پایگاه خبری جماران: به گزارش جماران تداوم جنگ در غزه بر بسیاری از معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای، ولو به شکل موقت، تأثیر گذار بوده است. عملیات طوفان الاقصی در هفت اکتبر 2023 در شرایطی از سوی حماس آغاز و توسط سایر گروه های مقاومت مورد حمایت قرار گرفت که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل سرخوش از اجرایی شدن روند عادی سازی رابطه با کشورهای عربی و در صف فشردن دستان مقام های عربستان سعودی در ادامه این زنجیره بود.
دکتر مهران کامروا، استاد دانشگاه جرجتاون قطر و تحلیل گر مسائل منطقه در گفت و گو با جماران معتقد است که در نتیجه فضای پیش آمده پس از هفت اکتبر و کشتار بی امان فلسطینی ها توسط اسرائیل، کشورهایی چون عربستان سعودی نمی توانند در یک بازه زمانی اندک، روند عادی سازی رابطه با اسرائیل را از سر بگیرند.
در مصاحبه قبلی که چند روز پیش از عملیات طوفان الاقصی انجام شد، با وضعیت بسیار متفاوتی در منطقه رو به رو بودیم. مهم ترین پرسش در آن تاریخ ، زمان عادی سازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی بود. در آن مقطع زمانی شما با اشاره به تحولات وقت گفتید: «زمان زیادی تا اعلام حصول این توافق باقی نمانده و به زودی توافق عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل اعلام خواهد شد.» امروز سه ماه از جنگ غزه و متفاوت شدن بستر تحولات منطقه ای گذشته است. مهم ترین سوال این است که فکر می کنید چه مسائلی باعث شد حماس و به تبع آن سایر گروه های مقاومت در دوره ای که تصور نمی شد دست به چنین عملیات متفاوت و پیچیده ای بزنند؟
در داخل حماس همه دیدگاه ها یکسان نیستند و پیش از هفت اکتبر و عملیات طوفان الاقصی هم بحث ها و تبادل نظرهای مهمی درباره وضعیت فلسطین در داخل حماس در جریان بوده است. گروه ها و دیدگاه های متفاوتی وجود داشته و دارد اما دو گروه اصلی هستند: یک گروه برای تغییر در وضع موجود به دنبال عملیات و حمله نظامی بودند و گروه دیگر خواهان ادامه وضع موجود پیش از 7 اکتبر بودند. در نهایت نگاه تندروتر که طرفدار عملیات نظامی بود موفق شد بر سایر نگاه ها و رویکردها غلبه کند و عملیات طوفان الاقصی را انجام دهد.
مسأله مهم دیگر این است که شما هیچ گاه نمی توانید میل به آزاد زیستن و قدرتی که این تمایل ذاتی در انسان ها ایجاد می کند را دست کم بگیرید. اسرائیل پیش از این هم در جنگ اکتبر 1973 قدرت مصر و ارتش های عربی را دست کم گرفته بود و گمان می کرد که این ارتش ها در حقیقت گروه های ناتوانی هستند که از عهده عملیات نظامی بر نمی آیند. این بار نیز اسرائیل تصور می کرد که حماس آمادگی و توانایی انجام چنین عملیاتی را ندارد و از آنجا که توانایی آنها را دست کم گرفت تدابیر لازم برای مقابله با حماس را هم مهیا نکرد. به زبان ساده می توان گفت که اسرائیل از غلبه و پیروزی خود بر وضعیت موجود بیش از حد مطمئن بود و به همین دلیل حماس توانست عملیات طوفان الاقصی را با موفقیت برنامه ریزی و اجرا کند.
آیا حماس موفق شد یکی از اهدافش که بر هم زدن روند سریع عادی سازی رابطه کشورهای عربی بخصوص عربستان با اسرائیل بود را تحت تاثیر عملیات طوفان الاقصی قرار دهد؟
می توان گفت تا حدی موفق شد. در اینجا با استناد به برخی برداشت ها از فضای مجازی فلسطینی ها شاید بتوان گفت که نشانه هایی از کاهش محبوبیت حماس در نوار غزه مشاهده می شود. اما با کشتاری که اسرائیل در فلسطین به راه انداخته برای کشوری مانند عربستان سعودی پیگیری سریع روند عادی سازی رابطه با اسرائیل پس از جنگ غزه آسان نخواهد بود. بنابراین، شاید بتوان گفت که اگر یکی از اهداف حماس در عملیات طوفان الاقصی به عقب انداختن عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل بوده، اکنون به موفقیت رسیده است.
حقیقت این است که اکنون فضای سیاسی در جهان عرب کاملا ضد اسرائیلی است و به هرحال هزینه عادی سازی رابطه با اسرائیل برای کشورهای عربی بیشتر شده است. همزمان کشورهایی مانند بحرین و امارات و مراکش هستند که مصمم به حفظ رابطه با اسرائیل هستند و مسئله غزه برای آنها اهمیتی ندارد .
نتانیاهو از ضرورت پایان یافتن مقاومت و حماس در پایان این جنگ سخن گفته است. حماس را نابود شدنی می دانید؟ بسیاری از تحلیل گران حتی غربی معتقدند که اتفاقا این جنگ و میزان جنایتی که اسرائیل در غزه ثبت کرد می تواند منجر به شکل گیری جریان رادیکال تری از حماس هم در میان مدت شود.
حتی اگر از نظر تشکیلاتی و سازمانی هم بتوان حماس را نابود کرد و سران حماس را یا زندانی کرد یا به قتل رساند ولی گرایش اسلام گرایی در جامعه فلسطینی از بین نخواهد رفت و حتی اگر حماس به عنوان یک سازمان هم از بین برود به عنوان یک گرایش اسلامی از بین رفتنی نیست.
آیا عملیات طوفان الاقصی توانست گزینه ضرورت تشکیل کشور فلسطین را که سالها بود از روی میز کشورهای عربی و غربی کنار زده شده بود، دوباره بر روی میز قرار دهد؟
به نظر من فعلا در این باره نمی توان سخن گفت چرا که در حال حاضر ما شاهد نسل کشی مجدد فلسطینی ها هستیم و اکنون فوریت اصلی با متوقف کردن جنگ و پایان دادن به کشتار فلسطینی ها است. در میان کشورهای عربی هم این مسئله بیش از پرداختن به آینده فلسطین اولویت دارد.
درباره راهکار دو دولتی هم به نظر من نگاه واقع بینانه این است که این سناریو دیگر امکان اجرایی شدن ندارد. واقعیت فلسطین و اسرائیل الان یک دولتی است؛ چرا که از نظر سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی امکان اجرایی شدن طرح دو دولتی وجود ندارد. در چنین شرایطی باید به راهکار دیگری رسید و با واقعیتی که در زمین و میدان وجود دارد واقع بینانه برخورد کرد.
کشورهای اسلامی و عربی در این سه ماه جز بیانیه های شدید اللحن و تلاش های بیشتر نافرجام در نهادهای بین المللی کار عملی دیگری برای متوقف کردن ماشین جنگی اسرائیل انجام ندادند و به بیان دیگر از اهرم های فشار در اختیار برای وادار کردن اسرائیل به آتش بس استفاده نکردند. دلیل آن را در چه مواردی می توان خلاصه کرد؟
کشورهای عربی نمی خواهند منافع خود را به خطر بیندازند و از نظر تاریخی کشورهای عربی و سایر کشورها در خاورمیانه از مسئله فلسطین سواستفاده کرده و منافع اقتصادی و سیاسی خود را در اولویت قرار داده اند. آنها هیچ گاه تعهد واقع بینانه ای به مسئله فلسطین نداشته اند.
حوثی های یمن نقش غیرقابل انتظاری در مقاومت در برابر اسرائیل در دریای سرخ از خود نشان دادند. این در حالی است که حوثی ها در حال مذاکرات بی سابقه با عربستان برای پایان دادن به جنگ بودند و این مذاکرات با استقبال امریکا و کشورهای غربی هم روبرو شده بود. فکر می کنید تنش میان حوثی ها با اسرائیل و کشورهای عربی در دریای سرخ می تواند بر روند صلح در یمن هم تاثیر گذار باشد؟
یکی از دلایل اصلی که حوثی ها اکنون با اسرائیل مقابله می کنند این است که برای سرباز جنگ هیچگاه تمام نمی شود و برای گروه های غیردولتی و شبه نظامی اساسا احتمال پایان جنگ بسیار کمتر است. حوثی ها در جنگ اسرائیل با غزه، اهداف جدیدی برای خود پیدا کرده اند و به دنبال این هستند که مقاومت را تا جای ممکن ادامه دهند.
درباره ارتباط این موضوع با مذاکرات با عربستان برای پایان جنگ در یمن، شاید جنگ غزه تاثیراتی بر آن روند بگذارد، اما باید دید که آیا حوثی ها می توانند مسأله برخورد با اسرائیل و مقاومت در برابر آن را از پرونده مذاکره با عربستان درباره یمن جدا کرده و این دو موضوع را جداگانه دنبال کنند. به نظر من چنین تفکیکی برای حوثی ها ممکن است و می توانند همزمان که پروسه صلح با عربستان را پیش می برند، به مقاومت در برابر اسرائیل هم ادامه دهند.
آیا اسرائیل به دنبال گسترش دامنه جنگ با تحریک ایران در سوریه و حزب الله لبنان با ترورهایی در بیروت است؟
در پاسخ به این پرسش برخی نظر دیگری دارند، اما من معتقدم که اسرائیل تمایل به گسترش دامنه جنگ دارد. به خصوص به گونه ای که پای ایران را هم به معرکه بکشاند، چرا که ورود ایران قطعا با واکنش نظامی آمریکا و رویارویی این دو همراه خواهد شد و این سناریو در محاسبه های اسرائیل به نفع این کشور خواهد بود.