«مردی که در مغازه نشسته و به افق خیره شده، آقای نعلچیگری است. دستان خلیده او سند شرافت اوست. سالهای متمادی بر آهن خام کوفته است، گوشهای سنگینش نوای ضرب آهنگچکش او را بر نعل چهارپایان دارد. بر عمق چهرهاش بنگرید! گویا به ژرفنای بی بنبست تاریخ مینگرد اما نه ....! انگار در انتظارورود مالک اصلی دوچرخه فرسوده است که سالها قبل آنرا در مغازهاش به امانت سپرده است. کاوه آهنگر میدان پایین زنجان سالیان متمادی در سرما و گرما با دستانی خلیده و قدی خمیده هم چنان استوار و مردانه امانتداری میکند. شاید صاحب دوچرخه که اکنون مثل او پیر فرتوت شده است، برای تحویل دوچرخهاش بازگردد....آمدن یا نیامدن او تاثیری در امانتداری پیرمرد ندارد. شاید از درون او ندای الهی صلا میدهد: «وآنان که امانتها و پیمان خود را رعایت میکنند- مومنون 8» آنچه خواندید متنی در توصیف امانتداری آقای نعلچیگری است. همه ما قصه امانتداری حاج حسن نعلچیگر را شنیدهام. دوچرخهای امانتی که بیش از چهار دهه مهمان دکان نعلسازی اوست و طی این سالها دستنخورده باقیمانده است.
اوسالهاست درمغازه نعلسازی خود منتظر است،فردی که دوچرخهای را جلو مغازهاش گذاشته تا برای بردن دوچرخه بازگردد، ولی هنوز خبری ازآمدنش نیست و حاج حسن خود را ملزم به حفظ امانت میداند.
ماجرای دوچرخه48 سال قبل شروع شد. وقتی ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها میآیند، یکی ازاین ماموران دوچرخه حاج حسن را به گوشهای پرت میکند. دوچرخه اوکه دوچرخهای فرسوده بوده، میشکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو راعصر همان روز برایش میآورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجامیگذارد ومیرود؛ دوچرخهای که اکنون بعدازگذشت سالهاحتی یک بار هم کسی سوارآن نشده است.
حاج حسن مدتهادنبال آن مامورمیگردد تا شاید رد و نشانی از او بیابد، ولی تمام تلاش او بیفایده بود او در مصاحبههایش دلیل این جستجو را طلب حلالیت عنوان کرده است. پس دوچرخه این امانت سالهای دور تا امروز مهمان دکان نعلسازی حاج حسن میشود.
اما این روزها یاد این قصه امانتداری بهدست هنرمند زنجانی،یعنی جمال نورانی خوشخو جان دوباره یافته است.
قصهای که زنگار گذر زمان رابه خودگرفته است،با ساخت ماکت جان دوباره گرفته است. نورانی با ساخت ماکت مغازه حاج حسن و دوچرخه معروفش به این نشانه راستی و درستی عمری بیپایان بخشیده است.
نورانی خوشخو هنرمندی که تخصصاش ساخت ماکتهایی مرتبط با استان زنجان است و نامش برای زنجانیها آشنا.
مرز تعداد آثار نورانی از 70 گذشته است و ماکت دکان نعلسازی حاج حسن جزء آخرین آثار ساخته شده توسط اوست. او هماکنون در حال انجام مراحل پایانی ساخت ماکت گنبد سلطانیه است. این هنرمند زنجانی که در حال سپریکردن دهه هفتم زندگی است، ساخت ماکت را از 28 سال قبل آغاز کرده و هنر ماکتسازی بهصورت خودآموز آموخته است. ماکتهایی که تا واقعیت فاصله چندانی ندارند. او در گپ و گفتی که پیشروست از دغدغهها و گلایههای این روزهای خودش میگوید.
میگوید: «اولین ماکتی که ساختم مربوط به پل میربهاالدین بود. به تشویق مردم و رسانهها به ساخت ماکت بناها و آثار برجسته استان زنجان ادامه داد.»
جمال نورانی خوشخو به موضوع ساخت ماکت دکان نعلسازی حاج حسن میپردازد و با یادآوری آشنایی قبلی خود با اقوام حاج حسن اضافه میکند:« با توجه به اهمیت موضوع امانتداری ایشان بنا بر آشنایی با اقوام آقای نعلچیگری عکسهایی از مغازه تهیه کردم و کار ساخت ماکت آغاز شد.»
نورانی که در اکثر آثار خود به حافظه بصری خود تکیه کرده است، در این رابطه با محل نگهداری آثار خود میگوید: «در حالحاضر جا و محلی برای نمایش و نگهداری آثار در اختیار ندارم و هم اکنون تحت حمایت هیچکدام از نهادهای متولی نیستم.»
او ساخت ماکت را جزء تفننات خود عنوان میکند و با بیان اینکه تاکنون موفق به برگزاری نمایشگاه انفرادی نشده است، میگوید: «تعدادی از الگوهاو مدلهای واقعی که از آنها برای ساخت ماکت استفاده کردهام، از بین رفتهاند.»
باغ معین، خانه وزیریها، پل میربهاالدین، در کارخانه کبریت و دهها اثر برجسته معماری از جمله سوژههای جمال نورانی برای ساخت ماکت بوده است. او در پاسخ به سوالی در رابطه با فروش آثارش میگوید: «برخی افراد برای خرید آثار تمایل نشان دادهاند، ولی بعد از شنیدن قیمت منصرف شدند. قیمت آثار متناسب بازحمتی است که برای آنها کشیده شده است.»
نورانی از هنرجویانی که مایل به آموختن ساخت ماکت به روش او هستند نیز سخن میگوید: «افراد زیادی برای یادگیری ساخت ماکت مراجعه میکنند، ولی بهدلیل عدم وجود محل مناسب، امکان برگزاری کلاس آموزشی نیست.»
او فقط به ساخت بناها و آثار باستانی - تاریخی استان زنجان میپردازد.
7312/6085
دریافت: حسن اکبری** انتشار دهنده: رویا رفیعی
اوسالهاست درمغازه نعلسازی خود منتظر است،فردی که دوچرخهای را جلو مغازهاش گذاشته تا برای بردن دوچرخه بازگردد، ولی هنوز خبری ازآمدنش نیست و حاج حسن خود را ملزم به حفظ امانت میداند.
ماجرای دوچرخه48 سال قبل شروع شد. وقتی ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها میآیند، یکی ازاین ماموران دوچرخه حاج حسن را به گوشهای پرت میکند. دوچرخه اوکه دوچرخهای فرسوده بوده، میشکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو راعصر همان روز برایش میآورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجامیگذارد ومیرود؛ دوچرخهای که اکنون بعدازگذشت سالهاحتی یک بار هم کسی سوارآن نشده است.
حاج حسن مدتهادنبال آن مامورمیگردد تا شاید رد و نشانی از او بیابد، ولی تمام تلاش او بیفایده بود او در مصاحبههایش دلیل این جستجو را طلب حلالیت عنوان کرده است. پس دوچرخه این امانت سالهای دور تا امروز مهمان دکان نعلسازی حاج حسن میشود.
اما این روزها یاد این قصه امانتداری بهدست هنرمند زنجانی،یعنی جمال نورانی خوشخو جان دوباره یافته است.
قصهای که زنگار گذر زمان رابه خودگرفته است،با ساخت ماکت جان دوباره گرفته است. نورانی با ساخت ماکت مغازه حاج حسن و دوچرخه معروفش به این نشانه راستی و درستی عمری بیپایان بخشیده است.
نورانی خوشخو هنرمندی که تخصصاش ساخت ماکتهایی مرتبط با استان زنجان است و نامش برای زنجانیها آشنا.
مرز تعداد آثار نورانی از 70 گذشته است و ماکت دکان نعلسازی حاج حسن جزء آخرین آثار ساخته شده توسط اوست. او هماکنون در حال انجام مراحل پایانی ساخت ماکت گنبد سلطانیه است. این هنرمند زنجانی که در حال سپریکردن دهه هفتم زندگی است، ساخت ماکت را از 28 سال قبل آغاز کرده و هنر ماکتسازی بهصورت خودآموز آموخته است. ماکتهایی که تا واقعیت فاصله چندانی ندارند. او در گپ و گفتی که پیشروست از دغدغهها و گلایههای این روزهای خودش میگوید.
میگوید: «اولین ماکتی که ساختم مربوط به پل میربهاالدین بود. به تشویق مردم و رسانهها به ساخت ماکت بناها و آثار برجسته استان زنجان ادامه داد.»
جمال نورانی خوشخو به موضوع ساخت ماکت دکان نعلسازی حاج حسن میپردازد و با یادآوری آشنایی قبلی خود با اقوام حاج حسن اضافه میکند:« با توجه به اهمیت موضوع امانتداری ایشان بنا بر آشنایی با اقوام آقای نعلچیگری عکسهایی از مغازه تهیه کردم و کار ساخت ماکت آغاز شد.»
نورانی که در اکثر آثار خود به حافظه بصری خود تکیه کرده است، در این رابطه با محل نگهداری آثار خود میگوید: «در حالحاضر جا و محلی برای نمایش و نگهداری آثار در اختیار ندارم و هم اکنون تحت حمایت هیچکدام از نهادهای متولی نیستم.»
او ساخت ماکت را جزء تفننات خود عنوان میکند و با بیان اینکه تاکنون موفق به برگزاری نمایشگاه انفرادی نشده است، میگوید: «تعدادی از الگوهاو مدلهای واقعی که از آنها برای ساخت ماکت استفاده کردهام، از بین رفتهاند.»
باغ معین، خانه وزیریها، پل میربهاالدین، در کارخانه کبریت و دهها اثر برجسته معماری از جمله سوژههای جمال نورانی برای ساخت ماکت بوده است. او در پاسخ به سوالی در رابطه با فروش آثارش میگوید: «برخی افراد برای خرید آثار تمایل نشان دادهاند، ولی بعد از شنیدن قیمت منصرف شدند. قیمت آثار متناسب بازحمتی است که برای آنها کشیده شده است.»
نورانی از هنرجویانی که مایل به آموختن ساخت ماکت به روش او هستند نیز سخن میگوید: «افراد زیادی برای یادگیری ساخت ماکت مراجعه میکنند، ولی بهدلیل عدم وجود محل مناسب، امکان برگزاری کلاس آموزشی نیست.»
او فقط به ساخت بناها و آثار باستانی - تاریخی استان زنجان میپردازد.
7312/6085
دریافت: حسن اکبری** انتشار دهنده: رویا رفیعی
کپی شد