امام چگونه ساواک را سر جای خود نشاند؟

امام با حالتی عصبانی خطاب به مولوی گفت: من هم سرباز اسلام هستم، نگذارید ما به وظیفه سربازیمان عمل کنیم.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: بعد از آزاد شدن امام از زندان رژیم شاه، روزنامه اطلاعات در سرمقاله مطلبى نوشته بود که روحانیت با دستگاه سازش کردند. امام سخنرانى مفصلى در تکذیب این مطلب فرمودند. سرهنگ مولوى معروف، رئیس ساواک تهران را براى عذرخواهى خدمت امام فرستادند. او می‌‌خواست این ملاقات خصوصى باشد، اما از آنجایی که روش امام نبود که با هیچ کدام از رجال سیاسى؛ چه دولتى و چه غیره در خلوت ملاقات داشته باشند، دستور فرمودند عده‌اى در اتاقی که او مى‌آید حضور داشته باشند. حسب الامر ایشان عده‌اى در جلسه حضور پیدا کردند. از جمله بنده هم بودم. مولوى شروع به صحبت و عذرخواهى کرد که اشتباهى شده است. در این هنگام جمله ‌اى که شاید بوى تهدید از آن مى ‌آمد صادر شد. مولوى گفت آقا نگذارید که ما به وظیفۀ سربازیمان عمل کنیم. یک مرتبه امام در حالى که انگشت سبابه خود را بر سینه مبارک می‌‌ زدند با عصبانیت فرمودند: «من هم سرباز اسلام هستم، نگذارید که ما به وظیفۀ سربازیمان عمل کنیم.» 

منبع: پاسدار اسلام- ش 13- ص 50

 

دیدگاه تان را بنویسید