از ساعتی که قرار بود جلسه آغاز شود حدود 20 دقیقه گذشته است، اما تقریباً نیمی از افراد هنوز نرسیدهاند. برگزارکنندگان جلسه را سر وقت شروع نمیکنند تا همه برسند. با اینکار افرادی که دیر کردهاند چیزی را از دست نمیدهند و برایشان تجربهای نمیشود که بعداز این سر وقت برسند. نیمساعت گذشته و جلسه شروع نمیشود. انگار نه انگار که بینظمی تعدادی از افراد، در حال هدردادن وقت عدهای دیگر است.
اسمش را چه میتوان گذاشت؟ خونسردی؟ بیخیالی؟ تنبلی؟ ... البته شنیدن بهانههای این افراد بعداز تأخیرهای نیمساعته یا بیشتر نیز در نوع خود جالب است؛ ببخشید خیابان شلوغ بود! ... جلسه قبلی دیر تمام شد، یا ...
گفته میشود که وقت و زمان، ارزشمندترین دارایی هر انسان است؛ چراکه هرگز قابل برگشت نیست و هرگز نمیتوان روزها و ساعتها را تولید یا احیا کرد. درواقع زمان تنها چیزی است که قابل خریدن و ذخیرهکردن و جایگزینکردن نیست.
اما همین وقت باارزش در اغلب اوقات، بهسادگی ازبین میرود. هدردادن وقت، اتفاقی است که گاهی ما از آن بیخبریم و متوجه ازدست رفتنش نمیشویم. گاهی حتی زمانی که فکر میکنیم در حداکثر کارایی هستیم نیز وقتمان در حال ازبین رفتن است. زمان ما در تعارفات روزمره، در گشتزنیهای اینترنتی و در نوشخوارهای فکری ازبین میرود. رسانهها در ازبین بردن زمان نقش مؤثری دارند و نداشتن برنامه هدررفتن زمان را دوچندان میکند. خواب زیاد و استراحتهای طولانی، زمان را ازدست ما میربایند و برنامههای بیمحتوا و تکراری تلویزیون زمان را از ما میگیرد.
گفته میشود که یکی از دهها نوع اسراف در کشور ما، اسراف و هدردادن وقت است. هدردادن عمری که به سهلانگاری و سادگی از آن میگذریم، در حالی که یکی از برترین و مهمترین سرمایههای ماست. سرمایهای که برخلاف دیگر داراییهایمان اهمیت چندانی برای آن قائل نیستیم.
هر یک از ما فقط یکبار حق زیستن داریم و دیگر فرصت دومی برایمان نخواهد بود. از اینرو بسیاری معتقدند که با نامیدن وقت بهعنوان طلا، حق مطلب درباره زمان، بهدرستی بیان نشده و درواقع ارزش وقت، بسیار بیشتر و گرانبهاتر از طلاست.
اما گویا در جامعه امروز ما وقت آنقدرها هم مهم نیست و در اغلب اوقات اصلاً نمیتوان آنرا طلا یا حتی نقره نامید!
* روزنامه مردم نو، 1397،7،18.
3088/6085
اسمش را چه میتوان گذاشت؟ خونسردی؟ بیخیالی؟ تنبلی؟ ... البته شنیدن بهانههای این افراد بعداز تأخیرهای نیمساعته یا بیشتر نیز در نوع خود جالب است؛ ببخشید خیابان شلوغ بود! ... جلسه قبلی دیر تمام شد، یا ...
گفته میشود که وقت و زمان، ارزشمندترین دارایی هر انسان است؛ چراکه هرگز قابل برگشت نیست و هرگز نمیتوان روزها و ساعتها را تولید یا احیا کرد. درواقع زمان تنها چیزی است که قابل خریدن و ذخیرهکردن و جایگزینکردن نیست.
اما همین وقت باارزش در اغلب اوقات، بهسادگی ازبین میرود. هدردادن وقت، اتفاقی است که گاهی ما از آن بیخبریم و متوجه ازدست رفتنش نمیشویم. گاهی حتی زمانی که فکر میکنیم در حداکثر کارایی هستیم نیز وقتمان در حال ازبین رفتن است. زمان ما در تعارفات روزمره، در گشتزنیهای اینترنتی و در نوشخوارهای فکری ازبین میرود. رسانهها در ازبین بردن زمان نقش مؤثری دارند و نداشتن برنامه هدررفتن زمان را دوچندان میکند. خواب زیاد و استراحتهای طولانی، زمان را ازدست ما میربایند و برنامههای بیمحتوا و تکراری تلویزیون زمان را از ما میگیرد.
گفته میشود که یکی از دهها نوع اسراف در کشور ما، اسراف و هدردادن وقت است. هدردادن عمری که به سهلانگاری و سادگی از آن میگذریم، در حالی که یکی از برترین و مهمترین سرمایههای ماست. سرمایهای که برخلاف دیگر داراییهایمان اهمیت چندانی برای آن قائل نیستیم.
هر یک از ما فقط یکبار حق زیستن داریم و دیگر فرصت دومی برایمان نخواهد بود. از اینرو بسیاری معتقدند که با نامیدن وقت بهعنوان طلا، حق مطلب درباره زمان، بهدرستی بیان نشده و درواقع ارزش وقت، بسیار بیشتر و گرانبهاتر از طلاست.
اما گویا در جامعه امروز ما وقت آنقدرها هم مهم نیست و در اغلب اوقات اصلاً نمیتوان آنرا طلا یا حتی نقره نامید!
* روزنامه مردم نو، 1397،7،18.
3088/6085
کپی شد