من خسته بودم و حال ظرف شستن نداشتم، آقا که متوجه این مطلب شده بود، به جای من ظرف ها را شست.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: شستن ظرف های آن روز نوبت من[1] بود اما خسته بودم و توان آن کار را نداشتم، از خواهرم خواستم تا به جای من ظرف ها را بشوید اما او از این کار امتناع کرد. نزدیکی های ظهر بود و آقا[2] برای تجدید وضو رفته بودند،‌ اما دیر کردند و من نگران شدم و به دنبالشان رفتم. وارد آشپزخانه که شدم دیدم آقا همه ظرف ها را شسته اند. خجالت کشیدم، نگاهی به من کردند و گفتند: حرفت را که شنیدم احساس کردم نوبت من است که امروز ظرف ها را بشویم.

از شرم،‌ فقط توانستم تشکر کنم.[3]

 
  1. نعیمه اشراقی، نوه امام خمینی.
  1. امام خمینی (س).
  1. برگرفته از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی، جلد اول.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.