وقتی مراسم قرائت حکم نخست وزیری مهندس بازرگان به پایان رسید، امام به اتاق دیدار با مردم رفتند و اولین گروهی که برای ملاقات ایشان آمدند، خانم ها بودند.

جی پلاس: بعد از قرائت حکم امام در تذکر کوتاهی از ملت ایران خواستند که نظرشان را از طریق مطبوعات و تظاهرات و راهپیمایی نسبت به دولت مهندس بازرگان اعلام کنند. در خلال سخنرانی شان نیز اطاعت از دولت ایشان را واجب دانستند.

بلافاصله پس از پایان مراسم آقای خلخالی آمد و به من و آقای حبیبی رو کرد و گفت یکی دو سه تا شعار بدهید که الان بدهیم به جمعیت در حمایت از دولت مهندس بازرگان که مردم شعار «بازرگان بازرگان دولت نو مبارک» را سر دادند. آن لحظات هم برای ما به لحاظ عاطفی کمتر از لحظه ورود به ایران نبود.

برای دکتر حبیبی 30 سال و برای من 20 سال تلاش و مبارزه و در به دری برای سرنگونی استبداد داخلی و رهایی از استیلای خارجی به ثمر رسیده بود. تنها دل نگرانی ما از عدم صداقت پاره ای از روحانیان بود. یادم هست بعد از اینکه امام گفتند تبعیت از دولت مهندس بازرگان واجب است، آقای دکتر حبیبی با طنز گفت: بدجوری آقا دست ما را در کاسه حنا گذاشت، راه پس و پیش هم نداریم!

بعد از پایان مراسم امام رفتند در اتاقی که از آنجا با مردم دیدار می کردند، نکته جالبی که آقای حبیبی توجه من را به آن جلب کرد این بود که اولین گروهی که با امام دیدار کردند خانم ها بودند. آقای حبیبی می گفت فمینیست تر از این انقلاب؟! که اولین رای مردمی را خانم ها دارند می دهند. اگر یک دستگاه تبلیغاتی قدرتمندی داشتیم می توانستیم به دنیا عرضه کنیم و اسلام را معرفی کنیم که زنان را برای ...و آشپزی و... نمی خواهد ببینند که اولین «بله سیاسی» را به یک انقلاب و به یک انتصاب که در طول تاریخ 2500 ساله شاید بی سابقه باشد، خانم ها دادند.

من بعد از نماز مغرب و عشا که به دیدار امام رفتم یکی دو نفر پیششان بود که آنها را نمی شناختم، امام به آنها می گفتند به مهندس بازرگان توصیه کرده اند یا خواهند کرد که سعی کند برای تشکیل دولت از شخصیت های فعال و کاری و مهره های کلیدی در همه سطوح از مجموعه گروه هایی که در مبارزات و مراحل مختلف انقلاب نقش داشتند بهره بگیرد. بعدها شنیدم که حتی چند نفر را با ذکر نام توصیه کرده بودند که در کابینه عضویت داشته باشند از جمله مرحوم سنجابی و مرحوم فروهر را.

توجه به این نکته بسیار در خور اهمیت است که امام از یکدست بودن قدرت حکومتی و حاکمیت یک جریان سیاسی بر امور اجرایی اجتناب می کردند. در عمل هم دیدیم هرگاه یک جریان وزنه بیشتری پیدا می کرد، امام نیروی دیگر را تقویت می کرد.

 

برشی از کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 226-227؛ ناشر: چاپ و نشر عروج؛ چاپ سوم (1392).

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.