ایران می خواهد از جنگ همه جانبه با اسرائیل و ایالات متحده اجتناب کند، اما اقدامات هر دو طرف ممکن است به طور تصادفی از کنترل خارج شود.
به گزارش جماران، مرکز مطالعات بین المللی استراتژیک در گزارشی به طرح این پرسش پرداخته که آیا جنگ منطقه ای در خاورمیانه قابل پیشگیری است؟
حملات ایالات متحده به نیروهای حوثی در یمن نشان می دهد که جنگی که پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023 آغاز شد، اکنون به یک درگیری منطقه ای تبدیل شده است. بازیگران منطقهای، از جمله ایران و حوثیها، میخواهند با حماس همبستگی خود را نشان دهند و اعتبار داخلی بیشتری هم برای خود دست و پا کنند. در عین حال، ایران می خواهد از جنگ همه جانبه با اسرائیل و ایالات متحده اجتناب کند، اما اقدامات هر دو طرف ممکن است به طور تصادفی از کنترل خارج شود.
بازدارندگی از یک جنگ منطقه ای چالشی برای ایالات متحده خواهد بود و نیاز به خویشتن داری از سوی اسرائیل دارد. توماس شلینگ، استراتژیست سیاست خارجی ایالات متحده و اقتصاددان برنده جایزه نوبل، استدلال میکند که بازدارندگی تا حدی مبتنی بر تهدید تحمیل درد بیشتر است – چیزی که او آن را «خشونت پنهان» میخواند. این رویکرد مستلزم استفاده از نیروی زور البته به صورت مدیریت شده علیه گروههای تحت حمایت ایران در یمن، عراق و سوریه است که نشان میدهد در صورت لزوم آمادگی استفاده از نیروی بیشتری را دارد و سپس در صورت لزوم پیگیری هم میکند.
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می کند که ارسال پیام تهدید به خشونت پنهان به ایران اهمیت ویژه ای دارد. در طول دهه گذشته، ایران و شاخه شبه نظامی آن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، روابط خود را با نیروهای شریک خود در لبنان، سوریه، عراق، یمن، غزه، کرانه باختری و دیگر مناطق در این منطقه تقویت کردهاند. {سردار} اسماعیل قاآنی، رئیس سپاه قدس قول داده که از حماس در «محور مقاومت» حمایت کند و چند بازدید از محل گروههای تحت حمایت ایران در سوریه و عراق داشته است.
مرگبارترین دشمن اسرائیل حزب الله لبنان است. خطر یک جنگ همه جانبه با حزبالله از 7 اکتبر به وجود آمده است. از آن تاریخ، حزبالله و گروههای تحت کنترل آن بیش از 200 بار به اسرائیل حمله کردهاند، در حالی که اسرائیل بیش از 1200 هدف را در لبنان هدف قرار داده است. در جریان این تبادل آتش 12 اسرائیلی کشته شده اند و حزب الله گزارش می دهد که حدود 150 نیرو را در این حملات از دست داده و 20 غیرنظامی لبنانی هم در این حملات کشته شده اند. اسرائیل همچنین به فرماندهان حزب الله و شخصیت های ارشد حماس در لبنان حمله کرده است. یکی از اعضای کابینه جنگ این کشور هشدار داد که اگر راه حل دیپلماتیک به زودی وجود نداشته باشد، ارتش اسرائیل قاطعانه عمل خواهد کرد.
اسرائیل و حزبالله در سال 2006 در یک جنگ 34 روزه با هم درگیر شدند که هر دو طرف در آن شوکه شدند، حداقل 157 اسرائیلی، 500 تا 700 نیروی حزب الله و حدود 2000 غیرنظامی لبنانی کشته شدند. این خصومت ها با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل پایان یافت که از دولت لبنان و نه حزب الله خواست تا کنترل منطقه مرزی را به دست گیرد.
با این حال، از زمان جنگ، حزبالله نیروهای خود را به مرز مستقر کرده است. نیروهای حزب الله شامل چندین هزار نیروی نخبه از نظر نظامی هستند که برای حملات فرامرزی به اسرائیل آموزش دیده اند. حزب الله همچنین یک زرادخانه موشکی عظیم ساخته که تخمین زده می شود حدود 150000 عدد شامل برخی از سیستم های هدایت دقیق را شامل شود.
حمله 7 اکتبر حماس به جنگ منطقه ای همه جانبه علیه اسرائیل تبدیل نشد. حزب الله مراقب است که سناریو سال 2006 دوباره تکرار نشود. حزب الله با حملات خود به دنبال نشان دادن همبستگی با حماس است نه درگیری گسترده تر و اهداف را با دقت انتخاب کرده است. این نکته ای است که مقام های اسرائیلی به آن اذعان دارند و به ما گفتند که حزبالله در حال حاضر اهداف خود را با دقت انتخاب کرده تا از تشدید جنگ همه جانبه جلوگیری کند.
پتانسیل گسترش جنگ شامل دیگر همسایه شمالی اسرائیل، سوریه است. ایران و حزبالله پس از جنگ داخلی در سوریه در سال 2011 به کمک بشار اسد آمدند و اکنون هر دو در مرز اسرائیل حضور بیشتری دارند. اسرائیل گاه به گاه به مواضع نیروهای مورد حمایت ایران در سوریه حمله می کند. گروههای مورد حمایت ایران همچنین از هواپیماهای بدون سرنشین برای حمله به نیروهای آمریکایی مستقر در برخی نقاط سوریه استفاده می کنند. مقامات ایالات متحده ادعا می کنند که پیام های بسیار واضح از طریق کانال های متعدد به مقام های ایران داده شده و محتوای این پیام ها این بوده که «ما از شما میخواهیم به نیروهای نیابتی خود دستور بدهید که حمله به ما را متوقف کنند.» با این حال حملات همچنان ادامه دارد.
یکی از شگفتی های پس از 7 اکتبر، ظهور یک بازیگر جدید در مناقشه اسرائیل و فلسطین است: حوثی ها در یمن. از 7 اکتبر، حوثیها به کشتیها در تنگه باب المندب حمله کرده و موشکهایی را به سمت اسرائیل شلیک کردهاند که بیشتر آنها را نیروهای آمریکایی رهگیری کردند. با این حال، این حملات، شرکتهای بزرگ کشتیرانی را متقاعد کرده که از این منطقه دور شوند، این مسئله ضربهای به اقتصاد مصر و اردن و همچنین اسرائیل بوده و منجر به افزایش هزینههای کلی حمل و نقل انرژی و مواد غذایی در سطح بین المللی شده است.
در حالی که حملات در یمن، لبنان، عراق و سوریه از 7 اکتبر نگران کننده است، اما تا حد زیادی با حملات توپخانه ای سطح پایین، راکتی، هوایی و هواپیماهای بدون سرنشین کنترل شده است و تنها خسارات و تلفات زیرساختی محدودی به همراه داشته است. اما تشدید این وضعیت به جنگ تمام عیار ممکن است کل منطقه را به آشوب بکشاند.
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می کند که ایالات متحده باید ایران و نیروهای مورد حمایت آن در سطح منطقه ای را از تشدید مناقشه به یک جنگ منطقه ای بازدارد و راه آن هم استفاده مدیریت شده از زور در این مقطع زمانی و نشان دادن توانایی و اراده استفاده از نیروی زور بیشتر در آینده در صورت لزوم است.
در یمن، تا زمانی که حملات حوثی ها ادامه داشته باشد، ایالات متحده باید پاسخ محکم تری به حوثی ها از جمله با افزایش حملات علیه زیرساخت های حوثی ها بدهد. در صورت ادامه حملات علیه ایالات متحده، اسرائیل و سایر اهداف بین المللی، ایالات متحده باید رویکرد سخت گیرانه تری را در قبال گروه های مورد حمایت ایران در سوریه و عراق اتخاذ کند. در لبنان، ایالات متحده باید برای اجرای بسیار مؤثرتر قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل، به ویژه در نزدیکی مرز اسرائیل، تلاش کند.
ایالات متحده باید اسرائیل را متقاعد کند که از تشدید جنگ به ویژه علیه حزب الله اجتناب کند. جنگ دیگری در لبنان باعث میشود که دیگر نیروهای نیابتی ایران حملات خود را به نیروهای آمریکایی افزایش دهند و این امر باعث میشود که ایالات متحده نتواند وارد یک درگیری بسیار گستردهتر نشود. واشنگتن همچنین باید اسرائیل را متقاعد کند که اجازه ارسال کمک های بشردوستانه بیشتر به غزه را بدهد و از شدت عملیات برای کاهش تلفات غیرنظامیان فلسطینی بکاهد.
اتخاذ این رویکرد مستلزم دیپلماسی ماهرانه و استقرار مستمر برخی از تجهیزات نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، از جمله حداقل یک گروه ناو هواپیمابر است.
این مطلب در پایان ابراز عقیده کرده است: بازدارندگی تا حدی بر تهدید معتبر درد بیشتر استوار است، اما این اقدامات تضمینی برای جلوگیری از یک جنگ منطقه ای نخواهد بود. آمریکا و اسرائیل باید بر محاسبات هزینه - فایده ایران و شرکای آن تأثیر بگذارند و روشن کنند که یک جنگ منطقه ای ویرانگر خواهد بود.