آنچه مسلم و ضروری است این است که کانالهای ارتباطی ایران و امریکا چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم باید همیشه باز باشد که از این طریق در این شرایط بحرانی از میزان تنش های منطقه ای کاسته شود.
پایگاه خبری جماران - عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلتیک و کارشناس سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:
از بعد از حادثه طوفان الاقصی در ۷ اکتبر 2023 و آغاز حملات گسترده به غزه ، که به ویرانی این بار یکه و آوارگی تمام مردم این سرزمین منجر شد، اسراییل اهدافی را برای خود چه در غزه و چه در مرزهای شمالی تعیین کرد که بر اساس آن اجازه ندهد دگربار مرزهای سرزمینهای اشغالی در معرض تهدید قرار گیرد. بنابراین در عین حال که به ویرانی غزه و کشتار مردم ادامه می داد زمینه ای را فراهم می کرد که همزمان مقدمات رفع تهدید از مرز شمالی را که طرف مقابلش در آنجا حزب الله بود از بین ببرد.
تفاوت غزه با جنوب لبنان این است که غزه کاملا در محاصره اسرائیل است و از مرز مصر با غزه هم با توجه به توافقات بعمل آمده بین اسرائیل و مصر نباید اجازه رفت و آمد و حمل کالا داده شود. ولی نقطه تماس حزب الله با بیرون از لبنان بسیار آسانتر و بویژه متصل به سوریه است که با توجه به حضور فعال نیروهایی مقاومت و مستشاران ایرانی کنترل دریافت امکانات برای حزب الله توسط اسراییل بسیار مشکل بنظر میرسید.
اسرائیل همزمان با عملیات در غزه سعی داشت با نابود کردن انبار های تسلیحاتی و نابودی رهبران جهادی و مستشاری در سوریه پشت جبهه حزب الله را تضعیف و خالی کند تا در صورتی که حزب الله به طرح اسرائیل مبنی بر عقب نشینی تا پشت رودخانه لیتانی پاسخ مثبت نداد از طریق زور طرح خود را به اجرا گذارد و یکصد هزار آواره اسرائیلی را به شهرک های خود بازگرداند. به همین جهت هر روز بر میزان عملیات خود در سوریه و ترور رهبران افزوده و عدم دریافت پاسخ مناسب در حملات پیشین سبب شده بود که برای ترور فرماندهان عالی ایرانی به بخش دیپلماتیک جمهوری اسلامی در دمشق نیز حمله کند.
با این اقدام خلاف مقررات قوانین بین المللی فرصتی بi وجود آمد که جمهوری اسلامی اقدام تلافی جویانه را در دستور کار خود قرار دهد و نیز نوعی بازدارندگی در مقابل تحرکات پیشرونده اسراییل ایجاد کند.
با توجه به تاکید مقامات ارشد کشور بر تنبیه متجاوز، انجام عملیات قطعی بنظر می رسید. اما احتمال کمتری داده میشد که عملیات از داخل ایران صورت پذیرد. بیشتر حدس زده می شد که نیروهای مقاومت عملیاتی را انجام دهند یا اقداماتی از داخل دریاها صورت پذیرد.
یکی از دلایلی که حدس و گمان های انجام عملیات بیشتر بر خارج از خاک ایران تمرکز داشت این بود که بهانه ای بدست امریکا داده نشود که به حمایت از اسرائیل اقداماتی را علیه ایران انجام دهد. حتی احتمال کمی داده میشد که حزب الله در لبنان در این حمله مشارکت کند زیرا این اقدام می توانست به جنگ گسترده ای تبدیل شود که منطقه را در برگیرد و جمهوری اسلامی از این مسئله پرهیز می کرد.
اما بi نظر میرسد در پیامهایی که بین ایران و امریکا تبادل شده و یا در گفتگوهای با واسطه بین دو کشور، ایران این برداشت را داشته که امریکا در صورت پاسخ مستقیم ایران به اسراییل در همراهی با اسرائیل در حمله به ایران دچار تردید است بویژه آن که بایدن در سخنان خود اظهار داشت به ایران توصیه میکنیم که عملیاتی را علیه اسراییل انجام ندهد.
یک روز قبل از پاسخ ایران، بایدن مرخصی خود را لغو کرد برای نظارت و کنترل امور به کاخ سفید بازگشت. اگر قرار بود امریکا به حمایت از اسرائیل به ایران حمله کند تهدیدات جدی تر بعمل میاورد. قبلا آمریکایی ها به کرات اعلام میکردند که خود را موظف به دفاع از امنیت اسرائیل میدانند. حالا این سوال مطرح میشود با توجه به حمله ای که جمهوری اسلامی با بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک انجام داده آیا اسرائیل پاسخی در داخل خاک ایران خواهد داد یا خیر.
نظر به اینکه اسرائیل در خواست نشست فوری شورای امنیت را داده و بزودی نیز نشست سران گروه ۷ در همین رابطه برگزار میگرددT بعید است اسرائیل دست به عملیات نظامی در داخل ایران بزند.
اسرائیل تلاش میکند با گرفتن محکومیت جمهوری اسلامی، وجهه خراب شده خود را بخاطر جنایات در غزه ترمیم کند هر چند که احتمال وتوی قطعنامه توسط روسیه و چین وجود دارد. زیرا در هنگام حمله اسرائیل به مقر دیپلماتیک ایران و برقراری نشست شورای امنیت به درخواست روسیه کشورهای غربی اجازه ندادند که این اقدام خلاف مقررات بین المللی اسراییل مورد محکومیت قرار گیرد. البته کشورهای غربی تلاش میکنند که در نشست شورای امنیت و بویژه نشست سران گروه ۷ دستاورد دیپلماتیکی را برای اسرائیل فراهم کنند تا این کشور از حمله متقابل صرف نظر کرده واز گسترش جنگ جلوگیری کنند.
بنابراین، می توان گفت در صد حمله مستقیم اسرائیل به ایران بالا نیست که البته در صورت حمله، جمهوری اسلامی ایران نیز به عمل متقابل دست خواهد زد که منجر به گسترش جنگ در منطقه خواهد شد و مسئولیت آن با اسراییل و حامیان غربی آن خواهد بود.
اتفاقی که در ده روز گذشته بین ایران و اسرائیل رخ داده تاثیرات ژئوپلیتیکی قابل توجهی نیز داشته است. حمله به مقر دیپلماتیک ایران در دمشق که می توانست دستاورد ژئوپلیتیکی برای اسراییل داشته باشد به خاطر محکومیت های صورت گرفته و نیز تهدیدات ایران که بیش از یک هفته دولت و جامعه اسرائیل را در نگرانی فرو برد کم اثر و شاید هم بی اثر شد، ولی می توان گفت که اقدام متقابل ایران تا کنون علاوه بر افزایش وزن ژئوپلیتیکی بر اقتدار منطقه ای ایران نیز افزوده است. این پاسخ ممکن است هم بازدارندگی ایجاد کند و هم نادر کشورهایی که در حوزه پیرامونی با همکاری اسرائیل و یا به نحوی دیگر منافع ایران را نادیده می گرفتند دقت و توجه بیشتری به اقدامات خود داشته باشند.
در پایان آنچه مسلم و ضروری است این است که کانالهای ارتباطی ایران و امریکا چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم باید همیشه باز باشد که از این طریق در این شرایط بحرانی از میزان تنش های منطقه ای کاسته شود.