به گزارش خبرآنلاین سید فرید قاسمی، پژوهشگر مطبوعات ایران، در کارگاه تخصصی تاریخ مطبوعات که به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان و خانه مطبوعات استان تشکیل شد، با اشاره به این موضوع گفت: امروز هتاکی و فحاشی پوستاندازی کرده و در قالب کارت هدیه به خبرنگاران درآمده است، اگر نگاهی به تاریخ فحاشی بیندازیم، میبینیم که فحش را نیز فلاسفه برای کاهش سطح برخورد فیزیکی به برخورد کلامی ساختند.
وی حمایت از خبرنگاران را در قالب حمایت از تشکلهای صنفی مرتبط مجاز دانسته وافزود: تا زمانی که خبرنگاران خوداتکایی نداشته باشند هویت حرفهای آنان شکل نمیگیرد.
قاسمی ادامه داد: ایراد کار وقتی است که برخی خبرنگارنماها را بر سر خبرنگارانی که شرافت حرفهای خود را حفظ کردهاند میکوبند و برای رفع این مشکل نیز نمیتوان نسخه فلهای نوشت بلکه باید مورد به مورد بررسی کرد و به صورت پزشکانه با دردهای طبیبانه برخورد کرد.
به گفته قاسمی که سردبیری بیش از ١٥ نشریه را در کارنامه کاری خود دارد، اگر تشکلهای صنفی چون خانه مطبوعات برای هویت بخشیدن به فعالان صنف خود اقدام به غربالگری کند، شأن خبرنگاران از سوی فعالان این صنف و جامعه بهتر درک خواهد شد و در صورتی که این غربالگری رخ ندهد، خبرنگار واقعی برای پوشش اخبار همراه با کسانی میشود که خبربیار، خبررُبا، خبرساز و خبرچین محسوب شده و غصه میخورد.
وی کار کردن در این فضا را برای آنانی که شرافت حرفهای دارند عذابآور عنوان کرده و گفت: این افراد باید خود حرمت صنف خود را نگه دارند، هماهنگ عمل کنند و از تشکلهای صنفی بخواهند که جلوی ورود این افراد به خبرنگاری گرفته شود.
پژوهشگر مطبوعات ایران با مقایسه رسانهها در کشورهای پیشرفته و کشور ایران، اظهار داشت: در کشورهای پیشرفته، رسانهها تقویتکننده یکدیگر محسوب میشوند، یعنی همانطور که خبرگزاریها و پایگاههای خبری برای نشریات کاغذی خریدار میسازند، نشریات نیز برای خبرگزاریها خواننده تولید میکنند ولی ما در ایران نه تنها همگرایی نداریم بلکه دچار واگرایی هستیم.
وی فعالان رسانههای باهویت را در مقابل رسانههای بیهویت قرار داده و تاکید کرد: همه افراد باهویت و حرفهای در یک کشتی قرار دارند و باید مقابل ناشیگران بیهویت که دروغ و ناسزا میگویند بیایستند. همه آنها که باهویت محسوب میشوند باید با یکدیگر همافزایی و همگرایی داشته باشند و در مرحله بعد تکلیف خود را با ناشیها مشخص کنند.
قاسمی ورود رسانههایی چون خبرگزاریها به عرصه اطلاعرسانی را سبب سوختن خبر برای روزنامه و نشریات کاغذی عنوان کرده و افزود: جایی که خبر برای نشریات کاغذی میمیرد، باید نظر را منعکس کرد. جایی که امکان خبررسانی وجود ندارد، نظررسانی باید برجسته شود. در این کار نیز، بخش عمده به نظررسانی مسئولان برمیگردد که باید آنها نیز آستانه تحمل خود را بالا ببرند.
البته وی میان نگاه نقادانه و انتقادگرانه تفاوت قائل شده و گفت: انتقادگر فقط عیبها را میبیند ولی نقاد در کنار عیبها، خوبیها را نیز مشاهده میکند.
بر همین اساس این فعال صنف مطبوعات تاکید کرد: باید در نظررسانی از نظریات کارشناسانه بهره برد.
قاسمی، به موضوع اقتصاد رسانهها از طریق فروش و جذب آگهی نیز اشاره کرده و گفت: روزنامه کاغذی که فروش نداشته باشد، آگهی هم نخواهد داشت و در برگشت سرمایه نیز به مشکل خواهد خورد. تکیه در منابع دولتی نیز امکانپذیر نبوده و با یارانه دولتی نمیتوان روزنامهنگاری کرد، به جای اینکه چشممان به دست دولت باشد باید چشممان را به دست مردم بدوزیم.
وی در مورد این موضوع که چگونه میتوان نشریهای تولید کرد که مورد احتیاج مردم باشد تا آن را خریداری کنند، راهحلی ارائه داد و گفت: روزی که روزنامهنگاران احتیاجات مردم را بشناسند و آنها را در نشریات منعکس کنند، مردم نیز با دیدن خود در رسانه، به سمت آن گرایش پیدا میکنند ولی اگر مردم خود را در نشریهای نبیند، انتظار نداشته باشید آنها هم نشریه را ببینند، این یک رفتار متقابل است.
این پژوهشگر مطبوعات با اشاره به اینکه در صورت انعکاس خواستههای مردم، تیراژ و آگهیهای آن نشریه بالا میرود، ادامه داد: در رسانه باید مرز میان گزارش و آگهی مشخص باشد، شأن خبرنگار نباید در حد ویزیتور آگهی پایین بیاید، درآمدزایی نشریه با محتوازایی نباید تداخل داشته باشد، جدا نبودن این دو از هم به آبروی نشریه لطمه میزند.
وی انعکاس نظریات مقامات مسئول را در جنبههای اطلاعرسانی و آموزشی مجاز دانسته و گفت: ستونهایی چون "پس چی شد؟" یا "سررسید" در رسانهها که به بررسی وعده مسئولین میپرداخت سابقه ٨٠ ساله در نشریات کشور دارد و باید همچنان ادامه داشته باشد.
وی از نشریات محلی خواست مقلد صرف نشریات سراسری نبوده و خود دست به خلاقیت بزنند: جنس نشریات سراسری با نشریات محلی متفاوت است. اگر نشریات محلی از سراسری تقلید کنند، خودزنی کردهاند و برعکس اگر نشریات سراسری از نشریات محلی تقلید کنند دست به خودکشی زدهاند. جنس این دو رسانه با یکدیگر متفاوت است. برای تولید محتوای بومی باید برنامهریزی وهزینه کرد. در تولیدات بومی باید به همه شهرستانها و ولایات توجه داشت، نشریات محلی میتوانند گزارشاتی از کوچهشناسی و محلهشناسی داشته باشند. جامع هدف نشریه باید مشخص بوده و بر اساس آن تولید محتوا کند.
قاسمی یکی از وظایف نشریات محلی را تقویت ادبیات بومی دانسته و ادامه داد: شیوه عرضه و عمق تولید در نشریات محلی با سراسر متفاوت است و عمق تولیدات نشریات محلی بیشتر است. باید تمام دانش، آگاهی، علم و هرآنچه که از روزنامهنگاری کسب کردهایم را با تجربه ادغام کنیم و با مهارت آن را صیقل دهیم تا به مدل منحصر به فرد رسانه خود برسیم.
نویسنده بیش از ١٠٠ عنوان کتاب در حوزه مطبوعات تاکید کرد: آدمهای موفق دانشی که فرا گرفتهاند را با تجربه تلفیق کرده و از دل آن نظریات جدید میسازند چرا که نظریه فرزند تجربه است ولی در کشور ما معمولا تجربهها به بنبست میرسد چون میخواهیم نظریات فرنگیان را در کشور خودمان به کار ببندیم درحالی که برخی از این نظریات در فرهنگ کشور ما جایی ندارد. ما باید مطالعات جنبی خود را افزایش دهیم، اعتماد به نفس داشته باشیم و دانش تجربی را از فیلتر عقلی عبور دهیم تا شاهد اتفاقات مبارکی در این حوزه باشیم.
وی با اشاره به تاریخ مطبوعات زنجان، آن را به چند دوره تقسیم کرده و گفت: مطبوعات زنجان صاحب تاریخ٨٧ سالهای است که از سال ١٣٠٩ شروع شده است. سال ١٣٠٩ تا ١٣٢٨ را میتوان دوره تناوب نامید. تولید اولین نشریه زنجان دراین دوره اتفاق افتاد، از سال ١٣٢٨ تا ١٣٣٢ دوره توالی نشریات زنجان بود که مثل همه نشریات کشور مطبوعات زنجان نیز به رونق رسید. دوره سوم را باید دوره تعطیلی نامگذاری کنیم که از اواخر مرداد ٣٢ تا سال ٥٨ ادامه داشت. از دوره چهارم با عنوان دوره "تکستاره" میتوان نام برد که نشریه "انقلاب زنجان" با تقلیدی از روزنامه " انقلاب اسلامی" منتشر شد. این دوره تا سال ٦٠ ادامه داشت. از سال ٦٠ تا ٦٧ دوره گسست بود. از سال ٦٧ تا سال ٧٢ دوره پیوستگی آغاز شد که نشریه پیام زنجان و امیدزنجان در این دوره متولد شدند. از سال ٧٢ تا کنون نیز نشریات زنجان سیر صعودی خوبی داشتهاند و اینک بیش از ٥٠ نشریه و پایگاه خبری در زنجان فعالیت میکند.
۴۶