پسر کوچولوی من به آقا گفت: من را دعا کنید که خوب بشوم، من هم شما را دعا می کنم...

جی پلاس ـ منصوره جاسبی : پسرم هفت ساله بود و ناشنوا و تازه داشت حرف زدن را یاد می گرفت و نمی توانست کلمات را درست ادا کند. وقتی می خواستم خدمت امام برسم تصمیم گرفتم او را هم با خود ببرم، وقتی متوجه شد با خوشحالی گفت: به امام چه بگویم؟ گفتم: هیچ، اگر امام از تو سوالی پرسیدند، جواب بده.

خدمت امام که رسیدیم و مورد نوازش قرار گرفت، طاقت نیاورد و با همان لهجه ای که خودش صحبت می کرد، به امام گفت: شما برای من دعا کنید که خوب بشوم، من هم شما را دعا می کنم.

امام که از شیرین زبانی او خوششان آمده بود، خنده ای کردند.[1]

 
  1. برگرفته از خاطره نقل شده از دکتر سهراب پور (پزشک امام خمینی) در کتاب پدر مهربان.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.