مردم کمتر به کسی اعتماد می کنند تا از مشکلات شخصی خود سخن بگویند یا اظهارنظر سیاسی کنند و حتی از کسی گلایه کنند اما چند گروه در این بین استثنا هستند، پزشکان، روانشناسان و خبرنگاران.
بین این سه گروه، کسانی که می توانند هر حرفی از هر جنسی را بشنوند و حتی اگر در توان داشته باشند گرهی بگشایند، خبرنگاران هستند.
خبرنگارانی که گاه دیوار خودشان از همه کوتاه تر است اما می توانند برای بسیاری از افراد نردبان و حتی پل عبور باشند.
مردم به آسانی سفره دلشان را برای آنان باز می کنند بی مهابا از زیان آور بودن سخنانی که می گویند، گاه حتی سفره دل را که باز کردند طلبکارانه می خواهند که اقدامی در این زمینه انجام گیرد و حرفی به مسئولی منتقل شود.
مردم به خبرنگاران اعتماد دارد و هیچ سرمایه ای برابر این اعتماد نیست و بدون شک هیچ نوع حقوق و دستمزدی هم نمی تواند جای آن را بگیرد.
اهمیت این اعتماد زمانی مشخص می شود که همین خبرنگاران بارها و بارها با درهای بسته مسئولان مواجه یا از جلسه ای اخراج می شوند یا به آنان تاکید می شود که بخشی از حرف های مسئولان را ننویسند یا سانسور کنند.
اهمیت این اعتماد زمانی مشخص می شود که حتی مصوبه جلسه ای که اساس شکل گیری آن برای گره گشایی مشکلی از مردم است، نبود اصحاب رسانه باشد.
اهمیت اعتماد مردم زمانی مشخص می شود که مسئولی انگشت اتهام به سمت رسانه و خبرنگار بگیرد و خواستار عدم حضور برخی از آنان به علت مواضع سیاسی یا نوع تفکر شخصی باشد.
این اعتماد مردم برای خبرنگارانی که روزها و شب ها برای کسب اطلاعات و آگاه سازی می کوشند و در بسیاری از مواقع حتی سلامتی و جان خود را در این مسیر می گذارند، بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد.
اگر مردم با همین خبرنگاران مشابه مسئولان رفتار کنند و درها را به روی آنان ببندند یا اصحاب رسانه را کنار بزنند و رجوعی به نشریات نداشته باشند، دیگر چه کاری در عرصه اطلاع رسانی و آگاه سازی می توان انجام داد.
بارها تاکید شده است که خبرنگاران حلقه اتصال میان مردم و مسئولان هستند، اما اگر در کنار حلقه لنگ مسئولان، مردم هم دست پیوند خود با رسانه ها را رها کنند، فعالیت رسانه ای و اطلاع رسانی چه بهایی می تواند داشته باشد.
این اعتماد مردم در چنین زمینه هایی بار دیگر اهمیت خود را نمایان می سازد و خبرنگاران با تمام مشکلاتی که هر روز با آن مواجه می شوند، بار دیگر این امید را می یابند که اگر مسئولی نگاه درستی به فعالیت رسانه ها ندارد، جای دلخوشی اینجاست که هنوز مردمی هستند که خبرنگاران را امین خود می دانند و به صحبت با آنان می پردازند.
خبرنگاران شاید بهتر از هر شخص و هر قشری می دانند که اگر مردم نخواهند، هیچ فعالیت خبری و رسانه ای شکل نمی گیرد و اگر اعتماد نکنند، هیچ مطلبی برای عرضه، تولید نمی شود از همین رو هم بهتر از هر کسی ارزش سرمایه اجتماعی اعتماد مردمی را می دانند.
*خبرنگار ایرنا
3001/1772
بین این سه گروه، کسانی که می توانند هر حرفی از هر جنسی را بشنوند و حتی اگر در توان داشته باشند گرهی بگشایند، خبرنگاران هستند.
خبرنگارانی که گاه دیوار خودشان از همه کوتاه تر است اما می توانند برای بسیاری از افراد نردبان و حتی پل عبور باشند.
مردم به آسانی سفره دلشان را برای آنان باز می کنند بی مهابا از زیان آور بودن سخنانی که می گویند، گاه حتی سفره دل را که باز کردند طلبکارانه می خواهند که اقدامی در این زمینه انجام گیرد و حرفی به مسئولی منتقل شود.
مردم به خبرنگاران اعتماد دارد و هیچ سرمایه ای برابر این اعتماد نیست و بدون شک هیچ نوع حقوق و دستمزدی هم نمی تواند جای آن را بگیرد.
اهمیت این اعتماد زمانی مشخص می شود که همین خبرنگاران بارها و بارها با درهای بسته مسئولان مواجه یا از جلسه ای اخراج می شوند یا به آنان تاکید می شود که بخشی از حرف های مسئولان را ننویسند یا سانسور کنند.
اهمیت این اعتماد زمانی مشخص می شود که حتی مصوبه جلسه ای که اساس شکل گیری آن برای گره گشایی مشکلی از مردم است، نبود اصحاب رسانه باشد.
اهمیت اعتماد مردم زمانی مشخص می شود که مسئولی انگشت اتهام به سمت رسانه و خبرنگار بگیرد و خواستار عدم حضور برخی از آنان به علت مواضع سیاسی یا نوع تفکر شخصی باشد.
این اعتماد مردم برای خبرنگارانی که روزها و شب ها برای کسب اطلاعات و آگاه سازی می کوشند و در بسیاری از مواقع حتی سلامتی و جان خود را در این مسیر می گذارند، بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد.
اگر مردم با همین خبرنگاران مشابه مسئولان رفتار کنند و درها را به روی آنان ببندند یا اصحاب رسانه را کنار بزنند و رجوعی به نشریات نداشته باشند، دیگر چه کاری در عرصه اطلاع رسانی و آگاه سازی می توان انجام داد.
بارها تاکید شده است که خبرنگاران حلقه اتصال میان مردم و مسئولان هستند، اما اگر در کنار حلقه لنگ مسئولان، مردم هم دست پیوند خود با رسانه ها را رها کنند، فعالیت رسانه ای و اطلاع رسانی چه بهایی می تواند داشته باشد.
این اعتماد مردم در چنین زمینه هایی بار دیگر اهمیت خود را نمایان می سازد و خبرنگاران با تمام مشکلاتی که هر روز با آن مواجه می شوند، بار دیگر این امید را می یابند که اگر مسئولی نگاه درستی به فعالیت رسانه ها ندارد، جای دلخوشی اینجاست که هنوز مردمی هستند که خبرنگاران را امین خود می دانند و به صحبت با آنان می پردازند.
خبرنگاران شاید بهتر از هر شخص و هر قشری می دانند که اگر مردم نخواهند، هیچ فعالیت خبری و رسانه ای شکل نمی گیرد و اگر اعتماد نکنند، هیچ مطلبی برای عرضه، تولید نمی شود از همین رو هم بهتر از هر کسی ارزش سرمایه اجتماعی اعتماد مردمی را می دانند.
*خبرنگار ایرنا
3001/1772
کپی شد