این تعاریف دربرگیرنده اهمیت موضوعات و چالش هایی است که هر یک از کارشناسان در حوزه تخصصی خود با آن روبرو بوده و به عنوان مانعی به آن می نگرند.

-توسعه یعنی بقای تنوع زیستی!
برای مثال از نظر کارشناسان، دوستداران و فعلان حوزه محیط زیست، توجه به مسائل زیست محیطی از مباحث مهم و اساسی برای سامان بخشیدن به توسعه پایدار محسوب می شود. آنها توسعه را مترادف با حفظ و بقای تنوع زیستی میدانند. آنها معتقدند مشکلات زیست محیطی تمامی ابعاد زندگی بشر را در حوزه های مختلف اقتصاد اعم از صنعت، تجارت و کشاورزی تحت تاثیر قرار میدهد و با حفظ گونه های جانوری میتوان گام بلندی در جهت رشد، پیشرفت و توسعه همه جانبه برداشت.

-توسعه یعنی شهری عاری از معضلات شهری!
توسعه از نگاه یک منتقد جوان حوزه شهرسازی و معماری به معنای تامین و تجهیز شهرکهاست. از نظر او توسعه تنها به معنای ساخت زیرگذرها و روگذرهای متعدد نیست! توسعه از نظر او فقط به ساخت ساختمان،خانه، اداره، مغازه، پل و پارک خلاصه نمی شود.به عقیده او هرگاه بتوانیم شهری عاری از معضلات شهرهای بزرگ، داشته باشیم به توسعه دست یافته ایم.

-به کار گیری تکنولوژی به معنای توسعه نیست!
از نظر رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان، توسعه تنها با منابع مالی قابل دستیابی نیست! به اعتقاد او بیشتر مدیران و کارشناسان، تلقی درستی از توسعه ندارند و از منظر آنان به کارگیری تکنولوژیمترادف با توسعه است.در حالی که استفاده از جدیدترین تکنولوژی های روز دنیا، بدون تغییر و پیشرفتی در فرهنگ و نگرش فردی و اجتماعی و بدون هیچگونه تفکر علمی و راهبردی به معنای توسعه واقعی نیست!

-توسعه یعنی تغییرِ نگرش!
دکتر طهماسبی توسعه را تغییر در نگرش دانسته و معتقد است: توسعه تغییری است که باید در باورها و نگاه به اقتصاد، مسائل و مشکلات جامعه و نیازهای انسان که متناسب با تکنولوژی تغییر می کند، حاصل شود، به عبارت دیگر، این انسان و تفکر آن است که باید توسعه یابد.در صورتی که دیدگاه های افراد جامعه در این راستا تغییر کند، می توانیم شاهد حرکت آن جامعه در مسیر توسعه و پیشرفت باشیم.برای دستیابی به توسعه باید به دنبال آموزش و ارتقای مهارت های خود باشیم، این نخستین و اساسی ترین اقدامی است که باید توسط یک مدیر در هر نقطه جغرافیایی انجام شود.
مساله توسعه در دهه های اخیریکی از مسائل مورد توجه کشور بوده است.اینکه مفهوم واقعی توسعه چیست و با چه الگویی می‌توان به آن دست یافت، سوال همیشگی در این حوزه است.سوالی که شاید در زمانهای مختلف در همۀ جوامع مطرح بوده و از این رو در بسیاری از کشورهایدنیا مراحل مختلفی چون اقتصاد توسعه، فرهنگ توسعه و نظایر آن را طی کرده است.
بر اساس تمامی آنچه گفته شد شاید بتوان ادعا کرد که رشد اقتصادی و توسعه صنعتی محتاج انگیزه‌ها و تغییر نگرش فردی و اجتماعی است؛ضمن اینکه توسعه دربرگیرنده اجزای فرهنگی متعددی است که جامعه‌شناسان بر آن تأکید کرده‌اند. از این رواست توسعه و به ویژه توسعه پایدار را بیش از هرچیز محل تلاقی اجتماع، اقتصاد و محیط زیست دانسته اند. درباره توسعه شهری نیز به نظر می رسد تاکنون تنها به گسترش فضای شهری، پذیرایی از جمعیت بیشتر، ایجاد کاربری های متعددتر، بهره برداری بیشتر از منابع، تولید و مصرف بیشتر اندیشیده شده است. اقداماتی که نتیجه آن انواع ناهنجاری ها و بحرانهای محیطی است که باید توسعه شهری مسبب به وجود آمدن آنها دانست. در حالی که هدف توسعه پایدار شهری می تواند این باشد که شکاف موجود میان مناطق و محلات شهری و میان فقیر و غنی را از میان بردارد، یا با اندیشه های جدید کاربری های شهری را متنوع سازد، الگوی پایدار حمل و نقل را پیاده سازد، به ایجاد ضایعات کمتر توجه کند، به بازیافت ضایعات اهمیت دو چندان دهد، جلوی تولیدات زیان آور را بگیرد، الگوی مصرف بهینه را پیاده کرده و به ایجاد برابری در شهر کمک کند.

* روزنامه مردم نو، 1397،3،3.
7312/3216
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.