دغدغه‌ها و نگرانی‌های امام خمینی-۱۲

امام خمینی: اگر کارهای محوله مان را درست انجام ندهیم، ما طاغوتیم/ مردم کارشان را انجام دادند حالا نوبت شماهاست

امام خمینی با تاکید بر حفظ برادری فرمود: همه‏ مان اهل یک مملکت، همه‏ مان اهل یک ملت، همه‏ مان اسلامى، ارادت به اسلام داریم. این طور نباشد که هى هر کدام بگوییم خیر ما اسلامى هستیم و دیگران نیستند، نخیر، اگر ما هیچ کداممان که کارهایى که محول به خودمان هست آن را به طور صحیح انجام ندهیم ما اسلامى نیستیم، ما طاغوتیم.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، نهضت امام خمینی و به دنبال آن پیروزی انقلاب اسلامی در سایه توکل و حمایت الهی، رهبری حکیمانه امام و وحدت و همدلی مردم کشور روی داد، انقلابی که می توان آن را معجزه نامید چرا که با هیچ یک از انقلاب های مردمی قابل مقایسه نبوده و نیست. مسلما پس از پیروزی در همه انقلاب ها دغدغه هایی وجود دارد که این در حکومت های دینی دوچندان شده و برای شخصیت بزرگی مانند پیر جماران که از درایت و تیزبینی خاصی برخوردار بودند، به مراتب بیشتر و بیشتر. ایشان در سخنرانی ها و پیام های مختلف به این نگرانی های خود اشاره کرده اند که با قرار گرفتن در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به تناوب بخش هایی از این دغدغه ها را در اختیار مخاطبان قرار می دهیم.

 

از دیگر موضوعاتی که همواره به عنوان دغدغه و نگرانی برای امام خمینی خود را می نمایاند، شکست جمهوری اسلامی بود که آن را وابسته به اعمال افراد دخیل در این نظام می دانستند، در سخنرانی در جمع استانداران سراسر کشور در بیستم خرداد 59 این موضوع را مد نظر قرار داده و فرمودند:

«آنکه موجب نگرانى است این است که جمهورى اسلامى شکست بخورد. ما قبلًا با طاغوت مقابل بودیم. طاغوت ما را شکست مى ‌داد؛ بسیار خوب، خیلى جاها طاغوت غلبه کرده است. حالا هم در عالم طاغوت باز غالب است؛ اما جمهورى اسلامى و جایى که ما ادعاى این را داریم که این اسلام درش است، احکام اسلام در آن است، این بخواهد شکست بخورد به واسطه اشخاصى که خودى هستند، فرقى نیست ما بین- فرض کنید- روحانیون همه سرتاسر مملکت، اگر روحانیین سرتاسر مملکت- خداى ناخواسته- یک کارى بکنند که ضررش به جمهورى اسلامى باشد، دادگاههاى همه مملکت اینها یک کارى بکنند که ضررش به جمهورى اسلامى برسد، و هکذا وزارتخانه ‌ها و همه جا، اگر این طور بشود آن وقت ما اسلام را به دست خودمان لطمه زده ‌ایم. آنچه موجب نگرانى است این است که ما خودمان با فعالیت خودمان اسلام را به هم بزنیم. تا حالا داد مى ‌زدیم که جمهورى اسلامى، حالا که جمهورى اسلامى ارکانش همه تحقق پیدا کرده است، محتوایش را ما نتوانیم اسلامى بکنیم؛ علاوه بر این هى به همش بزنیم، هر کسى یک طرف بگیرد آن از آن ور بکشد، این از آن ور بکشد، هر کس‌ هر وقت صحبت مى ‌کند به ضد آن دیگرى صحبت بکند، آن یکى اگر صحبت مى ‌کند بر ضد آن دیگرى صحبت بکند، این یک مملکت آشفته ‌اى مى ‌شود. همه هم گناه را گردن آن دیگرى مى‌ گذارند؛ نه، گناه گردن همه ما هست، همه ما مسئول هستیم پیش خدا؛ کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئول. همه ‌مان باید مراعات بکنیم و «راع» بکنیم و همه ما مسئول هستیم از این کارى که مى ‌کنیم. نباید من بگویم که همه گناهها گردن یک کس دیگر است، آن هم بگوید که گردن آن یکى است. نخیر، باید همه‌ مان اعتراف کنیم که رشید نیستیم، رشد نداریم.

این مردم؛ توده مردم، مردمى بودند که ریختند و کارها را انجام دادند. خوب حالا به عهده شماهاست به عهده ماهاست اینکه اینها گرفتند ما نگهش داریم. توده که دیگر نمى ‌تواند اداره کند مملکت را. توده راه افتاد و همه کارها را توده مردم، جمعیت مردم انجام داد و سپرد آن را دست شما آقایان. اینهایى که در رأس امور واقع هستند، اینها حالا باید نگهش دارند. این یک امانت الهى است که باید ماها نگهش داریم. اگر بنا باشد که ما هر کدام در محلى که هستیم، هر رئیس که هست با رئیس دیگرش مخالف باشد، هر قدرتى که هست با قدرت دیگرش- از تهران گرفته تا سرحدّات- این طورى باشد، یک مملکت هرج و مرجى است که محتاج به یک قیّمى است و بعد هم براى ما قیّم معیّن بکنند.»

«الآن خوب، شماها باید اداره کنید، شماها که در استانها هستید و آقایان دیگرى هم که هستند در استانها. استانها را باید شما اداره کنید و شما درستش بکنید. و با قدرت درستش بکنید. یک مطلب نقصى پیدا مى‌ شود- البته عرضه مى‌ کنند به مجلس- مجلس درست مى‌ کند اینها را. در هر صورت آنى که موجب نگرانى بزرگ است این است که ما یکوقتى نهضتمان شکست بخورد؛ شکست شخص چیزى نیست، کشتن شخص چیزى نیست، اما نهضت را ما کارى بکنیم که با اعمال ما این نهضت به هم بخورد، این را باید یک کارش بکنیم.

همه شما، هر کس به کشورش اعتقاد دارد، هر کس به دیانتش اعتقاد دارد، به خدا اعتقاد دارد، امروز باید این را حفظش بکند و اختلافات جزئى که بین افراد هست اینها را کنار بگذارند و آن طور نباشد که تمام همِّ ما صرف این بشود که او را عقب بزنیم؛ خودم جلو بیایم و آن چه بشود، آن آلوده بشود، آن چه بشود، این نباشد. همه ما همّمان صرف این باشد که اگر یک کسى هم خطا مى ‌کند برادرانه بروند بهش حالى کنند که این کار درست نبوده است، تو باید چه بکنى، اگر باورش نیامد و دیدید که آدم صحیحى نیست، آن وقت باید به مراکزى که هستش گفته بشود تا جلویش را بگیرند. در هر صورت، این من را نگران کرده، من مدتهاست که براى این جهت نگرانم و به همه آقایان هم این نگرانى را اظهار کردم و گفتم که ما نمى‌ توانیم که حالا هم به صورت مبارزه درآییم و با اشخاصى که داخل در خود جمعیت خودمان هست مبارزه کنیم. مبارزه با خارج، مبارزه با طاغوت صحیح است، اما دیگر مبارزه کنید با خودمان! ... با هم بنشینیم تفاهم کنیم، با هم بنشینیم برادر باشیم، همه‌ مان اهل یک مملکت، همه‌ مان اهل یک ملت، همه‌ مان اسلامى، ارادت به اسلام داریم. این طور نباشد که هى هر کدام بگوییم خیر ما اسلامى هستیم و دیگران نیستند، نخیر، اگر ما هیچ کداممان که کارهایى که محول به خودمان هست آن را به طور صحیح انجام ندهیم ما اسلامى نیستیم، ما طاغوتیم؛ طاغوت هم عیبش همین بود که کارها را بر خلاف مصالح کشور خودش مى‌ کرد. حالا هم اگر بنا شد که هر کداممان در یک محلى بر خلاف مصلحت کشور خودمان [عمل کنیم‌]- آنکه در تهران هست، آنکه در شهرستان است- اگر بنا باشد این طور باشد، باید ما کمر ببندیم به نابودى این، نابودى که نهضتمان نابود بشود. خودمان نابود بشویم هیچ اشکال ندارد، نهضتمان نباید نابود بشود.»

صحیفه امام؛ ج 12، ص 415-418

 

دیدگاه تان را بنویسید