گذشته از احتمال اقدام افراطی توسط اسراییل، می توان پیش بینی کرد که از همین امروز به محض اینکه آفتاب در نیم کره غربی طلوع می کند اقدامات تکراری و افراطی آمریکا و متحدان آن علیه ایران فعال خواهد شد. دستگاههای تبلیغاتی غرب از یکسو سعی خواهند کرد اهمیت نظامی اقدام ایران را کم اهمیت جلوه دهند و از سوی دیگر سیاستمداران چنان در مورد آن بزرگنمایی و غلو نمایند که گویی جهان با خطری بزرگ بنام ایران روبرو است.
پایگاه خبری جماران- محسن بهاروند، دیپلمات بازنشسته و کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت: ریشه ای ترین دلیل بحران لاینحل خاورمیانه رفتارهای غیر مسئولانه آمریکا و چند کشور غربی دنباله رو آن در دیپلماسی منطقه ای و مدیریت جهانی است. آمریکا و متحدان آن که به نوعی هدایت نظام بین الملل را نیز بر عهده داشته اند باید مسئولیت خود را در بن بست راه حلهای سیاسی بحران خاورمیانه بپذیرند. روشهای مغرورانه غربی و عدم توجه آنها به منافع همه طرفها در خاورمیانه نه تنها قادر به حل مسائل نیست بلکه اوضاع را بغرنج تر خواهد کرد.
اسرائیل در سالهای گذشته اقدامات تحریک کننده متعددی علیه ایران انجام داده است که کشورهای غربی با بی تفاوتی از کنار آن گذشته اند. اسرائیل در حمله به اماکن دیپلماتیک ایران قدیمی ترین و اجماعی ترین مفاد عرفی و قراردادی حقوق بین الملل را نقض و به حاکمیت ایران خدشه وارد کرد. ولی چنانچه دیده شد این کشورها نه تنها در مواضع خود بلکه در موضع عضویت دائم شورای امنیت سازمان ملل حاضر نشدند این اقدام وحشیانه را محکوم کنند.
وقتی ایران یا هر کشور دیگری همه روشهای سیاسی و حقوقی بین المللی را برای رسیدگی به نقض های مکرر حقوق بین الملل و آسیب به منافع خود بکار گرفته و با بی توجهی مواجه می شود، حق دارد از همه ابزار و توان ملی خود برای دفاع از منافع حیاتی خویش استفاده کند.
به نظر من ایران در موارد گذشته بیش از حد صبر و خویشتنداری از خود نشان داده که شاید این خویشتنداری بیش از حد باعث اشتباه محاسبه مقابل و تکرار اقدامات تجاوزکارانه آن نیز شده باشد.
گذشته از احتمال اقدام افراطی توسط اسراییل، می توان پیش بینی کرد که از همین امروز به محض اینکه آفتاب در نیم کره غربی طلوع می کند اقدامات تکراری و افراطی آمریکا و متحدان آن علیه ایران فعال خواهد شد. دستگاههای تبلیغاتی غرب از یکسو سعی خواهند کرد اهمیت نظامی اقدام ایران را کم اهمیت جلوه دهند و از سوی دیگر سیاستمداران چنان در مورد آن بزرگنمایی و غلو نمایند که گویی جهان با خطری بزرگ بنام ایران روبرو است. پس از آن با سیلی از محکومیتهای گروهی و انفرادی این کشورها روبرو خواهیم شد.
آمریکا نیز گروهی از کشورها را رهبری کرده و احتمالا تصمیمات تحریمی را علیه ایران پیش بینی خواهند کرد. سپس در نهادهای مختلف سازمان ملل متحد روندی علیه ایران شروع خواهد شد که آغاز آن با انتشار یک سند به احتمال زیاد یک بیانیه از سوی شورای امنیت خواهد بود ولی این اقدام در همه نهادهای تخصصی و غیر تخصصی سازمان ملل نیز تکرار خواهد شد.
کاش این امکان وجود داشت که به آمریکا و متحدان آن قبل از هر اقدامی تفهیم کرد که این روشهای تکراری نمی تواند راه حل باشد بلکه باعث پیچیدگی اوضاع خواهد شد. خاورمیانه و جهان در معرض جنگ قرار دارد. دیپلماسی جهانی سالها دچار سندرم تحریم گرایی (sanctionism) شده است. تحریم گراها جز توسل به برتری اقتصادی و بکارگیری تسلط خود بر مکانیسمهای بانکی، پولی و مالی جهانی علیه دیگران ابتکار دیگری ندارند و دهه هاست که دچار جمود فکری در دیپلماسی هستند.
آرام کردن اوضاع ملتهب خاورمیانه نیازمند روشهای خلاقانه تر و ابتکارهای بیشتری است. باید به قدرتهای جهانی هشدار داد که اتخاذ سیاستهای غیر مسئولانه و نامتوازن آنها می تواند منطقه خاورمیانه و خلیج فارس را به مدت طولانی دچار بی ثباتی کرده و بحرانهای آن را بیش از پیش دچار بن بست کند. طبیعی است ایران از کشورهای دوست خود بویژه از روسیه و چین به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت انتظار داشته باشد که آنها نیز در راستای ثبات و امنیت خاورمیانه و خلیج فارس فعالانه تر رفتار کرده و تلاش کنند افراط گرایی غربی علیه ایران را تعدیل کنند. در هر صورت ایران ناچار است که متکی به خود باشد. ورود به یک بحران کار دشواری نیست ولی خروج توام با سربلندی از این معرکه نیازمند وحدت و یکپارچگی ملت، چالاکی و انعطاف پذیری دیپلماتیک و حفظ آمادگی تهاجمی و تدافعی نظامی در میدان خواهد بود.