که خود داریم ، نداشته باشیم احساس می کنیم که دستمان خالی است و در نتیجه دست به سوی آنچه که بیگانه دارد دراز می کنیم، که بعقیده من اینجا، نهادها و متولیان فرهنگی کم کاری کرده اند و عقب نشینی آنها باعث پیشروی فرهنگ بیگانه شده است.»
نشانه های خطرناک برای سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی
این چالش جدید، به گفته دکتر عباس گلدوست ، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز ناشی از تغییراتی است که سبک زندگی ما را تهدید میکند. گلدوست با اشاره به این موضوع به ما میگوید:« نشانه های تغییر در سبک زندگی را در زوایای مختلف یک جامعه می توان مشاهده کرد، از رواج تجمل گرایی و مصرف گرایی گرفته تا همین موضوع اقبال عمومی جامعه به سمت غذاهایی که اسامی غربی و بیگانه تری دارند.»
گلدوست البته تاکید می کند که این قصه سر دراز دارد و فقط در تغییر اسامی غذاها و نوشیدنی های ما دیده نمی شود بلکه نشانه هایش را در حتی در تغییر اسامی کودکان و در ابعادی وسیعتر در استفاده بیش از اندازه از کلمات غربی و آن ور آبی در مکالمات روزمره افراد هم می توان دید.
پیروی از دیگران دلیل رواج اسامی بیگانه
استفاده از الفاظ نامانوس و بیگانه از اسکرمبلد اگز گرفته تا اگپلنت پنه ، معضل فراگیر این روزهاست. معضلی که خیلی ها خواسته یا ناخواسته درگیرش میشوند ، مخصوصا وقتی که بعنوان مشتری چشم شان روی اسامی عجیب و غریب نوشته شده در منوها میافتد.
دلیل این اتفاق را ما از میرجلالالدین کزازی پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی هم میپرسیم و این استاد دانشگاه در پاسخ می گوید:« من اگر بخواهم به این پرسش پاسخی کوتاه بدهم، آنچه می توانم گفت این است: اگر ما در خورشخانههای ایران در این روزگار با فهرستی از نام خوراکها روبهروییم که پارهای از این نامها یا بسیاری از آنها شناخته ما ایرانیان نیست، برمیگردد به آنچه میتوان آن را پیروی از دیگران نامید.»
کزازی تاکید میکند:« نامهایی که ناشناختهاند، بیشتر از زبانهای فرنگی ستانده شدهاند- به دریغ میباید گفت -که از این روی برگزیده میشوند که این گمان را در خورندگان، کسانی که به خورشخانه آمده اند تا بر خوان بنشینند پدید میآورد که آن خوراک، خوراکی است دیگرسان. خوراکی است خوشمزهتر، گواراتر. اما هنگامی که آن خوراک را بر میز مینهند شما آشکارا میبینید که همان خوراک آشناست که بارها خوردهاید یا دست بالا آن خوراک آشنا را با اندکی دگرگونی فراپیش شما نهادهاند.»
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی ادامه میدهد:« نامهای شگفتآور برخوراکهای آشنا چنین خاستگاهی دارد. میتوانم گفت، شگردی است در آوازهافکنی یا تبلیغ. اما نکتهای دیگر بنیادین که در پیوند میتواند بود با این پدیده، در خوراک شناسی ایرانی این است که خوان و خوراک دستاوردی فرهنگی است بویژه خوان و خوراک ایرانی. در سرزمینهایی که پیشنیهای دیرینه و تاریخی دیریاز دارند، خوان و خوراک چونان پدیدهای فرهنگی ارج و ارزشی بسیار افزونتر دارد از آنچه نیاز خورنده را برمیآورد.»
به گفته کزازی ، خوان و خوراک ایرانی دستاورد هزاران سال زیستن ،آزموندن ، بررسیدن ،چشیدن ایرانیان است. به آسانی نمیتوان خوراک ایرانی را به گونهای دگرگون کرد که برتر ، گواراتر ، مایهورتر از آنچه بوده است بشود.
این استاد دانشگاه میافزاید:« شاید در کشورهای دیگر که نو آمدهاند ، چند سده پیش گام به پهنه تاریخ و فرهنگ نهادهاند به آسانی بتوان خوراکها را دگرگون کرد، ما در کشورهای باخترینه با این پدیده روبهروییم . کسی خوراکی را اندکی دیگرگون میکند نام خود را برآن مینهد. اما آشپز ایرانی اگر بخواهد در کار آشپزی نوآور باشد میباید در این فن که من خوش میدارم آن را هنر بنامم ،سرآمد باشد و استاد تا بتواند اندکی خوراک ایرانی را دگرگون کند به گونهای که به کام ایرانیان که خوگیر به این خوراکهای سخته ، پخته ، پروده ،سنجیده هستند خوش بیفتد.»
برخورد اتحادیه با اسامی غیرمتعارف در کافی شاپ ها
فهرست اسامی عجیب و غریب مخصوصا در کافی شاپ ها از هرجای دیگری طولانی تر است. دلیل این اتفاق را از محمد خوش نیت نیک خوی بازرس اتحادیه بستنی آبمیوه و کافی شاپ تهران می پرسیم و خوش نیت در جواب می گوید:« بیشتر اسامی که در منوی کافی شاپ ها استفاده می شود ، بین المللی است؛ مثلا گلاسه ها که ترکیبات شیر و بستنی و ...هستند معادل فارسی ندارند و ما نمی توانیم کلمه دیگری به جای آنها به کار ببریم. اما بعضا در مواردی هم دیده شده که بعضی ها در انتخاب اسامی فراتر می روند که این حرکت مورد تایید ما نیست.»
خوش نیت در ادامه از برخورد با کافی شاپ هایی که اسامی غیرمتعارف انتخاب می کنند خبر می دهد و می گوید:« در مواردی که توسط بازرسان اتحادیه نمونه هایی از اسامی این چنینی گزارش شود از سوی اتحادیه مورد رسیدگی قرار می گیرد و به افراد خاطی اخطار داده می شود.»
اتفاقی که البته در آشفته بازار فعلی اسامی در منوی کافی شاپ ها، به نظر می رسد که با جدیت زیادی دنبال نمی شود.
دیدگاه تان را بنویسید