در این یادداشت که در شماره پنجم هفته نامه صنعت و تجارت زنجان به چاپ رسیده، آمده است: با سروصدایی که از کوچه می آمد، از خواب بیدار شدم رفتم، تا ببینم در کوچه چه خبر است؟ دیدم که یکی داد میزنه کی، کمی آب داره، بچه ام داره از تشنگی می میره، یکی داد میزنه، بدبخت شدیم با این وضع همگی از تشنگی تلف میشویم، یکی دستاش بلند کرده از خدا کمک می خواست، یکی هم می گفت، می بینید یک بطری آب معدنی شده بیست هزار...!؟ خلاصه یک ولوله ای بود که توصیفش به این آسانی ممکن نیست. راستش هر لحظه ای که می گذشت نگران تر می شدم هنوز نمی دانستم که چی شده، از یکی پرسیدم ببخشید آقا چی شده که مردم اینقدر شلوغ میکنند!؟ نیشخندی زد و گفت، کجای کارید آقا نمی بینید که چه شده، آب نیست، سد خشک شده، الان چند روزه که در شهرآب نیست. بدون اینکه چیزی بگویم نشستم زمین، دستام را گذاشتم سرم با صدای بلند گریه کردم با صدای گریه ام بچه ها هم از خواب بیدار شدند گفتند چی شده که گریه می کنی، گفتم می خواستی چه بشود، بدبخت شدیم می گویند، قحطی آب شده و بعد صدایم را بلند کردم و گفتم یادتان هست که می گفتم دور و زمانه عوض شده، اگه خدای نکرده قحطی آب بشه مردم دیگر، بهم رحم نمی کنند الان همان بلا سرمان آمده ودر این بین برخی خبرهایی که قبلا در سایت و کانالها خوانده بودم در ذهنم مرور می کردم که مثلا در زلزله کرمانشاه یک کانکس یه میلیونی را هفت و هشت میلیون می فروختند و یا در شهر رشت وقتی برف باریده بود یک بسته نان 2 هزاری را 20 هزار می فروختند و یا در برف تهران یک راننده تاکسی از مسافری یک میلیون کرایه خواسته بود. داشتم با نگرانی این خبرها را درفکر و ذهنم مرور می کردم که یک دفعه دیدم یکی داره میگه بلند شو گوشی ات
داره زنگ میزنه نمی خواهی بری سر کار؛ اینجا بود که تازه متوجه شدم همه اینها که دیده وشنیده بودم، همه اش خواب بوده، بعد از بیداری با خود گفتم خدایا تو رحیمی خودت رحم کن و... گرچه تا اینجای داستان فقط روایت یک خواب بوده ولی واقعیتش به شخصه نسبت به آینده خود و جامعه نگرانم برای چند لحظه هم که شده در ذهن خود تصور کنید که اگر اتفاقی مثل آنچه درخواب دیده بودم درعالم واقعیت اتفاق بیفتد چه می شود، به خصوص در این دور و زمانه که کم که نه!؟ یک مقدار بیشتر از گذشته بداخلاق و نسبت به هم بی رحم تر شده ایم و مدتی است که برخی موضوغاتی همچون بحران آب و وضعیت اخلاق جامعه، فکر و ذهنم را به خود مشغول کرده، بارها از خود پرسیده ام که سرانجام زندگیمان در این وضعیت چه خواهد شد، نمی دانم که مردم عموما، چقدرموضوع بحران آب را جدی می گیرند؟ و یا اصلا جدی نمی گیرند! لذا آیا پیشنهاداتی که طرح می شود موثر هست یا نه؟ ولی وظیفه دینی واجتماعی خود می دانم که چند پیشنهاد را طرح نمایم تا شاید بتواند حداقل در تاخیر این بحران موثر باشد. اولین پیشنهادم به نویسندگان و کارگردانان فیلم و سینماست که فیلمهایی تولید و پخش نمایند که در آن زندگی در بی آبی و مشکلات فردی و اجتماعی درآن شرایط بحرانی را به تصویر بکشند و در کنارش راهکارهایی را هم برای صرفه جویی به مردم آموزش دهند. دومین پیشنهاد این است که غالبا مقداری آب برای گرم شدن آب حمام در منازل به هدر می رود برای جلوگیری از این هدر رفت، یک دبه و تانکر کوچکی تهیه گردد تا آب سرد را در تانکر ذخیره سازی نموده و در هنگام شستن ماشین آبیاری باغچه وشستن حیاط و...از آن استفاده شود. نکته دیگر در این زمینه این است که در صورت امکان اعضای خانواده پشت سرهم به حمام روند تا آب موجود در لوله گرم سرد نشود. پیشنهاد سوم در راستای پیشنهاد قبلی این است که سازمان آب هم با تولید و پخشی انیمیشن های آموزشی نحوه صرفه جویی در مصرف آب مثل ذخیره سازی آب سرد حمام در تانکر و نحوه مصرف از آن را به مردم آموزش دهد به هر حال بحران آب در ایران جدیست و این موضوع وقتی نگران کننده تر می شود که بدانیم اوضاع اجتماعی و اقتصادی همچنین وضع اخلاقی جامعه هم در وضع مناسبی قرار ندارد پس بحران آب جدی ست و با وجود مشکلات موجود در جامعه خیلی باور این بسیار مهم است.
6085/7312
داره زنگ میزنه نمی خواهی بری سر کار؛ اینجا بود که تازه متوجه شدم همه اینها که دیده وشنیده بودم، همه اش خواب بوده، بعد از بیداری با خود گفتم خدایا تو رحیمی خودت رحم کن و... گرچه تا اینجای داستان فقط روایت یک خواب بوده ولی واقعیتش به شخصه نسبت به آینده خود و جامعه نگرانم برای چند لحظه هم که شده در ذهن خود تصور کنید که اگر اتفاقی مثل آنچه درخواب دیده بودم درعالم واقعیت اتفاق بیفتد چه می شود، به خصوص در این دور و زمانه که کم که نه!؟ یک مقدار بیشتر از گذشته بداخلاق و نسبت به هم بی رحم تر شده ایم و مدتی است که برخی موضوغاتی همچون بحران آب و وضعیت اخلاق جامعه، فکر و ذهنم را به خود مشغول کرده، بارها از خود پرسیده ام که سرانجام زندگیمان در این وضعیت چه خواهد شد، نمی دانم که مردم عموما، چقدرموضوع بحران آب را جدی می گیرند؟ و یا اصلا جدی نمی گیرند! لذا آیا پیشنهاداتی که طرح می شود موثر هست یا نه؟ ولی وظیفه دینی واجتماعی خود می دانم که چند پیشنهاد را طرح نمایم تا شاید بتواند حداقل در تاخیر این بحران موثر باشد. اولین پیشنهادم به نویسندگان و کارگردانان فیلم و سینماست که فیلمهایی تولید و پخش نمایند که در آن زندگی در بی آبی و مشکلات فردی و اجتماعی درآن شرایط بحرانی را به تصویر بکشند و در کنارش راهکارهایی را هم برای صرفه جویی به مردم آموزش دهند. دومین پیشنهاد این است که غالبا مقداری آب برای گرم شدن آب حمام در منازل به هدر می رود برای جلوگیری از این هدر رفت، یک دبه و تانکر کوچکی تهیه گردد تا آب سرد را در تانکر ذخیره سازی نموده و در هنگام شستن ماشین آبیاری باغچه وشستن حیاط و...از آن استفاده شود. نکته دیگر در این زمینه این است که در صورت امکان اعضای خانواده پشت سرهم به حمام روند تا آب موجود در لوله گرم سرد نشود. پیشنهاد سوم در راستای پیشنهاد قبلی این است که سازمان آب هم با تولید و پخشی انیمیشن های آموزشی نحوه صرفه جویی در مصرف آب مثل ذخیره سازی آب سرد حمام در تانکر و نحوه مصرف از آن را به مردم آموزش دهد به هر حال بحران آب در ایران جدیست و این موضوع وقتی نگران کننده تر می شود که بدانیم اوضاع اجتماعی و اقتصادی همچنین وضع اخلاقی جامعه هم در وضع مناسبی قرار ندارد پس بحران آب جدی ست و با وجود مشکلات موجود در جامعه خیلی باور این بسیار مهم است.
6085/7312
کپی شد