در این یاداشت آمده است: رکود اقتصادی، مشکل امروز صاحبان بنگاه های اقتصادی در شهرهای استان و در سراسر کشور است.
این موضوع گستره ای از واحدهای تجاری کوچک تا کارخانه های تولیدی و شرکت های خدماتی بزرگ را در بر می گیرد. در این شرایط فقط الگوهای موفق می تواند وضع را عوض کند و کل جامعه را تغییر دهد. کشورهای توسعه یافته در شرایط مشابه کنونی، به ویژه در دوران گران شدن نفت یا وقتی تصمیم به رهایی از وابستگی به نفت می گیرند تا به اقتصاد خود رونقی بخشند، سراغ موضوعی جدید به نام اقتصاد بی وزن می روند.
این گزینه باید در استان و در روش صاحبان بنگاه های اقتصادی نهادینه شود. اقتصاد بی وزن در یک تعریف ساده بهره بردن از فکر ، عقل، دانش و تخصص مردم جامعه است و به عبارتی اقتصادی مبتنی بر دانش و نه اقتصاد کلنگی است.
در اقتصاد کلنگی رسم بر این است که مردم و دولت رونق کامل را در ساخت کارخانه های عظیم، پل، سد، بیمارستان، مدرسه، و دانشگاه می بینند. یعنی در فضای این اقتصاد، گردش مالی باید درآمد نصیب دولت کند و دولت هم با کلنگ زنی این پروژه ها بر رونق اقتصادی بیفزاید.
اما در اقتصاد بی وزن خبری از کلنگ زنی نیست و دولت بدون درگیری در کارهای اجرایی و دست و پا گیر، کوچک و چابک است و بستری فراهم می کند تا مردم با درآمدشان برابر وظایفی که دارند خود سرمایه گذار این زیرساخت ها باشند. در جهان کنونی، رشد اقتصادی دولت ها را در ساخت پروژه های بزرگ محاسبه نمی کنند، بلکه در پیشرفت های مبتنی بر فعالیت های اقتصادی دانایی محور می دانند.
در توضیح اقتصاد بی وزن باید گفت که در چند سال گذشته شرکتهایی به سبب داشتن بستر مناسب و استفاده از اینترنت پا به عرصه اقتصاد نهادند که کارخانه و شرکت عریض و طویل ندارند، اما به سرعت به غول های اقتصادی جهان تبدیل شدند. مثل آمازون، فیس بوک، گوگل و یوتیوب.
مثال جالب آن که شرکت آمازون بدون داشتن کتابخانه به بزرگ ترین کتاب فروشی دنیا تبدیل شد، طوری که میزان دارایی های مدیر عامل آن از صندوق توسعه ملی کشور ما بیشتر است.
اقتصاد بی وزن که مبتنی بر دانش است از فکر مردم و تخصص آنان استفاده می کند. لذا دولت ها باید شرایط فراهم کنند که فکر مردم از دورن نظام آموزشی باز شود و به سمت جهانی شدن برود.
لذا باید تغییر نگرش های اقتصادی را به صورت پایه ای ایجاد کرد و تسهیلات لازم در امور بانکی، مالیاتی و ثبتی را فراهم آورد تا موانع از پیش رو برداشته شود.
با اقتصاد بی وزن، دولت ها کوچک می شوند و کوچک بودن به آن ها فرصت چابکی در پایش جامعه می دهد. این پایش های سریع شبکه های اداری را شفاف می کند.
بهتر است در استان نیز این موضوع مد نظر مسئولان باشد تا مردم از نظر اقتصادی قوی و خود کارآفرین شوند. با این روش از تعداد واسطه ها و تعداد بیکاران زنجانی کم می شود، فارغ التحصیلان جویای کار استان بی کار نمی مانند و درگیر شغل و فعالیت های سود آوری می شوند.
اجرای اقتصاد بی وزن را می توان به کانون خانواده ها کشاند و از خود پرسید سهم اقتصادی دارایی های دارای وزن مانند خانه، ماشین و طلا در برابر سهم اقتصاد بی وزن مانند خوش نامی، داشتن اعتبار، برند شخصی در حرفه و داشتن روابط اجتماعی قوی چه مقدار است و چه قدر از نظر اقتصادی رشد کرده ایم.
7312/6085
دریافت: حسن اکبری** انتشار دهنده: رویا رفیعی
این موضوع گستره ای از واحدهای تجاری کوچک تا کارخانه های تولیدی و شرکت های خدماتی بزرگ را در بر می گیرد. در این شرایط فقط الگوهای موفق می تواند وضع را عوض کند و کل جامعه را تغییر دهد. کشورهای توسعه یافته در شرایط مشابه کنونی، به ویژه در دوران گران شدن نفت یا وقتی تصمیم به رهایی از وابستگی به نفت می گیرند تا به اقتصاد خود رونقی بخشند، سراغ موضوعی جدید به نام اقتصاد بی وزن می روند.
این گزینه باید در استان و در روش صاحبان بنگاه های اقتصادی نهادینه شود. اقتصاد بی وزن در یک تعریف ساده بهره بردن از فکر ، عقل، دانش و تخصص مردم جامعه است و به عبارتی اقتصادی مبتنی بر دانش و نه اقتصاد کلنگی است.
در اقتصاد کلنگی رسم بر این است که مردم و دولت رونق کامل را در ساخت کارخانه های عظیم، پل، سد، بیمارستان، مدرسه، و دانشگاه می بینند. یعنی در فضای این اقتصاد، گردش مالی باید درآمد نصیب دولت کند و دولت هم با کلنگ زنی این پروژه ها بر رونق اقتصادی بیفزاید.
اما در اقتصاد بی وزن خبری از کلنگ زنی نیست و دولت بدون درگیری در کارهای اجرایی و دست و پا گیر، کوچک و چابک است و بستری فراهم می کند تا مردم با درآمدشان برابر وظایفی که دارند خود سرمایه گذار این زیرساخت ها باشند. در جهان کنونی، رشد اقتصادی دولت ها را در ساخت پروژه های بزرگ محاسبه نمی کنند، بلکه در پیشرفت های مبتنی بر فعالیت های اقتصادی دانایی محور می دانند.
در توضیح اقتصاد بی وزن باید گفت که در چند سال گذشته شرکتهایی به سبب داشتن بستر مناسب و استفاده از اینترنت پا به عرصه اقتصاد نهادند که کارخانه و شرکت عریض و طویل ندارند، اما به سرعت به غول های اقتصادی جهان تبدیل شدند. مثل آمازون، فیس بوک، گوگل و یوتیوب.
مثال جالب آن که شرکت آمازون بدون داشتن کتابخانه به بزرگ ترین کتاب فروشی دنیا تبدیل شد، طوری که میزان دارایی های مدیر عامل آن از صندوق توسعه ملی کشور ما بیشتر است.
اقتصاد بی وزن که مبتنی بر دانش است از فکر مردم و تخصص آنان استفاده می کند. لذا دولت ها باید شرایط فراهم کنند که فکر مردم از دورن نظام آموزشی باز شود و به سمت جهانی شدن برود.
لذا باید تغییر نگرش های اقتصادی را به صورت پایه ای ایجاد کرد و تسهیلات لازم در امور بانکی، مالیاتی و ثبتی را فراهم آورد تا موانع از پیش رو برداشته شود.
با اقتصاد بی وزن، دولت ها کوچک می شوند و کوچک بودن به آن ها فرصت چابکی در پایش جامعه می دهد. این پایش های سریع شبکه های اداری را شفاف می کند.
بهتر است در استان نیز این موضوع مد نظر مسئولان باشد تا مردم از نظر اقتصادی قوی و خود کارآفرین شوند. با این روش از تعداد واسطه ها و تعداد بیکاران زنجانی کم می شود، فارغ التحصیلان جویای کار استان بی کار نمی مانند و درگیر شغل و فعالیت های سود آوری می شوند.
اجرای اقتصاد بی وزن را می توان به کانون خانواده ها کشاند و از خود پرسید سهم اقتصادی دارایی های دارای وزن مانند خانه، ماشین و طلا در برابر سهم اقتصاد بی وزن مانند خوش نامی، داشتن اعتبار، برند شخصی در حرفه و داشتن روابط اجتماعی قوی چه مقدار است و چه قدر از نظر اقتصادی رشد کرده ایم.
7312/6085
دریافت: حسن اکبری** انتشار دهنده: رویا رفیعی
کپی شد