سید حسین موسوی تبریزی که سابقه آشنایی اش با مرحوم حاج احمد آقا خمینی به سال ۴۲ و شروع نهضت امام برمی گردد، در خاطراتش از نوع رفتار و منش ایشان روایت ها کرده که خواندنی است.

جی پلاس: آیت الله سید حسین موسوی تبریزی در خاطرات خود به نحوه آشنایی اش با مرحوم حاج احمد آقا اشاره کرده و در ادامه از ویژگی های او گفته است که با هم پی می گیریم:

 

‌‌بعد از آنکه حرکت امام در سال 42 علیه شاه شروع شد، رفت و آمد ما به منزل ایشان‌‎ ‎‌زیاد شد و در آنجا بود که حاج احمد آقا را دیدم و با ایشان آشنا شدم. بعدها که امام تبعید‌‎ ‎‌شدند به نجف، نامه ای نوشتند که در آن تأکید کرده بودند، حاج احمد آقا به کسوت‌‎ ‎‌روحانیت درآیند و از آن زمان ایشان در کلاس درس مرحوم حاج آقا مصطفی حائری‌‎ ‎‌شرکت می کردند. ما در همان کلاس همدیگر را می دیدیم و همین امر سبب شد تا‌‎ ‎‌پایه های دوستی میان بنده و آن مرحوم محکمتر شود. ‌

‌‌ ‌

‌وی در بخش دیگری از سخنانش به رابطه حاج احمد آقا و امام اشاره کرده و می گوید:

‌‌ ‌‌‌مرحوم حاج احمد آقا رابط بسیار مطمئن بین حضرت امام و روحانیت و مدرسین‌‎ ‎‌مبارز طرفدار امام در قم بودند. لذا سؤالات و شبهاتی که پیش می آمد، یا مطالبی که از‌‎ ‎‌طرف امام برای علما و مردم صادر می شد از طریق حاج احمد آقا به صورت سری به‌‎ ‎‌طرف مقابل می رسید. تا سال های 53 و 52 که ایشان به نجف رفتند. ‌

 

در همین رابطه بخوانید

مروری بر زندگینامه حاج احمدآقا خمینی

ماجرای نامه هایی که عروس امام خمینی باید آنها را می رساند، چه بود؟/آیا او دستگیر هم شد؟

حاج آقا احمد چگونه قهر آیت الله طالقانی را به آشتی تبدیل کرد؟

حاج احمدآقا چه موضوع مهمی را مدام از همسرش مخفی می کرد؟/علت این مخفی کاری چه بود؟

 

 موسوی تبریزی ویژگی های اخلاقی حاج احمد آقا را اینگونه روایت می کند: ‌

‌‌ ‌

‌‌با توجه به موقعیت حساسی که ایشان داشتند یعنی بودن در کنار حضرت امام در قبل و‌‎ ‎‌بعد انقلاب، چند نکته را که برای شخص بنده آموزنده بود و در کنار دیگران کمتر این‌‎ ‎‌خصوصیات را دیدم ذکر می کنم. ‌

‌‌

نکتۀ اول برخورد آن مرحوم با دوستان و مراجعین بود-باتوجه به موقعیتی که مرحوم‌‎ ‎‌حاج احمد آقا در آن قرار داشت و این قدرت بزرگی بود که می توانست ایشان را وسوسه‌‎ ‎‌کند تا از آن استفاه کند-اما در شیوه اخلاقی ایشان در برخورد با دوستان هیچ تغییری‌‎ ‎‌حس نشد. ایشان در سکوت محض به سخنان مراجعه کننده گوش می داد و آرامش از‌‎ ‎‌رفتار و اخلاق ایشان هیچگاه دور نمی شد. حتی اگر نظر مخالفی با مخاطب داشت آن نظر‌‎ ‎‌را با خنده و گاهی با شوخی عنوان می کرد به نحوی که به مراجعه کننده آرامش می داد.‌‎ ‎‌یادم می آید، وقتی، عده ای از دوستداران که فکر می کردند، حاج احمد آقا به نفع گروه‌‎ ‎‌دیگری حرکت می کند، با ناراحتی به دفتر امام رفتند، بعد از ملاقات با ایشان در مراجعت‌‎ ‎‌گفتند: ما استغفار می کنیم، ما فکر می کردیم ایشان یک بعدی برخورد می کنند و ما را‌‎ ‎‌خوب تحویل نمی گیرند. ‌

‌‌

بنده کسانی را می شناختم که حاج احمد آقا از نظر فکری با آنها موافق نبود، اما همیشه‌‎ ‎‌با آنها برخورد اسلامی داشت چرا که ایشان یک تزی داشت که می گفت: امام مال همه‌‎ ‎‌است و متعلق به حزب و شخص خاصی نیست و همه باید احساس کنند از امام می توانند‌‎ ‎‌به صورت مساوی بهره ببرند. در قاموس حاج احمد آقا تکبر، خشونت و رفتار بی ادبانه‌‎ ‎‌نبود. ‌

 

‌‌ویژگی دیگری که می توانم به آن اشاره بکنم این بود که نظر خودش را در مقام رابط‌‎ ‎‌امام و امت و امام و مسئولین هیچ دخالت نمی داد. و این از دو جهت نمود خوبی داشت:‌‎ ‎‌یکی اینکه ایشان در ملاقات دادن به مسئولین و امت، علی رغم شایعاتی که از دوستان و‌‎ ‎‌دشمنان وجود داشت هیچ فرقی قائل نمی شد و تا حد امکان تمام مسئولین را-از هر‌‎ ‎‌گروه و حزبی که بودند-در تماس با امام قرار می داد حتی اگر افراد و گروه های مخالف هم‌‎ ‎‌از امام ملاقات می خواستند در صورت عدم وجود مشکل امنیتی به آنها کمک می کرد که‌‎ ‎‎‌با امام دیدار کنند. ‌

 

‌‌ویژگی دیگری که باید به آن اشاره بکنم این است که در ملاقات هایی که مسئولین و‌‎ ‎‌مردم با امام داشتند ایشان امام را با افراد تنها می گذاشت، در حالی که بارها و دربارۀ‌‎ ‎‌مراجع بزرگ تقلید و همچنین مسئولین ردۀ بالای نظام این امر اتفاق نیفتاده است. نکته‌‎ ‎‌دیگری که در این ملاقات ها جلب نظر می کرد. این بود که مرحوم حاج احمد آقا آنچه را که‌‎ ‎‌فرمایش امام بود-حتی اگر خودشان با توجه به اینکه متفکر بزرگی بودند و بر روی بعضی‌‎ ‎‌از مسائل نظر خاصی داشتند و در درون با آن موافقت نداشتند، نظر خودشان را اعمال‌‎ ‎‌نمی کردند. حتی در مراکز حساسی مثل شورای امنیت ملی که احتمال هرگونه برداشت‌‎ ‎‌غلط برای افراد دیگری پیش می آمد-عین کلمات امام را می خواندند. ‌

‌‌ ‌

‌‌خاطره موسوی تبریزی از حاج احمد آقا

‌‌ ‌ایشان مایل بود در سفرها، شناخته نشود. لذا هنگام سفر تأکید می کردند که مخارج از‌‎ ‎‌حد قناعت بالاتر نرود. در وقت سفر علاقه مند بود با افراد مسن و قدیمی و کشاورز و کارگر‌‎ ‎‌نشست و برخاست کند. یادم می آید در سفری که به بندرعباس و جزیرۀ ابوموسی‌‎ ‎‌داشتیم، در قهوه خانه های بین راه توقف و چنان گرم و صمیمی با آنها برخورد می کرد که‌‎ ‎‌افراد جذب اخلاق حسنۀ ایشان می شدند. ‌

‌‎ ‎

برشی از کتاب گنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی؛ ص ۵۱۵-۵۱۷

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
6 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.