امام خمینی در شانزدهم دی ماه سال ۵۶، اوصیای خود را مشخص کردند.

به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در شانزدهم دی ماه سال ۵۶ در وصیتی مرحوم حاج احمد آقا خمینی را در امور مربوط به وجوه شرعی، وصی خود قرار دادند. متن وصیتنامه امام به شرح زیر است:

 

"بسم‌ اللّه‌ الرحمن الرحیم

والصلوة علی محمد و آله الطاهرین و لعنة‌ اللّه‌ علی اعدائهم اجمعین.

چون با کمال تأسف فرزند بزرگم که وصی بود به رحمت ایزدی پیوست لهذا وصی خود نمودم، در حال صحت و سلامت، در تاریخ بیست و پنجم ماه محرّم‌الحرام 1398 فرزند خود نورچشم مکرم حاج سید احمد خمینی ـ ایّده‌ اللّه‌ تعالی ـ را که پس از فوت و تجهیز به نحو متعارف، به اموری که توصیه می‌ کنم اقدام و عمل نماید؛ و از خداوند تعالی توفیق و سلامت و تأیید او را خواهانم:

1 ـ کلیۀ وجوهی که در منزل و نزد آقای خلخالی[1] و در قم نزد آقای اخوی[2] موجود است، وجوه شرعیه و سهم مبارک امام ـ علیه‌السلام ـ و سهم سادات عظام است، و یک فلس[3] آنها از ورثه نیست و تکلیف آنها را در وصیت علی‌حده تعیین نموده‌ ام، و ورّاث اینجانب حق معارضه با اوصیایی که امر وجوه شرعیه را به آنها واگذار نموده‌ ام ندارند؛ و اگر نزد وکلای من در هر جا وجوهی به اسم من بوده باید برسانند به اوصیا، یا به مرجع عادل.

 

2 ـ کتب و اثاثی را که از کتابخانۀ اینجانب و منزل، دولت ایران به غارت برده است اگر برگرداندند، آنچه اهدایی آقای آقا نجفی مرعشی[4] بوده به کتابخانۀ ایشان برگردانند و بقیه به همین کتابخانه یا سایر کتابخانه‌ ها واگذار شود. و کتبی که از خود اینجانب غارت شده است، اگر برگشت، و کتبی که در نجف دارم در اختیار وصی است؛ هر چه مورد احتیاج اوست یا مورد احتیاج نورچشمی حسین پسر مرحوم مصطفی ـ رحمه‌ اللّه‌ تعالی ـ بردارند و باقی را به یک کتابخانه واگذار کنند.

 

3 ـ منزل شخصی که در قم دارم ـ نزدیک باغ قلعه ـ و جزئی مِلکی که در کَمَره[5] دارم و نمی‌ دانم چی است و چقدر است و آقای پسندیده اطلاع دارند، بین ورثه ـ کما فَرَضَه‌اللّه‌[6]ـ تقسیم شود ولی ورثه موظفند مادامی که مادرشان[7] در قید حیات است، اگر مایل باشد در آنجا اقامت کند، با او مزاحمت نکنند؛ و به عبارت دیگر سُکنی و منافع آن تا زمان حیات، حق ایشان و واگذار به ایشان نمودم و کسی حق مزاحمت ندارد.

 

4 ـ اثاث البیت ـ غیر از کتاب که ذکر شد ـ واگذار نمودم پس از موت به مادر فرزندانم؛ و کسی حق مزاحمت ندارد.

 

5 ـ دو ـ سه سال احتیاطاً نماز و روزه از قِبَل اینجانب قضا شود، اگر در کَمَره مِلکی دارم یا منافع شخصی در آن، بدهند و الاّ احمد تبرّع[8] کند و مختار است در این تبرّع.

 

6 ـ کتب خطی اینجانب را در صورت امکان طبع کنند؛ و اگر کسی خواست طبع کند در اختیار او بگذارند به طوری که ضایع نشود، خصوصاً کتب اخلاقی را.

 

7 ـ فرزندان من عموماً و احمد خصوصاً موظفند از مادر خود اطاعت کنند و با احترام با او رفتار کنند، و رضای او را به دست آورند که خیر دنیا و آخرت آنها در آن است. و اگر خواست مستقلاً زندگی کند، در صورت امکان، اسباب آن را فراهم کنند.

 

8 ـ آخرین وصیت من آن است که فرزندان من با صلح و صفا، و مهر و وفا عمل کنند و با فرزندان و عیال مرحوم مصطفی ـ رحمه‌اللّه‌ ـ با کمال مهر و محبت رفتار نمایند؛ و احمد از همراهی با آنها ـ حتی المیسور و المقدور ـ مضایقه نکند.

 

از خداوند تعالی توفیق و تأیید همه را خواستار و امید است که خداوند تعالی همه را از شرور، خصوصاً از آلودگی به دنیا و زخارف آن، محفوظ نگه دارد. و امید آن دارم که پدر آلوده و عاصی و آثم[9] خود را که با بار گران و گرفتاری فراوان دنیا را ترک و به سوی حضرت «قابل‌التّوب و غافرالذّنوب»[10] کوچ نموده، از دعای خیر و طلب مغفرت فراموش نکنند. «إنّه خیرُ معینٍ»[11] والحمدللّه‌ أوّلاً و آخراً و ظاهراً و باطناً. والسلام علیکم.

روح‌ اللّه‌ الموسوی الخمینی"

 

وصیتنامه

بسم‌ اللّه‌ الرحمن الرحیم

در روز 26 محرّم 1398 وصی خود قرار دادم حضرات حجج اسلام آقای حاج آقا مرتضی پسندیده و آقای حاج شیخ مرتضی حائری[13] و آقای حاج سید محمد باقر سلطانی[14] و آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری ـ دامت برکاتهم ـ را در امر وجوهی که در قم یا سایر بلاد ایران نزد وکلای اینجانب است و به حساب اینجانب اخذ شده است و حضرت آقای پسندیده مطلع هستند ـ به حَسَب غالب ـ تمام این وجوه باید با نظر آقایان محترم به مصرف شرعی برسد، و احدی از وَرَثه یا غیر آنها حقی در آن ندارند و نمی‌توانند مزاحمت با اوصیای محترم نمایند. و اگر بعض از اوصیا مانعی داشته باشند که نتوانند تا آخر قیام به امر کنند، بقیه کس دیگر را که مورد قبول و موجّه است تعیین نمایند؛ و اگر بعضی غایب بودند دیگران قیام به امر نمایند. تکلیف وجوهی که در نجف است تعیین نموده‌ ام. از خداوند تعالی سلامت و سعادت حضرات آقایان را مسئلت می‌نمایم. و امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم.

روح‌ اللّه‌ الموسوی الخمینی"

 

 

1 ـ آقای نصراللّه‌ خلخالی، مسئول امور مالی امام در نجف.

2 ـ آقای سید مرتضی پسندیده.

3 ـ کمترین واحد پول خُرد رایج در عراق.

4 ـ آقای سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی از مراجع تقلید. 

5 ـ نام سابق خمین و مناطق اطراف آن.

6 ـ آنچنان که خداوند واجب فرموده است.

7 ـ خانم خدیجه ثقفی.

8 ـ در راه رضای خدا بخشیدن. 

9 ـ گناهکار.

10 ـ پذیرنده توبه و بخشندۀ گناهان.

11 ـ براستی او خداوند بهترین یاری کننده است. 

12 ـ این وصیتنامه و نیز وصیتنامه‌های دیگر که در سیر تاریخی اسناد درج شده، بعدها تغییر کرد. آخرین وصیتنامۀ معتبر آن است که در سال 1368 پس از رحلت امام خمینی منتشر شد.

13 ـ پدر همسر آقای سید مصطفی خمینی.

14 ـ پدر همسر آقای سید احمد خمینی. 

 

صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۲۹۲-۲۹۴

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.