جی پلاس؛
روایت موسوی تبریزی از موضع گیری امام دربرابر قضیه "شهید جاوید"
در سال ۱۳۴۹ کتابی به قلم نعمت الله صالحی نجف آبادی به نام شهید جاوید نوشته شد که سعی کرده بود از زاویه ای دیگر به قیام حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه نگاه کند که موضع گیری های متفاوتی را در پی داشت که در اینجا برآنیم تا از زبان موسوی تبریزی به موضع گیری امام در برابر این قضیه بپردازیم.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، سید حسین موسوی تبریزی از پیشگامان و همراهان نهضت امام خمینی(س) درباره جنجال هایی که بر سر قضیه کتاب "شهید جاوید"(۱) پیش آمده بود و نظر امام اینگونه نقل خاطره کرده است که با هم مرور می کنیم:
دو ـ سه ماهی از آغاز این مسأله (جنجال ها بر سر کتاب شهید جاوید) نگذشته بود که حضرت امام بعد از تعطیلات ماه محرم و صفر و شروع دروس حوزوی یک سخنرانی کرد که بعداً نوارش به دست ما رسید. ایشان در این سخنرانی ضمن اظهار تأسف از جنجالی که درباره این کتاب به وجود آمد فرمود: در ماه محرم و صفر امسال آقایان به جای اینکه در مجالس عزاداری مفاسد[1] و جنایات رژیم شاه را مورد اعتراض و انتقاد قرار بدهند و بدون اینکه توجه داشته باشند که آلت دست اجانب و دشمنان شده اند تمام مطالب و مباحث شان را روی یک کتاب متمرکز کردند و به موافقت یا مخالفت با آن مشغول شدند و به جای توجه دادن مردم به نفوذ صهیونیست ها در دستگاه حاکم ایران به جان همدیگر افتادند.[2] (نقل به مضمون)
در همین رابطه بخوانید:
علت اختلاف بین روحانیون که موجب نامه نگاری امام به آیت الله یزدی شد، چه بود؟
امام در همین سخنرانی از آقای منتظری که در این قضیه خیلی لطمه خورده بود به عنوان یک فقیه کم نظیر و برجسته تعریف و تمجید کرد. شایان ذکر است که این سخنرانی امام تأثیر زیادی در بین طلاب و فضلای قم برجای گذاشت و آنها را نسبت به مسائل پشت پرده و دست های پنهانی که کارگردان اصلی ماجرا بود، آگاه کرد. درباره نظر امام نسبت به کتاب، من معتقدم که امام نیز با مطالب کتاب شهید جاوید موافق نبود و دلیل من بر این نظر اولاً مطالبی است که حضرت امام در همین کتاب ولایت فقیه در مورد علم معصومین (ع) دارد. ایشان همان طوری که در سخنرانی های مختلف تصریح یا اشاره کرده معتقد به علم غیب معصومین و ائمه اطهار (ع) بود و ثانیاً حضرت امام به خاطر این کتاب از دست آقای صالحی نجف آبادی دلخور بود و این ناراحتی و دلخوری بعد از انقلاب نیز ادامه داشت به طوری که امام اجازه نداد ایشان کتاب مفصل عصای موسی که در جواب انتقادات مخالفین شهید جاوید نوشته و چاپ کرده بود، پخش کند. در آن موقع من در دفتر تبلیغات بودم که از بیت امام گفتند که امام می فرماید: نگذارید ایشان آن کتاب را پخش کند. یکی دیگر از علل تکدر خاطر حضرت امام از آقای صالحی نجف آبادی این بود که وی بدون موقعیت سنجی و درک درست شرایط جامعه اقدام به نشر این کتاب کرد و باعث شد که لطمات زیادی به انقلابیون و روند مبارزات وارد شود.
۱. کتاب شهید جاوید در نوع خودش کتابی بی نظیر یا دست کم کم نظیر بود. چون در این کتاب با یک دید و تحلیل نو و به دور از تاریخ نگاری صرف و با قلمی خوب و محکم به واقعه عظیم نهضت سیدالشهدا (ع) نگریسته شده بود. پیش از آن کتاب های تاریخی زیادی درباره این قیام از مبدأ تا منتهایش از دعوت کوفیان و حرکت امام به طرف مکه و سپس تا جزئیات وقایع روز عاشورا توسط علما و مورخین بزرگ تاریخ اسلام از قدما تا علمای معاصر تحت عنوان مقتل و غیره به رشته تحریر درآمده بود که از میان کتب قدما می توان به کتاب معتبر ارشاد شیخ مفید اشاره کرد منتها در هیچ یک از این کتاب ها قیام امام حسین (ع) به طور تحلیلی و با بیان علل و انگیزه ها و اهداف ایشان مطرح نشده بود و این کتاب برای اولین بار بود که این مسائل را با توجه به آنچه در کتب تاریخی وجود داشت از دید یک کارشناس مسائل تاریخی و سیاسی و از روی عقل و منطق، تحلیل و بیان می کرد. لازم به ذکر است که در کتب تاریخی صرف، مورخ و نویسنده چندان موظف نیست که در جمع بین روایات و اخبار متعارض و ناهمگون سعی و تلاش بکند ولی نویسنده ای که وقایع را تحلیل می کند درصدد ارائه یک نظریه و دیدگاه خاص تاریخی است و باید در جمع یا تأویل آن اخبار متعارض کوشش زیادی بکند همان طور که صاحب کتاب شهید جاوید در این جهت قدم برداشته بود. به عنوان نمونه درخصوص قیام امام حسین (ع) روایاتی وارد شده که حضرت با علم به شهادتش در کربلا حرکتش را آغاز کرد. از جمله این روایات حدیث معروفی است با این مضمون که یک روز حضرت سیدالشهدا (ع) جد بزرگوارش رسول گرامی اسلام (ص) را در خواب دید که به آن حضرت خبر شهادتشان را دادند و فرمودند: ان الله شاء ان یراک قتیلا؛ یعنی خداوند می خواهد که تو را کشته ببیند و از طرف دیگر روایاتی درباره حکومت اسلامی و شرایط زمامدار اسلامی و مسائلی از این قبیل از خود امام حسین (ع) صادر شده که به اهداف و انگیزه های قیام آن حضرت نظر دارد که نویسنده با تأمل در سند و دلالت این روایات و جمع بین آنها به اثبات نظریه اش می پردازد. از زاویه دیگر دیدگاه ارائه شده در این کتاب مبنی بر حرکت امام حسین (ع) به انگیزه تشکیل حکومت طبعاً با علم غیب امام و آگاهی اش به حوادث و وقایع آینده از جمله شهادتش منافات داشت و این مسأله حساسیت علما و بزرگان حوزه را برانگیخت و این تصور را در اذهان به وجود آورد که مؤلف این کتاب منکر علم غیب امام معصوم (ع) که مورد اتفاق همه علمای شیعه است می باشد؛ بنابراین مخالفت با کتاب آغاز شد.
۲. مثل جشن هنر شیراز که در آن سال برپا شده بود.
۳. برای کسب اطلاع بیشتر از آرا و نظرات امام در این باره ر.ک. به: صحیفه امام؛ ج 7، ص 41، 409 ؛ ج 8، ص 460، 533. در ضمن حضرت امام در سال 1357 در سخنرانی خودشان که در نوفل لوشاتو ایراد کردند در زمینه کتاب شهید جاوید که منجر به اختلاف بین روحانیت و گروه های مذهبی شد می فرماید: «چیزی توی کار می آورند. ما دیدیم که دو سال، سه سال ـ حالا هم تتمه اش هست ـ کتاب شهید جاوید؛ چه بساطی درست کردند برای کتاب شهید جاوید! با هم اختلافات؛ اهل منبر و اهل محراب و اهل بازار و اهل کذا. یکی از آن طرف کشید و یکی از آن طرف کشید؛ و یک ماه مبارک، یک ماه محرّم، و سایر ایام خودشان را صرف کردند و قوا را هدر بردند، و «اعلیحضرت» با کمال آرامش اموال این ملت را خورد و سلطۀ خودش را تحکیم کرد بر آنها! آقایان هم، همه متحفِّظند که کجای کتاب شهید جاوید چی چی نوشته، کجایش چی چی نوشته، مقصودش این است، مقصودش آن است! دعوا کردند سر این مطلب و اختلافات؛ و منبرهایی که باید صرف این بشود که این سدی که سد برای اسلام، برای پیشرفت اسلام، برای پیشرفت مملکت است بشکنند، این سد محمدرضا شاهی را بشکنند، همۀ قوا صرف کتاب شهید جاوید شد و اختلافات سر کتاب شهید جاوید! هدر دادند قوای خودشان را چند سال.»؛ صحیفه امام؛ ج 4، ص 236.
برشی از کتاب خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)؛ ص ۲۷۱-۲۷۲؛ ناشر: موسسه چاپ و نشر عروج؛ چاپ دوم (۱۳۸۷).
دیدگاه تان را بنویسید