روزهای پاریس به روایت صادق طباطبایی-۱۴

پرسش های محقق انگلیسی و پاسخ های قانع کننده امام

محقق انگلیسی که آشنایی زیادی با قران و منابع فقهی اهل سنت داشت برایش سوال پیش آمده بود که چگونه با مسائل روز دنیا مبتنی بر منابع دینی می توان کنار آمد؟

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: ‌‌علاوه‌ بر ملاقاتهایی‌ که‌ امام‌ با شخصیتهای‌ سیاسی‌ ایرانی و خارجی داشتند، تعدادی از‎ ‎‌ملاقاتهای‌ ایشان‌ با شخصیتهای‌ غیرسیاسی‌ بود. برخی‌ از آنها مقام‌ علمی و مذهبی‌‎ ‎‌داشتند و بعضاً علاقمند به‌ ایران‌ و طرفدار جنبشهای‌ آزادیبخش‌ بودند که‌ با انقلاب‌ و‎ ‎‌مبارزات‌ مردم‌ ایران همدلی می‌کردند. شاید هم‌ برخی‌ از آنها قصد داشتند اطلاعات‌‎ ‎‌بیشتری از برنامه‌های‌ امام‌ به‌ دست‌ آورند.‌

‌‌از جمله‌ شخصیتهایی که‌ با امام ملاقات‌ کرد و خیلی‌ هم‌ جالب‌ بود یک‌ محقق‌‎ ‎‌انگلیسی‌ بود. آن‌طوری‌ که‌ پیدا بود آشنایی‌ زیادی‌ با قرآن‌ و منابع‌ علوم‌ اسلامی‌ و فقه‌‎ ‎‌اهل‌ سنت‌ داشت‌ اما نسبت‌ به‌ دیدگاه‌ شیعی‌ آگاهی‌ چندانی نداشت‌ و تعجب‌ می‌کرد که‌ امام‌ مطرح‌ می‌کنند ما حکومتمان‌ بر اساس‌ اسلام‌ خواهد بود. این‌ سو‌ال‌ به‌ ذهن‌ او‎ ‎‌رسید که مبتنی‌ بر منابع‌ دینی‌ با مسائل‌ روز دنیا چگونه‌ کنار می‌آیید؟ آیا آنچه‌ را که‌ با‎ ‎‌اصول حکومتی‌ و امور اجتماعی‌ سازگار است‌ اما دین‌ نسبت‌ به‌ آن بی‌تفاوت‌ است‌‎ ‎‌می‌پذیرید؟ یا اینکه‌ متکی‌ خواهید بود به‌ سیره‌ رسول‌ خدا‌(ص) و بزرگان‌ و مکاتب‌‎ ‎‌فقهی‌ اسلامی؟ امام‌ در پاسخ‌ به‌ او مساله اجتهاد در فقه‌ شیعه‌ را بیان‌ کردند و نقش‌ عقل‌ در استنباط‌ احکام‌ الهی را توضیح دادند که‌ برای‌ او خیلی‌ جالب‌ بود. امام‌ به‌ احکام‌ اولیه و ثانویه‌ اشاره‌ کردند و گفتند ما اگر مبنا و اصل‌ را بر حکومت‌ بگیریم و تشکیل‌ و‎ ‎‌استقرار حکومت‌ اسلامی‌ را محور و مبنا قرار بدهیم، بنا بر این همه‌ چیز باید در خدمت‌‎ ‎‌حکومت‌ باشد. اگر اصالت‌ به‌ حکومت‌ داده شود، تمام‌ فروع‌ و احکام‌ باید در جهت‌‎ ‎‌تضمین‌ مصالح‌ این‌ حکومت قرار گیرد. اهداف این حکومت‌ تامین‌ مصالح‌ اجتماع‌ و‎ ‎‌امت‌ اسلامی است. گاه‌ ضرورتها اقتضا می‌کند که‌ ما بعضی‌ از احکام، حتی‌ احکام اولیه‌‎ ‎‌را به‌ اقتضای‌ ضرورت‌ و متناسب‌ با مصالح‌ جامعه‌ تغییر دهیم.‌

‌‌آنجا آن شخص سوال کرد که‌ اگر ما چنین‌ مبنایی را برای‌ احکام بیاوریم، چیزی‌ از‎ ‎‌اصول‌ باقی نمی‌ماند، بویژه‌ اگر هر چیزی‌ را روی تشخیص‌ خودمان‌ عنوان‌ مصلحت‌ بدهیم.‌

‌‌امام‌ پاسخ‌ داد: مسائل و مشکلات‌ یک‌ جامعه‌ را کارشناسان‌ و اهل فن متناسب‌ با‎ ‎‌اطلاعات‌ علمی‌ بررسی‌ می‌کنند وقتی‌ این‌ کارشناسان مصالح جامعه‌ را در نظر داشته‌ ‌‎‎‌باشند نیازهای‌ زمان‌ را بشناسند و موضوع‌شناسی بکنند تشخیص و تعیین‌ حکم‌ آسان‌‎ ‎‌است. در واقع‌ امام‌ اعتبار زیادی‌ در تعیین‌ و استخراج‌ احکام‌ دینی‌ به‌ نظریه‌ کارشناسی‌‎ ‎‌متکی‌ بر دانش‌ روز دادند. یک‌ مثال‌ هم‌ زدند گفتند فرض‌ بفرمایید فلج‌ اطفال، این‌ نیاز ‌‎ ‎‌یک جامعه است اگر قرار باشد از روی‌ منابع‌ فقهی استنباط‌ کنیم‌ ممکن است‌ مبنا یا‎ ‎‌منبعی‌ پیدا نکنیم. اما اگر مبنا را مصلحت جامعه‌ و حکومت قرار دادیم‌ می‌رسیم‌ به‌ اینکه‌‎ ‎‌راه‌ پیشگیری‌ از بیماریها از جمله‌ فلج‌ یک ضرورت‌ اجتناب‌ناپذیر است، بنابراین‌ راه‌‎ ‎‌علمی مبارزه‌ با آن‌ را سراغش‌ می‌رویم راه‌ حل‌ درمان‌ و پیشگیری‌ که‌ مبتنی‌ بر نظر‎ ‎‌کارشناسان‌ باشد، این‌ یک‌ وظیفه‌ و حکم‌ شرعی‌ است‌ که‌ مثل‌ سایر واجبات‌ لازم‌ الاجراست.‌

‌‎‌‌بعد از دیدار با امام‌ من‌ به‌ اتفاق‌ نامبرده‌ و پدرم‌ به‌ رستورانی‌ که‌ در آن نزدیکی‌ قرار‎ ‎‌داشت‌ برای صرف‌ چای‌ رفتیم.‌

‌‌در این‌ جلسه ایشان‌ که به‌ شدت‌ از نظر فقهی، اجتهادی‌ امام‌ به‌ شوق آمده‌ بود،‎ ‎‌گفتگو را در این زمینه‌ با پدرم‌ آغاز کرد. پدرم‌ در تکمیل مطالب امام‌ به او گفتند: به‌‎ ‎‌طور کلی جز احکام‌ عبادی‌ که‌ مبتنی‌ بر قرآن و سیره‌ و دیگر منابع‌ متخذه‌ از‎ ‎‌معصومین(ع) است، سایر احکام‌ که به مسائل فرد در جامعه و نیز جامعه با فرد و‎ ‎مسائل جامعه اعم‌ از مسائل اقتصادی، حقوقی، فرهنگی و حقوق‌ جزا و با مسائل‌‎ ‎‌بین‌المللی‌ و سیاست‌ خارجی باز می‌گردد باید برخاسته‌ از «عقل‌ صلحا» باشد. این امر‎ ‎‌در واقع‌ تایید همان نظریه‌ امام‌ در باب‌ دخالت‌ دو عنصر زمان‌ و مکان‌ در اجتهاد و‎ ‎‌کاربرد آن حتی‌ در احکام‌ اولیه‌ اسلام‌ است.‌

‌‌در این‌ زمینه‌ مسائل زیادی‌ مطرح‌ شد که‌ این‌ محقق‌ به‌ کلی‌ دگرگون شده‌ بود و فکر ‌‎ ‎‌می‌کنم‌ در یکی‌ دو تا از روزنامه‌ها هم‌ بعداً مقالاتی در این‌ زمینه‌ نوشت.‌

‌‌

 

برشی از کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 123-124؛ چاپ سوم (1392)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

دیدگاه تان را بنویسید