از کودک آزاری عاطفی چه می‌دانید؟

انسان نیازمند توجه است و کودکان این نیاز را بیشتر در خود احساس می‌کنند و به روش‌های مختلف آن را نشان می‌دهند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، برخی خانواده‌ها بلد نیستند به کودک خود محبت کنند یا آن‌قدر درگیر مشکلات خود هستند که فراموش می‌کنند فرزندی دارند که نیازمند توجه است.

 رابطه کودک با مادر دو بخش دارد که عبارتند از وابستگی (احساس مادر نسبت به کودک) و دلبستگی (احساس کودک نسبت به مادر). وابستگی پیش از تولد در مادر به وجود می‌آید و زمانی که نوزاد را بلافاصله بعد از تولد در آغوش مادر قرار می‌دهند، تماس پوست با پوست مادر و نوزاد، احساس وابستگی مادر به کودک را افزایش می‌دهد. دلبستگی از حوالی شش ماهگی به بعد در کودک به وجود می‌آید و تا دو سه سالگی کامل می‌شود.

رابطه عاطفی بین مادر و کودک در سلامت روان کودک موثر است و هرگونه رفتار تحقیرآمیز، طرد، توهین و سرزنش کودک توسط والدین و اطرافیان، کودک آزاری عاطفی محسوب می‌شود.

والدین و مراقبانی که کودک را طرد می‌کنند یا به او اجازه نمی‌دهند با دوستان و هم‌سن و سالان خود ارتباط داشته باشد، عملا کودک را منزوی می‌کنند یا والدینی که برای کنترل کردن کودک، او را از چیزی می‌ترسانند یا ترس‌های خود را به او انتقال می‌دهند یا وجود او را در خانه نادیده می‌گیرند و به احساسات او توجه نمی‌کنند، در واقع مرتکب کودک آزاری عاطفی شده‌اند. کودکی که نادیده گرفته شود در روابط خود با همسالان و خواهر و برادر خود درگیر رقابت و حسادت بیمارگون می‌شود.

یکی از مهم‌ترین آزارهای روحی، بدرفتاری عاطفی و بی‌توجهی و نادیده گرفتن کودک است. بدرفتاری عاطفی دایره وسیعی دارد؛ رفتار و نگرش‌های منفی مداوم نسبت به کودک به صورت کلامی، به کار بردن الفاظ زشت در صحبت و شوخی‌های منفی مکرر با او که سبب می‌شود کودک خود را بی‌ارزش و مستحق توهین بداند. این احساس بی‌ارزشی کودک را مستعد انواع اختلالات روانی می‌کند و غالبا آثار مخرب کودک آزاری عاطفی در دخترها به صورت افسردگی و در پسرها به شکل پرخاشگری خود را نشان می‌دهد و سایر علائم عبارتند از:

اضطراب و ناآرامی، گریه، سکوت، بی‌قراری، ترس، ترس‌های شدید از موقعیت و افراد، پرخاشگری و ناتوانی در کنترل احساسات، ضعف در تصمیم‌گیری و انتخاب، ضعف در بیان احساسات، کمبود اعتماد به نفس، ناتوانی در ابراز وجود و رفتارقاطعانه، احساس کم ارزشی، طرد شدگی و حقارت، احساس خلأ عاطفی و ناامنی عاطفی ـ روانی، وجود رفتارهای انزواطلبانه، مردم گریزی، بعضا داشتن افکار و تمایلات خودکشی.

برای درمان لازم است ابتدا جلسات مشاوره مداوم و منظم برای والد و مراقب کودک تشکیل شود و علاوه برآن کودک نیز در جلسات درمان گروهی قرار خواهد گرفت و با استفاده از روش‌های تقویت رفتار و انگیزشی می‌توان نیاز به دیده شدن را در کودک برآورده کرد.

 

دیدگاه تان را بنویسید