اینجا سرای ملک است، بازارچه صنایع دستی در قسمت شمالی بازار پایین. از دالان ورودی، از زیر این هشتی زیبای منقش به کاشی کاریهای فیروزه رنگ که میگذری، وارد یک حیاط چهار ایوانه مربعی شکل میشوی که دور تا دور آن حجرههای هنرمندان صنایع دستی شهرمان است. اینجا جلوهای از هنر و ظرافت دستان تواناست. بازارچهای که خریداران، علاقهمندان و گردشگران را به دل بازار میکشاند. محوطه زیبای سرا با گلها، درختان و آبنمایی که به آن جلوه داده است،رنگ سکون و سکوت نمیبیند. سرای ملک بعد از مرمت رونقی دوباره یافته است.
این تصویریست که با مصوبه دومین سفر استانی دولت نهم به زنجان، در ذهنها نقش بست.
اینجا سرای ملک است. داخل که میشوی، سکوت این محوطه را صدای تجار و کاروانیانی میشکند که گویی از دل زمان برخاستهاند؛ تجاری که در گذشتههای دور، با اسب و قاطر از روستاها و شهرهای اطراف، از طارم و خدابنده و ماهنشان، تا گیلان و همدان و تبریز به این شهر روانه میشدند و در امید فروش اجناس خود به این سرا میآمدند.
در گوشهای از محوطه چرخهای چرخچیان بازاری رها شدهاند. باد برگ گلها و درختان را میرقصاند. گاه صدای پتک چاقوسازی میآید که در یکی از حجرهها کارگاه چاقوسازی دارد. در حجره رو به روی او پشتی درست میکنند.
بیشترشان انبار مالکان و صاحبان سرقفلیها شدهاند، حجرهها را میگویم. دو حجره دیگر هم هست که در یکی استاد ساز میسازد و دیگری حجره چاروق دوزیست.
آب نمای وسط محوطه آب ندارد. سرا آب ندارد. سرویس بهداشتی هم نیست.
طبق کتیبهای که در نمای شمالی این سرا هست، در سالهای 1298 تا 1300 هجری قمری با مالکیت آقا میر بیت ا... ملقب به ملکالتجار زنجانی ساخته شده است. تا چندی پیش مخروبهای بیش نبود ولی در سال 88 با هدف حفظ آثار تاریخی و همچنین تبدیل آن به بازارچه صنایع دستی، مرمت شد و افتتاحیه پر سر و صدایی داشت. اما امروز با گذشت 8 سال، دیگر سر و صدایی ندارد.
*روایتهای ناتمام
پیش از مرمت سرا، مسئولان میراث فرهنگی وقت با مالکان به توافق میرسند که بعد از مرمت سرا تبدیل به بازارچه صنایع دستی شود. اما در آن زمان هیچ قراردادی با آنها منعقد نمیشود تا مالکان سرا و صاحبان سرقفلی را مکلف به این کار کند.
اینکه چرا سرا بعد از گذشت 8 سال از مرمت، هنوز کاربری مناسبی پیدا نکرده است، روایتهای گوناگونی دارد.
وقتی از محمود علیمحمدی، معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع و گردشگری استان علت را میپرسم، توپ را به زمین مالکان میاندازد. علیمحمدی دلیل آن را عدم همکاری مالکان و صاحبان سرقفلیها میداند. بعد از مرمت اقدام به واگذاری حجرهها به هنرمندان کردند اما چندی بعد با برخورد صاحبان حجرهها ناچار به خروج از آن جا شدند. میگوید بارها درباره سرای ملک جلساتی با مالکان داشتند اما شرایطی که آنها اعلام میکردند مورد رضایت هنرمندان صنایع دستی نبود.
گویا تمایل به اجاره 5 ساله داشتند اما صاحبان حجرهها با بیمی که هنوز از قانون سرقفلی که در گذشته بود دارند، به بیش از یک سال اجاره راضی نمیشدند.
سرا آمادگی تبدیل شدن به بازارچه صنایع دستی را ندارد. مرمت بیشتر ظاهری بود و مشکلات ساختاری زیادی هنوز پابرجاست. علاوه بر عدم مرمت کامل، نبود سیستم گرمایشی و ترانس برق، آب و سرویس بهداشتی، مشکلاتی نیست که از چشمها پنهان بماند. اینها را کاسبی در بازار که سرقفلی چند حجره را دارد میگوید.
اما علیمحمدی معتقد است که میراث فرهنگی به وظیفه ذاتی خود مبنی بر مرمت سرا عمل کرده است و مشکلات باقی مانده جزو مرمت محسوب نمیشود. حرفهایی هم میزند که رنگ و بوی قول و قرار میدهد.
«اگر مالکان اعلام آمادگی کنند و مایل به همکاری باشند، تمامی زیر ساختها را فراهم میکنیم. اگر 5 ساله یا 10 ساله به هنرمندان صنایع دستی اجاره دهند، مشکلات نبود سرویس بهداشتی و ترانس برق و... را رفع میکنیم.»
اما این همه حرفها نیست. طرح تبدیل سرای ملک به بازارچه صنایع دستی در دورهای بود که افتتاح طرحهای ناتمام دیگر کسی را متعجب نمیساخت. این سرا نیز از این پدیده مصون نماند و بدون تکمیل مرمت توسط پیمانکار، با حضور مشاور رئیس جمهور دولت نهم و همچنین رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی کل کشور افتتاح شد. اینها سخنان امینیان، عضو، هیئت امنای بازار رنجان و نماینده مالکان سرای ملک است.
او معتقد است زیرساختهای ایجاد بازارچه در این سرا فرهنگی نیست و این یکی از دلایل مخالفت مالکان سرا با این طرح است. هر طرح بدون برنامه و مطالعه محکوم به شکست است.
«با وجود رکود اقتصادی که گریبانگیر هر صنف و گروهیست، اجرای این طرح با شرایط و ظرفیتهای موجود امکانپذیر نیست. زیرا حتی اگر با رفع زیر ساختها، حجرهها به هنرمندان اجاره داده شود، تجربه گذشته تکرار میشود و آنها قادر به پرداخت اجاره نخواهند شد و اختلاف بین هنرمندان و صاحبان حجرهها شکل خواهد گرفت».
امینیان سومین دلیل شکست طرح را عدم واگذاری کارها به متخصصان آن میداند و خواهان واگذاری طرح به بخش خصوصیست. او نیز مانند معاون میراث فرهنگی معتقد است که مرمت کامل سرا وظیفه میراث است و پس از آن باید به فکر جذب سرمایهگذار بود.'سرمایهگذار ریسک نمیکند. اگر ببیند زیرساختهای طرحی فراهم است، راغب به سرمایهگذاری میشود. مالکان هم ترجیح میدهند ملکشان کاربردی داشته باشد و اجارهای از آن دریافت کنند تا اینکه به این صورت باقی بماند. پیشنهاد من این است که طرفین برای حل مشکل بیندیشند، ایدهای برای رفع آن بیابند، سپس میراث فرهنگی با مالکان جلسه بگذارد و بدون سخن گفتن از گذشته، روی ایدهها، برنامهها و رفع موانع گفتگو کنند».
سخن در باب سرای ملک بسیار است و قلمهای زیادی در این باره نوشتهاند . اما سخن از گذشته چارهساز حل مشکلات نیست. همتی باید تا که شاید روزی در سکوت این سرا دیگر طنین زنگ کاروانیان قرن پیش نباشد، صدایی باشد، همهمهای باشد و این منزلگاه قدیمی رونقی دوباره بیابد.
7312/6085
دریافت: حسن اکبری** انتشار دهنده: رویا رفیعی
این تصویریست که با مصوبه دومین سفر استانی دولت نهم به زنجان، در ذهنها نقش بست.
اینجا سرای ملک است. داخل که میشوی، سکوت این محوطه را صدای تجار و کاروانیانی میشکند که گویی از دل زمان برخاستهاند؛ تجاری که در گذشتههای دور، با اسب و قاطر از روستاها و شهرهای اطراف، از طارم و خدابنده و ماهنشان، تا گیلان و همدان و تبریز به این شهر روانه میشدند و در امید فروش اجناس خود به این سرا میآمدند.
در گوشهای از محوطه چرخهای چرخچیان بازاری رها شدهاند. باد برگ گلها و درختان را میرقصاند. گاه صدای پتک چاقوسازی میآید که در یکی از حجرهها کارگاه چاقوسازی دارد. در حجره رو به روی او پشتی درست میکنند.
بیشترشان انبار مالکان و صاحبان سرقفلیها شدهاند، حجرهها را میگویم. دو حجره دیگر هم هست که در یکی استاد ساز میسازد و دیگری حجره چاروق دوزیست.
آب نمای وسط محوطه آب ندارد. سرا آب ندارد. سرویس بهداشتی هم نیست.
طبق کتیبهای که در نمای شمالی این سرا هست، در سالهای 1298 تا 1300 هجری قمری با مالکیت آقا میر بیت ا... ملقب به ملکالتجار زنجانی ساخته شده است. تا چندی پیش مخروبهای بیش نبود ولی در سال 88 با هدف حفظ آثار تاریخی و همچنین تبدیل آن به بازارچه صنایع دستی، مرمت شد و افتتاحیه پر سر و صدایی داشت. اما امروز با گذشت 8 سال، دیگر سر و صدایی ندارد.
*روایتهای ناتمام
پیش از مرمت سرا، مسئولان میراث فرهنگی وقت با مالکان به توافق میرسند که بعد از مرمت سرا تبدیل به بازارچه صنایع دستی شود. اما در آن زمان هیچ قراردادی با آنها منعقد نمیشود تا مالکان سرا و صاحبان سرقفلی را مکلف به این کار کند.
اینکه چرا سرا بعد از گذشت 8 سال از مرمت، هنوز کاربری مناسبی پیدا نکرده است، روایتهای گوناگونی دارد.
وقتی از محمود علیمحمدی، معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع و گردشگری استان علت را میپرسم، توپ را به زمین مالکان میاندازد. علیمحمدی دلیل آن را عدم همکاری مالکان و صاحبان سرقفلیها میداند. بعد از مرمت اقدام به واگذاری حجرهها به هنرمندان کردند اما چندی بعد با برخورد صاحبان حجرهها ناچار به خروج از آن جا شدند. میگوید بارها درباره سرای ملک جلساتی با مالکان داشتند اما شرایطی که آنها اعلام میکردند مورد رضایت هنرمندان صنایع دستی نبود.
گویا تمایل به اجاره 5 ساله داشتند اما صاحبان حجرهها با بیمی که هنوز از قانون سرقفلی که در گذشته بود دارند، به بیش از یک سال اجاره راضی نمیشدند.
سرا آمادگی تبدیل شدن به بازارچه صنایع دستی را ندارد. مرمت بیشتر ظاهری بود و مشکلات ساختاری زیادی هنوز پابرجاست. علاوه بر عدم مرمت کامل، نبود سیستم گرمایشی و ترانس برق، آب و سرویس بهداشتی، مشکلاتی نیست که از چشمها پنهان بماند. اینها را کاسبی در بازار که سرقفلی چند حجره را دارد میگوید.
اما علیمحمدی معتقد است که میراث فرهنگی به وظیفه ذاتی خود مبنی بر مرمت سرا عمل کرده است و مشکلات باقی مانده جزو مرمت محسوب نمیشود. حرفهایی هم میزند که رنگ و بوی قول و قرار میدهد.
«اگر مالکان اعلام آمادگی کنند و مایل به همکاری باشند، تمامی زیر ساختها را فراهم میکنیم. اگر 5 ساله یا 10 ساله به هنرمندان صنایع دستی اجاره دهند، مشکلات نبود سرویس بهداشتی و ترانس برق و... را رفع میکنیم.»
اما این همه حرفها نیست. طرح تبدیل سرای ملک به بازارچه صنایع دستی در دورهای بود که افتتاح طرحهای ناتمام دیگر کسی را متعجب نمیساخت. این سرا نیز از این پدیده مصون نماند و بدون تکمیل مرمت توسط پیمانکار، با حضور مشاور رئیس جمهور دولت نهم و همچنین رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی کل کشور افتتاح شد. اینها سخنان امینیان، عضو، هیئت امنای بازار رنجان و نماینده مالکان سرای ملک است.
او معتقد است زیرساختهای ایجاد بازارچه در این سرا فرهنگی نیست و این یکی از دلایل مخالفت مالکان سرا با این طرح است. هر طرح بدون برنامه و مطالعه محکوم به شکست است.
«با وجود رکود اقتصادی که گریبانگیر هر صنف و گروهیست، اجرای این طرح با شرایط و ظرفیتهای موجود امکانپذیر نیست. زیرا حتی اگر با رفع زیر ساختها، حجرهها به هنرمندان اجاره داده شود، تجربه گذشته تکرار میشود و آنها قادر به پرداخت اجاره نخواهند شد و اختلاف بین هنرمندان و صاحبان حجرهها شکل خواهد گرفت».
امینیان سومین دلیل شکست طرح را عدم واگذاری کارها به متخصصان آن میداند و خواهان واگذاری طرح به بخش خصوصیست. او نیز مانند معاون میراث فرهنگی معتقد است که مرمت کامل سرا وظیفه میراث است و پس از آن باید به فکر جذب سرمایهگذار بود.'سرمایهگذار ریسک نمیکند. اگر ببیند زیرساختهای طرحی فراهم است، راغب به سرمایهگذاری میشود. مالکان هم ترجیح میدهند ملکشان کاربردی داشته باشد و اجارهای از آن دریافت کنند تا اینکه به این صورت باقی بماند. پیشنهاد من این است که طرفین برای حل مشکل بیندیشند، ایدهای برای رفع آن بیابند، سپس میراث فرهنگی با مالکان جلسه بگذارد و بدون سخن گفتن از گذشته، روی ایدهها، برنامهها و رفع موانع گفتگو کنند».
سخن در باب سرای ملک بسیار است و قلمهای زیادی در این باره نوشتهاند . اما سخن از گذشته چارهساز حل مشکلات نیست. همتی باید تا که شاید روزی در سکوت این سرا دیگر طنین زنگ کاروانیان قرن پیش نباشد، صدایی باشد، همهمهای باشد و این منزلگاه قدیمی رونقی دوباره بیابد.
7312/6085
دریافت: حسن اکبری** انتشار دهنده: رویا رفیعی
کپی شد