رهبر کبیر انقلاب به توطئه های دشمن برای جدایی دو قشر دانشگاهی و حوزوی اشاره کرده و فرمود: دو قشرى که مربى جامعه بودند. دو قشرى که باید- جامعه را- با مساعى هم دست به هم بدهند و جامعه را اصلاح بکنند. اینها را از هم جدا کردند.

به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی در تاریخ سوم خرداد ماه سال 58 در جمع وزیر فرهنگ و رؤسای دانشگاه ها بر همراهی حوزه و دانشگاه تاکید کرده و فرمود:

«... شما و طبقه روحانیین که هر دو یک شغل دارید؛ هر دو شغل واحد دارید؛ و مع الأسف این دو قشر را که مربى جامعه هستند دستهاى ناپاک از هم جدا کرد. ما تا حالا با آقایان روبه نمى‌ شدیم. یعنى شما از ما فرار مى‌ کردید، ما هم از شما، شما ما را قبول نداشتید؛ ما هم شما را قبول نداشتیم. شما براى ما یک چیزى مى‌ گفتید؛ ما هم براى شما یک چیزى مى‌ گفتیم. من نه از «شما» مقصودم این افراد است؛ و نه از «ما» مقصودم خودم هستم. لکن قشرها این طور شده بودند، مى‌رفتند توى دانشگاهها به دانشجو و به استاد و به غیر استاد و به همه یک صورت بسیار زیباى ظاهرى ارائه مى‌ دادند: این آخوندها مرتجعند! اینها مى‌ خواهند ما را برگردانند به آن عصر حجر! محمد رضا خان در یکى از حرفهایش، قبل از 15 خرداد، در یکى از حرفهایش گفت که این آخوندها طیاره هم سوار نمى‌ شوند!- همان روزها بود که یکى از مراجع با طیاره رفته بود مشهد- و اینها با طیاره هم مخالفند. اصلًا با همه اساس تجدد مخالفند. اینها مى‌ خواهند برگردد به آن وقتى که مثلًا الاغ سوارى کنند و بروند این طرف و آن طرف. یا فرض کنید که شمعى بسوزانند! برق را با آن مخالفند. همه آثار تمدن را با آن مخالفند. مى‌ آمدند پیش شماها یک همچو مسائلى را طرح مى‌ کردند. یا اینکه آخوندها همه دربارى هستند! اینها همه براى منافع دربارها! اصلًا وجود اینها را دربارها آوردند. سلاطین این وجودها را در خارج محقق کردند! مى‌ آمدند پیش این قشر مى‌ گفتند: اینها دین ندارند! این بى‌ دینها، یک مشت فکلى بى‌ دین! و طورى تزریق مى‌ کردند که مع الأسف بعضى از اشخاص بى‌ عمق باورشان مى‌ آمد. این باور آمدن اسباب این شد که این دو قشر از هم جدا شدند. این به او بدبین شد؛ او به این بدبین شد. چه دو قشرى! دو قشرى که مربى جامعه بودند. دو قشرى که باید- جامعه را- با مساعى هم دست به هم بدهند و جامعه را اصلاح بکنند. اینها را از هم جدا کردند.

دو قشرى که اگر این دو قشر در مسیر صحیح باشد، تمام ملت به مسیر صحیح مى‌ رود. این طور نیست که یک قشر، مثلًا کاسب باشد، که فقط خودش اگر اصلاح بشود، صالح باشد، خودش هست و غیر نیست. دو قشرى که با اصلاح این دو قشر جامعه اصلاح مى‌ شود. دو قشرى که إذَا فَسَدَ العَالِمُ فَسَدَ العَالَمُ است. این «عالِم» من نیستم؛ شما هم هستید؛ همه‌ مان هستیم. شما همه جزء علما هستید، که اگر چنانچه خداى نخواسته فاسد باشید، عالَم را به فساد مى‌ کشید؛ و اگر صالح باشید، عالَم را به صلاح مى‌ کشید. صلاح و فساد یک جامعه به دست مربیهاى- آن هست- آن جامعه هست. و آن مربیها شماهایید و قشر روحانى. آنها به یکجور، و شما به یکجور. اما دو طایفه مربى جامعه هستند.»

 

صحیفه امام؛ ج 7، ص 469-471

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.