روایت شیخ علی عراقچی از درس ولایت فقیه امام؛
واکنش ها به مطرح کردن مبحث ولایت فقیه به وسیله امام
مبحث ولایت فقیه از مباحث مهمی است که به وسیله امام در نجف اشرف تدریس شد و مخالفتهایی را نیز در پی داشت. حاج شیخ علی عراقچی در خاطرات خود به توضیح جوی که به دنبال مطرح شدن این مبحث به راه افتاد، پرداخته است.
جی پلاس: تبعید امام به نجف اگرچه در ظاهر تلخ و غیرقابل تحمّل بود ولی از جهاتی مایه خیر و برکت برای اسلام، انقلاب و مسلمانان شد. ایشان در تدریس فقه، بحث مهم «حکومت اسلامی و ولایت فقیه» را مورد بررسی و دقّت قرار داد و به طور مفصّل و مستدل به این موضوع پرداخت.
ممکن است کسی بگوید که حضرت امام چندان مبسوط وارد این بحث نشدند و بعضی ابعاد حکومت اسلامی در مباحث ایشان در حاشیه مانده است. در جواب باید گفت: گرچه امام کلیات را گفته است ولی واقعیت این است که امام با همین مباحث توانست بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی را در نجف تئوریزه کند و آن را به عنوان «نظام اسلامی» در مقابل سایر نظامهای نامشروع از جمله نظام شاهنشاهی به منصه ظهور برساند.
پیش از حضرت امام، هیچ یک از علمای شیعه، این گونه حکومت اسلامی را تئوریزه نکرده بود. علما و فقهای سلف اغلب خواستار اصلاح نظام موجود بودند و در نهایت به تذکر و نصیحت بسنده میکردند. اما حضرت امام پس از یک مرحله کوتاه تذکر و نصیحت، خواستار برچیده شدن نظام شاهنشاهی شد.
در مورد ولایت فقیه باید بگویم این بحث در میان علما و فقهای شیعه مغفولعنه بود، البته نه به این صورت که در دوران غیبت امور مسلمانان به دست فقها نباشد، بلکه اغلب اینگونه فکر میکردند که شاید نتوانند و شرایط زمان و مکان اجازه ندهد که فقها زمام امور مسلمین را به دست گیرند.
وقتی تاریخ معاصر را نگاه و مطالعه میکنیم، میبینیم قبل از حضرت امام، اغلب فقها نسبت به نظامهای حاکم، موضعگیری اصلاحطلبانه و نصیحتگونه داشتند، ولی وقتی حضرت امام وارد این عرصه شد این هم بحث ولایت فقیه را تئوریزه کرد و هم آن را کاربردی و عملیاتی نمود و نظام اسلامی را جایگزین رژیم شاهنشاهی کرد.
یک بار در جلسهای فردی از من پرسید: این چه حرفی است که میگویند: «مرگ بر ضد ولایت فقیه» من از شب تا صبح خوابم نبرده است، با اینکه مرحوم شیخ انصاری هم ولایت فقیه را قبول ندارد، اینها به او هم مرگ میفرستند. طلبهای آنجا در جواب گفت: منظور از مرگ این نیست، بلکه آن است که کسی به هیچ وجه سرپرستی فقیه را چه به صورت ولایت و چه به صورت اسمی قبول نداشته باشد؛ یعنی هر کسی که ضد فقاهت باشد این مرگ شامل اوست.
متأسفانه روی این مباحث دقت نمیشود. تا میبینند یک فقیه در موردی نظری دارد، فوری همان ظاهر را میگیرند و قضاوت میکنند، وگرنه از سوی این بزرگان و آقایان، نعوذ بالله فسقی دیده نشده است و همچنان که قیافهها فرق میکند، سلیقهها نیز با هم تفاوت دارد.
به هر حال، حضرت امام اصل مسأله ولایت فقیه و حکومت اسلامی را در نجف باز کرد. تمرکز امام بر روی این مباحث موجب شد که این بحث مغفولعنه، به دغدغه فقهی برای فقها و اساتید حوزه تبدیل شود و البته اعتراض خیلی از علما را نیز برانگیخت. مخالفان این تئوری هم در نجف بودند و هم در ایران حضور داشتند؛ از جمله یکی از علمای تهران که تحصیلکرده نجف و مرد ملایی هم بود، اعتراض داشت و میگفت: این چه بحثی است که ایشان مطرح و ادعا میکند که من میخواهم حکومت اسلامی تشکیل بدهم؟ این زمان، زمانی نیست که بشود حکومت اسلامی تشکیل داد. حکومت اسلامی را فقط امام زمان(عج) میتواند تشکیل بدهد، بنابراین پس از ظهور آن حضرت حکومت اسلامی تشکیل خواهد شد. امروز اگر کسی بخواهد این کار را انجام بدهد، خداوند کمرش را میشکند، چون حکومت اسلامی فقط مختص به آن حضرت است.
معلوم بود هنوز بحث حکومت اسلامی که منظور حضرت امام است برای بعضیها روشن نشده بود. ولی امام آن را مطرح و عملی کرد و به وسیله آن کمر دشمنان اسلام مانند آمریکا، اسرائیل و سایر ایادی استکبار را شکست و برای امت اسلامی و مردم ایران هم عزت و عظمت به ارمغان آورد. این آقا نمیفهمید حکومتی که در آینده امام زمان(عج) تشکیل خواهد داد، حکومت جهانی مهدوی است که کل عالم تحت نظر آن امام همام پر از عدل و داد خواهد شد و این از مختصات امام دوازدهم است. حضرت امام نیز هرگز چنین ادعایی نداشت و هر کس هم این تهمت و افترا را به ایشان بزند باید خودش جوابگو باشد. حکومت جهانی مختص امام زمان(عج) هست و در آینده محقق خواهد شد، ولی حضرت امام با تشکیل حکومت اسلامی، در احیای دین و فرهنگ تشیّع و گسترش آن در جهان و در نهایت زمینهسازی برای ظهور آن حضرت، نقش تاریخی ایفا نمود.
برشی از کتاب پرتوی از آفتاب (خاطرات شیخ علی عراقچی)؛ ص ۲۷۶-۲۷۹؛ چاپ اول (۱۳۸۹)؛ ناشر: عروج
دیدگاه تان را بنویسید